مواضع ترکیه در مورد تحولات سوریه موضوعی بود که در آخرین بخش از نشست بررسی تحولات سوریه در خبرگزاری مهر مورد بررسی قرار گرفت. "حسن هانی زاده" در تشریح علل موضع گیریهای اخیر ترکیه در قبال سوریه گفت: ترکیه وضعیت ویژه ای در قبال سوریه دارد. یکی جریان آب فرات و سد آتاترک است که اینها از سالها پیش احداث کرده اند و عراق و سوریه را از لحاظ آب تحت محاصره قرار داده اند. یک زمانی بود که هر موقع اختلاف با سوریه پیدا می کردند، دریچه های سد را می بستند و سوریه با مشکل کمبود آب مواجه می شد، تا جایی که در سال 1993 کار به نزاع نظامی کشید و ارتش دو کشور مقابل هم قرار گرفتند، به هر حال بعدا این مسئله حل شد. حافظ اسد هم در آن زمان درگیر نشد، نه با اسرائیل و نه با ترکیه چون می دانست بازنده است، سوریه ارتش قدرتمندی ندارد و به این دلیل هم اهل جنگ نیست، این موضوع باعث سوء استفاده ترکیه شده است. با پیش آمدن تحولات اخیر نیز ترکها بدنبال استفاده از وضعیت سوریه هستند.
ترکیه بدنبال ایفای نقش ناجی برای کشورهای عربی است. اردوغان می خواهد ناجی کشورهای اسلامی باشد و آنها را از مشکلاتی که برایشان لاینحل باقی مانده برهاند. |
حسن هانی زاده |
وی افزود: مسئله دیگر این است که نخست وزیر ترکیه بدنبال ایفای نقش ناجی برای کشورهای عربی است. اردوغان می خواهد ناجی کشورهای اسلامی باشد و آنها را از مشکلاتی که برایشان لاینحل باقی مانده برهاند. همچنین ترکیه خواهان ایفای نقش پررنگ تر و از سوی دیگر بدنبال تضعیف نقش ایران در منطقه است. علت دیگر این مواضع، این است که ترکیه خواهان تصاحب کامل استان اسکندرون سوریه است. فرانسویها در سال 1939 زمان استعمار سوریه آن را جدا کرده و به ترکها دادند. در حال حاضر این استان در مرز دو کشور است اما تملک قطعی آن با ترکیه نیست. به همین دلیل آنها می خواهند در مجلس سوریه قانونی تصویب شود که این استان را برای همیشه از سوریه جدا کند.
این کارشناس خاورمیانه رژیم صهیونیستی را نیز یکی از بهره برداران از حوادث سوریه دانست و اظهار داشت: اسرائیل بدنبال بستن معاهده صلح با سوریه است، می گوید اگر سوریه جولان را بدهد کاری با آن ندارد و برایش فرقی نمی کند که اسد باشد یا کسی دیگر. از نظر آنها امنیت جولان مهم است.
به اعتقاد هانی زاده مسئله کردها در موضع گیری آنکارا نسبت به سوریه نقشی ایفا نمی کند زیرا کردها زمانی در بعلبک پایگاه نظامی داشتند. اما در حال حاضر دیگر جایی برای فعالیت آنها در این کشور باقی نمانده حتی اگر نظام دیگری روی کار بیاید.
وی یادآور شد: در این میان ایران هیچ موضع مشخصی اتخاذ نکرده و سیاست انتظار را در مورد سوریه در پیش گرفته است. در مورد ادعاهایی هم که در مورد دخالت ایران در مسائل سوریه می شود باید گفت این مسئله صحت ندارد. سوریه به اندازه کافی نیرو و قدرت مقابله با معترضان را داشته و نیازی به این دخالتها ندارد. حزب الله هم عاقل تر از آن است که خود را درگیر مسائل سوریه کند بنا بر این می بینیم که آمریکا، اسرائیل، ترکیه، گروه 14 مارس لبنان، اخوان المسلمین همه اینها جبهه ای علیه بشار اسد تشکیل داده اند.
سوریه به اندازه کافی نیرو و قدرت مقابله با معترضان را داشته و نیازی دخالت ایران ندارد، حزب الله هم عاقل تر از آن است که خود را درگیر این مسائل کند بنا بر این می بینیم که آمریکا، اسرائیل، ترکیه، گروه 14 مارس لبنان و اخوان المسلمین جبهه ای علیه بشار اسد تشکیل داده اند.
|
در ادامه این نشست "دکتر محمد صالح صدقیان" رئیس مرکز عربی پژوهشهای ایران به وجود پیوند منطقه ای بین ترکیه، قطر، عربستان، اسرائیل و آمریکا علیه سوریه اشاره کرد و گفت: این کشورها در جبهه واحدی در برابر سوریه صف آرایی کرده و اتحادی راعلیه این کشور تشکیل داده اند. این ائتلاف علیه بشار اسد نقش مهمی دارد.
