به گزارش خبرنگار مهر، نخستین کارگاه آموزشی- پژوهشی حکمت اسلامی و عالم معاصر امروز سهشنبه 24 خردادماه با برگزاری نشست "حکمت اسلامی و آیتالله جوادی آملی" در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام دکتر حمید پارسانیا استادیار دانشکده اجتماعی دانشگاه تهران به بررسی موضوع حقوق بشر از دیدگاه آیتالله جوادی آملی پرداخت و گفت: حقوق بشر از یک زمینههای وجدی معرفتی و زمینههای وجودی غیرمعرفتی برخوردار است آنچه به عنوان حقوق بشر تعین مییابد اگر در خارج باشد نیازمند هر دو زمینه است.
وی افزود: اگر حقوق بشر بخواهد تحقق یابد خیلی از عوامل باید جمع باشند. به لحاظ معرفتی حقوق بشر یک حوزه معرفتی است که از زمینههای پیشین معرفتی تاثیر میگیرد و در زمینههای بعدی معرفتی نیز تاثیر میگذارد او لذا در خلاء محقق نمیشود. زمینههای پیشین در ابتدا عبارت است از یک سری مبانی که این مبانی اصول و قواعدی هستند که مواد حقوقی از آن انتزاع میشوند. عرف، عقل و وحی میتوانند مواد حقوق باشند.
وی تصریح کرد: استاد جوادی آملی در کتاب فلسفه حقوق بشر مراحل سهگانهای را به لحاظ منطقی برای حقوق بشر در نظر دارد. این مراحل سه گانه عبارتند از: مراحل هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به تعاریف فلسفه حقوق بشر پرداخت و گفت: ارتباط میان مواد حقوق بشر و مبادی آن در فلسفه حقوق بشر مورد توجه است. چنین علمی روش شناسی بنیادینی است و علم درجه دوم محسوب میشود که از ارتباط دو حوزه معرفتی سخن می گوید. بر این اساس فلسفه حقوق بشر ارتباط میان مقدم و تالی را مورد بررسی قرار میدهد. معنای دیگر فلسفه حقوق بشر این است که فلسفه حقوق بشر بخشی از فلسفه است و به مبادی حقوق بشر میپردازد در این صورت یک علم درجه اول است و فیلسوف حقوق بشر بحث فلسفی میکند و مانند نگاه اول صرفاً بحث از ارتباطات نمیکند.
وی تاکید کرد: از آثار استاد جوادی آملی هر دو معنای فیلسوفی نسبت به حقوق بشر وجود دارد به این معنا که استاد هم روش شناسی میکنند به حقوق بشر و هم فیلسوفی. از نظر ایشان تدوین کردن حقوق بشر نیازمند یک حداقلهایی از آن مبادی است اگر مبادی حقوق بشر، را به عنوان بشر به رسمیت نشناسد اجازه حقوق بشر به ما نمیدهد.
وی تصریح کرد: براساس حکمت اسلامی و حکمت صدرایی برای حقوق بشر می توان مبادی در نظر گرفت. به لحاظ هستی شناختی مبادی حقوق بشر در حکمت اسلامی براساس توحید است به لحاظ انسان شناختی بحث فطرت انسانی مطرح میشود. از دیدگاه استاد جوادی انسان مستخدم بالطبع و مدنی به فطرت است. به لحاظ معرفت شناختی هر مبداء معرفت شناسی اجازه داشتن حقوق بشر مشترک را نمیدهد.
پارسانیا در ادامه یادآور شد: اگر رویکرد معرفت شناختی ما تجربی (پوزیتیویستی) یا پست مدرن باشد امکان داشتن حقوق بشر مشترک را نخواهیم داشت. معاضدت و همکاری عقل و وحی عقل استنباطی را به میدان میآورد که وجه دیگری از عقل است باید توجه داشت که عقل و نقل هر دو ابزار شناخت هستند ولی حکم دهنده خداوند است. عقل و نقل هر دو حقوق را میشناسند و این خداوند که حقوق را وضع میکند.
وی در ادامه به مبانی حقوق بشر از دیدگاه استاد جوادی پرداخت و گفت: مبانی حقوق بشر قواعد کلی حقوق بشر هستند. استاد جوادی از سه مبنا یاد میکند که استقرائی است. عدالت، آزادی، امنیت و حیات از جمله مبانی حقوق بشر از دیدگاه استاد جوادی هستند. براساس مبادی برشمرده شده توسط استاد آزادی با آزادی سکولار تفاوت دارد. از نظر ایشان عدالت بر محور حقیقت قرار میگیرد و به معنای قرار گرفتن هر شی در جایگاهش است.
در ادامه این نشست حجتالاسلام دکتر محمدرضا مصطفی پور عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران به بررسی موضوع حکمت اسلامی معاصر و رابطه انسان و طبیعت از منظر آیتالله جوادی آملی پرداخت و گفت: انسان سه نوع رابطه با طبیعت داشته است. یک رابطه، رابطه دین همانی بوده است. انسان از دل طبیعت بر میآید و نیازهای خود را از طبعت تامین می کند. رابطه دیگر دوره ابزارسازی انسان است که بعد از این دوران است ژ. در این دوره انسان با طبیعت رابطه داشت و در آن تصرف میکرد. رابطه سوم در دوران مدرنیته شکل گرفت. در این دوره انسان از رابطه سازگاری با طبیعت عبور کرد که به برخورد ظالمانه با طبیعت منجر شد. در این مرحله انسان دردی را متوجه طبیعت کرده که بحران محیط زیست نامگذاری شده است. اومانیسم و سودگرایی دو عاملی هستند که باعث شده تا انسان مدرن به طبیعت آسیب برساند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: البته این بحران معلول عدم شناخت انسان از طبیعت و خود و مسئولیت او در برابر طبیعت است زیرا انسان که خود را محور همه چیز می داند و تمام پدیدههای عالم را برای تامین منافع خود تحت سلطه خود میبینند به طور طبیعی با این بحران مواجه خواهد شد.
وی افزود: اما اگر انسان جهان و طبیعت را مخلوق خدا و دارای حیات و شعور و خود را خلیفهالله خدا و مسئولیتش را آبادانی آن بداند مییابد که رابطه او با طبیعت و محیط زیست رابطه تسخیری است و نه سلطه گری. تلاش می کند با طبیعت به مقتضی طبعش به گونهای با آن مواجه شود بدون آنکه بحرانی را در پی داشته باشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: از منظر استاد جوادی برای برون رفت از این بحران باید بینش انسانها را تغییر دهیم و از طریق تغییر در بینش تغییر در رفتار ایجاد خواهد شد. بر این اساس هستی را گستردهتر از طبیعت بدانیم و جهان را صرفاً جهان مادی نبینیم و عالم فرشتگان و قیامت را مورد توجه قرار دهیم.
نظر شما