وي با بيان اين مطلب كه متأسفانه هيچ تأمين امكانات وبرنامه ريزي درستي براي تئاتر تاكنون نشده است متذكر شد: اما نقطه مقابل آن، افزايش اين رشته در دانشگاههاي كشوراست ، به طوري كه در دانشگاه جاي دور افتاده اي چون اليگودرزهم رشته تئاتر داريم. توسعه تئاتر فقط افزايش رشته تئاتر در دانشگاهها نيست.
اين كارگردان همچنين تصريح كرد: اغلب بچه هاي تئاتر بيكار هستند نه به آنها كمك مالي مي شود و نه زمينه فعاليت هنري براي آنها فراهم مي شود وهمه اين عوامل موجب مشكل و تنگ تر شدن دايره تئاتر مي شود . به همين دليل است كه خيلي از با تجربه هاي تئاتر اين كا را رها كرده و رفته اند.
رئيس اداره تئاتر با اشاره به وضعيت اداره تئاتر گفت : همين امكانات اندك تئاتري هم كه دارد از بين مي رود . اداره تئاتر اكنون محل تمرين بيش از 30 گروه است. اگر اين مكان تعطيل شود اين 30 گروه كه اغلب هم متعلق به جشنواره فجر هستند ديگر امكان تمرين ندارند. همچنين سابقه فرهنگي اداره تئاتر مسئله كمي نيست كه ناديده گرفته شود. اين اداره محل ظهوربسياري ازهنرمندان بزرگ سينما و تئاتر بوده است.
وي افزود: تخليه اداره تئاتر و تعطيلي آن، يعني بها ندان به تئاتر . مسوولين فرهنگي بايد در اين شرايط كه مالك نمي خواهد ساختمان كنوني اداره تئاتر را بفروشد ، ساختمان ديگري براي اداره تئاتر خريداري كنند. ما كه نبايد بلاتكليف بمانيم!
فتحعلي بيگي در باره وظايف و نقش اداره تئاتر در عرصه تئاتر كشور توضيح داد : علاوه بر اين كه اداره تئاتر تنها محل سازمان يافته تمرين تئاتر است ، بخشي از فعاليت اين اداره در گذشته توليد تئاتر بوده است . اما اكنون به دليل نداشتن بودجه مستقلي امكان توليد تئاتر را ندارد . همچنين در تقسيمات اداري براي اين اداره امتيازي در نظر گرفته نشده است واين اداره فعلا از طريق بودجه انجمن نمايش تأمين اعتبار مي شود در حالي كه اگر از اداره به شكل سازمان در آيد مي تواند در موارد خاصي از جمله افزايش سالن ، توليد تئاتر وغيره نقش يك حمايت كننده را داشته باشد.
وي گفت : توليد تئاتر ابتدا وظيفه اداره تئاتر بود اما پس از تغيير سيستم تئاتر كشور در سال 61 و شكل گرفتن مركز هنرهاي نمايشي اين وظيقه از اداره تئاتر سلب و به مركز هنرهاي نمايشي واگذار شد.
رئيس اداره تئاتر افزود: چرا بعد از سالها ي طولاني بايد اجراهاي حرفه اي تئاتر كشور ما منحصر به تئاتر شهر باشد. در اين شرايط كه هنرمند امكان تجربه را ندارد، طبيعي است كه تئاتر نمي تواند رشد چشمگيري داشته باشد و وقتي فعاليت مستمر و دائمي نباشد هنرمند تئاتر مجبور است هر بار از صفر شروع كند.
وي با اشاره به نقش مهم فرهنگ در جامعه متذكر شد : مقوله فرهنگ مانند نان و ساختمان نيست كه زود تأثير خود را نشان دهد بلكه در بلند مدت است كه تأثير قوتها و ضعف هاي خود رانشان مي دهد. ما اكنون نمي دانيم كه آيا برنامه مشخصي براي تئاتر كشور وجود دارد يانه ؟چنين چيزي راهم نمي بينيم. من 25 سال است كه شاهد اين وضعيت در تئاتر هستم . ما در دوره اي نه تنها در تهران بلكه در شهر ستانها تئاتر خصوصي داشتيم ، اما اكنون اين تئاترها ديگر وجود ندارند. بخش خصوصي با توجه به گراني زمين ، مصالح ساختماني و در آمد زا نبودن تئاتر حاضر به ساخت سالن تئاتر و سرمايه گذاري براي اين هنر نيست. در بخش دولتي هم كه متأسفانه ما هيچ برنامه ريزي مشخصي نداريم.
داود فتحعلي بيگي در ادامه تصريح كرد: من پس از 30 سال كار مستمر در كارهاي تحقيقاتي ، تدريس، مديريتي ، كارگرداني و نمايشنامه نويسي تئاتر احساس مي كنم حاصل عمرم هيچ شده است چون هرچه جلوتر مي رويم امكانات كمتر توسعه مي يابد.
نظر شما