وی دلیل پیوستن ترکیه به این ائتلاف را رسالتی دانست که این کشور از سوی کشورهای عربی در خود می بیند. به گفته وی مردم عرب بدلیل نداشتن رهبرانی کارآمد بدنبال قهرمان هستند، یک زمانی نقش این قهرمان را کسانی مثل صدام بازی می کردند، یک زمانی معمر قذافی که حالا به دیکتاتور لیبی تبدیل شده قهرمان عربها بود، چون زمانی که در سال 1969 روی کار آمدن چهره ای انقلابی بود و اکنون نیز اردوغان این نقش را به عهده گرفته است.
مدیر دفتر شبکه تلویزیونی کویت در تهران افزود: دلیل این هم که اعراب اردوغان را ناجی خود می دانند این است که مردم عرب از سران خود ناامید شده اند و به همین دلیل بدنبال ناجیانی در خارج از کشورهای خود هستند و به اردوغان به همین چشم نگاه می کنند. مسئله دیگر سیاستهای حزب حاکم ترکیه است. الان مهمترین هدف حزب عدالت و توسعه وارد شدن به اتحادیه اروپا است و به طبع مسئله اساسی دولت اردوغان هم همین است.
وی اظهار داشت: اروپا و بویژه آلمان و فرانسه مخالف پیوستن آنکارا هستند و به همین دلیل ترکها می کوشند نشان دهند که توان ایفای نقش میانجی در جهان عرب را داشته و از ارتباط خود با این کشورها به عنوان نقطه قوت حضور خود در اتحادیه اروپا یاد می کنند. آنکارا می خواهد بگوید می تواند کاری را به عهده بگیرد که اروپاییها نمی توانند انجام دهند، اصلا این تئوری سیاسی آنها است و مبدع آن هم داود اوغلو است که در سال 2003 کتابی در موردش چاپ کرده است. میانجیگری برای سازش خاورمیانه، مسئله هسته ای ایران، میانجیگری در مذاکرات سوریه و اسرائیل و آمادگی برای میانجیگری در لیبی و غیره نشان دهنده این تلاش است.
دکتر صدقیان همچنین از وجود اهداف اقتصادی در ایفای نقش منجی توسط آنکارا خبر داد و گفت: در این میان علاوه بر مسائل سیاسی که بیشتر به جلب نظر اتحادیه اروپا مربوط است مقاصد اقتصادی ترکیه هم مطرح است، یکی از موفقیتهای دولت اردوغان در این سالها پیشرفت اقتصادی ترکیه است و در اصل پیروزی حزب حاکم ترکیه قبل از هر چیز به خاطر بهبود شرایط اقتصادی مردم ترکیه بود. این کشور بدنبال ورود به بازارهای کشورهای عربی به عنوان بازارهایی بکر است. با این حال در مورد سوریه باید گفت آنکارا پیش از هر چیز با اسرائیل و آمریکا هماهنگ است.
به اعتقاد وی ترکیه در این میان نقش خطیری به عهده گرفته و کسی جز ایران نمی تواند در مقابلش ایستاده و آن را تعدیل کند با این حال شرایط ورود مستقیم ایران به این تحولات میسر نیست و تحولات منطقه هم ایجاب نمی کند که ایران کاری انجام دهد، به هر حال ترکیه از شرایط موجود استفاده کرده و بدنبال برتری جویی منطقه ای و بین المللی است.
مخاطبان ایرانی باید با مسائل سوریه آشنا شوند تا در صورت وقوع هر اتفاقی، شوکه نشوند. آینده تحولات سوریه خطرناک است چون آینده رابطه با ایران، اسرائیل وغرب نامشخص است و رسانه های ما از این اهمیت غافل هستند. |
دکتر صدقیان |
این کارشناس خاورمیانه برداشت ایرانیها از اوضاع سوریه را مغایر با واقعیتها ارزیابی کرد و یادآور شد: تصور ایرانیها از سوریه با واقعیت همخوانی ندارد، دستگاههای امنیتی در این کشور به شدت فعالیت می کنند. باید در آن طرف حقایق موضوع روشن شود. مخاطبان ایرانی باید با این مسائل آشنا شوند تا در صورت وقوع یک اتفاق، شوکه نشوند. آینده تحولات خطرناک است چون آینده رابطه با ایران، اسرائیل، غرب نامشخص است. رسانه های ما از این اهمیت غافل هستند و این نقصی حرفه ای برای آنها است.
وی افزود: مشکل دیگر این است که در داخل سوریه صدای مخالفان شنیده نمی شود. باید توجه داشت که اقلیت خاموش در سوریه کم نیستند و به هر دلیلی صدایشان در نمی آید، ما الان در ایران با نظام حاکم سوریه صحبت می کنیم اما با این بخش ارتباط نداریم و صحبت نمی کنیم، این برای آینده روابط ما با سوریه خوب نیست. ما در عراق نقش خوبی ایفا می کنیم یعنی با همه طیف ها و گروهها ارتباط داریم اما در مورد سوریه اینگونه نیستیم. این در حالی است که رسانه های سوریه و تلویزیون رسمی نظام اعلام می کنند مردم حق دارند، مطالباتی دارند و باید به آن دست یابند، هر شب میزگرد در این مورد برگزار می کنند و بحث می شود اما رسانه های ما ساکت هستند. خوب ما هم می توانیم از این دست کارها انجام دهیم، از داخل سوریه، از چهره های معترض کسانی را پیدا کنیم و نظرات آنها را هم انعکاس دهیم. به هر حال باید واقعیات را نشان دهیم و این بد نیست.
در انتهای نشست بررسی تحولات سوریه "حسین هواسی" انگیزه های ترکیه در اتخاذ مواضع سوال برانگیز در مورد این کشور را اینگونه تشریح کرد: ترکیه در حال حاضر سیاست جلوه گری را پیش گرفته است و بدنبال ایفای نقشی اساسی در تحولات بین المللی است. در دستور العمل چندگانه ای هم که در سال 2003 داود اوغلو منتشر کرد این مسئله که به آن در اصطلاحات سیاسی تئوری "تعامل گرایی نمادین" گفته می شود، مورد اشاره قرار گرفته است.
وی گفت: تناقض هایی در سیاست خارجی ترکیه وجود دارد که قابل توجیه و پاسخ گویی نیست. این کشور در مورد لیبی پشت سر قذافی قرار گرفته و از وی حمایت می کند اما در مورد سوریه اینگونه نیست و نگاه دیگری دارد.
تناقض هایی در سیاست خارجی ترکیه وجود دارد که بجز توضیح از طریق نظریه "تعامل گرایی نمادین" قابل توجیه و پاسخ گویی نیست. مثلا این کشور در مورد لیبی از قذافی حمایت می کند اما در مورد سوریه اینگونه نیست. |
حسین هواسی |
این کارشناس مسائل استراتژیک در مورد علت توجه خاص کشورهای عربی به ترکیه اظهار داشت: عربها از ترکیه می خواهند که در مشکلات کمکشان کند ولی نگاه بلندمدتی دارند که می گویند ببینید ترکان عثمانی چه بلایی در تاریخ به سر ما آورده اند. بعد هم به محض قدرت گرفتن زیر بیرق هیچ قدرتی نمی روند، الان در مورد ترکیه هم همین داستان است.
وی افزود: اما از طرف دیگر ترکیه در مورد وضعیت کردها از سوریه دلخوری دارد که این را پیشتر در پنهان و پیدا به مقامات دمشق می گفت. بدلیل اینکه احتمال حمایت سوریه از کردهای مخالف خود را می داد. به همین دلیل این ناراحتی قدیمی را همچنان از این کشور دارد.
هواسی یادآور شد: در مورد تحولات اخیر سوریه باید گفت که ترکها فعالیت چندانی علیه بشار اسد نداشتند جز اینکه یک فضای رسانه ای را برای سوریه ای های معترض ایجاد کرده و با خرج کردن چند میلیون دلار اسباب اسکان آنها را در مرزها پدید آورده اند، هدف اصلی شان هم نشان دادن چهره ای مورد قبول از خود و حامی حقوق بشر است. این کاری است که در مورد فلسطین هم انجام می دهند، در حالی که از یک طرف پیمان نظامی با اسرائیل دارند و عملیات مشترک نظامی انجام می دهند، از آن طرف هم کاروان کمک رسانی به غزه را حمایت می کنند. یا اینکه از دمکراسی دم می زنند و از طرف دیگر پشت سر قذافی می ایستند. به نظر من اقدامات ترکیه در چارچوب تئوری تعامل گرایی نمادین قابل توضیح است.
-----------------------------------------------------------------
تهیه و تنظیم: سمیه خمارباقی، فریدون ناعمی
نظر شما