به گزارش خبرنگار مهر، تکیه داده بود به سه کنج دیواری قدیمی و نگاهش هر از گاه سر می خورد روی سکوی رنگ پریده، دخترک آهی می کشد.
لحظه ای مکث می کند بی آنکه هوای نشستن داشته باشد. تنها انگشتانش را می کشد روی دسته سبز رنگ نیمکت. پکی به سیگار می زند، چشمانش را ریز می کند و خیره می ماند به بی هدفی روبرویش و شانه هایش را فرو می برد در هم، به سوی همیشه های بی انتها.
ستاره خلوتی همیشگی را برای خودش انتخاب کرده حضوری پر از ازدحام خالی بودن با کسی...شاید چشمهایش راهی پیچ در پیچ و نا معلوم را می پیماید.
شانه های استخوانی وظریفش می لرزد.آتش اعتیاد چنان آتش به جانش انداخته بود که او را تا مرز نیست شدن برده. لیلا، 29 ساله است و بار چهارمی است که به مرکز ترک اعتیاد می آیدتا کلاس ششم ابتدایی درس خوانده و اولین ازدواجش در سن 15 سالگی بوده است. تند تند حرف می زند و گاهی با تکیه کلامهایی که با آنها خوب آشناست چرت می زند و نقطه چین می افتد بین حرفها و کلماتش.
بدبختی من از بیمارستان شروع شد به مرفین معتاد بودم خیلی ساده، توی بیمارستان بستری شدم، جراحی کرده بودم، میگفتند دوز مرفینهایی که می زدند بالا بود. وقتی مرخص شدم دیگه دنبال یه چیزی می گشتم یه حس گمشده، تا آن موقع از اعتیاد شنیده بودم اما هیچوقت گرفتارش نشده بودم، اما اراده نداشتم رفتم سراغش، یک روز توی پارک بیمارستان، از آن روزمصرفم زیاد شد، خیلی زیاد. شوهرم طلاقم داد، بچه هایم را برد.
چشمهای لیلا قرمز و گود، دو خط عمیق و ضخیم قهوهای زیر چشمهایش و دردی که سرتاسر، آغوشش را گرفته، قلبت تیرمی کشد. دست می کشد به تشک بیصدا. صدای نامنظم نفسهایش بیشتر می شود و صدای ضربه های زیر و یکنواخت. انگار صدای رویش و جوانه میآید: وقتی معتاد شدم همه آدمها برایم مثل هم بودند، همه مفلوک، فکر میکردم که خودم بهترازهمه آنها هستم. روزی دوپاکت سیگارمی کشیدم. روزی دوبارمرفین می زدم. شب بود، سایه ام را دیده بودند، سرنگ به دست، آوردنم اینجا.
در میان جمعیتی که احساس غریبه بودن با آنها می کنی، مریم دو سه روزی می شود که پاک شده و می گوید دیگرطرفش نخواهد رفت، به یاد میآورد وقتی که بچه اش را 500 هزار تومان فروخت به یک افغانی تا خرج اعتیادش را درآورد.
زهرا30 زمستان را پشت سر گذاشته و هفت سال هروئین مصرف می کرده، ازتریاک شروع کرده و رسیده به اینجا. اتاق پر است از کسانی که همدردند و همین به آنها کمک میکند، چون تنها چیزی که برای ترک بهشان می دهند آب است.
مونا از هفت سالگی مصرف را شروع کرده، وقتی کنار مادرش می نشسته و دود تریاک می خورده توی صورتش، او حالا که سه سال از آن موقع میگذرد دو هفته است با مادرش اینجاست.
البته بیشترشان کراک مصرف میکرده اند و دردشان زیاد است، انگاراعتیادشان هم زنانه است چون کمتر تزریقی می بینی.
مدیرمرکزغیردولتی کاهش و ترک اعتیاد زنان میگوید: اغلب این زنان بیسواد یا کمسواد هستند، حدود 30 درصد از مراجعان ما سنی بالاتر از 40 سال داشتهاند و 70 درصد آنان مصرفکننده کراک هستند، در واقع تعداد زنان مصرفکننده تریاک و هروئین خیلی کم است، فقط زنانی که سن بالایی دارند عادت کردهاند که تریاک و هروئین مصرف کنند یا به خاطر دردهای عضلانی مجبورند که تریاک مصرف کنند.
الهام که از این وضعیت خسته شده می گوید: دوست دارم سالم زندگی کنم، حاضرم 10 سال به عقب برگردم ولی سالم زندگی کنم، برادرهایم خیلی دوست دارند دوباره به جمع خانواده برگردم و من هم امسال تصمیم دارم این کار را بکنم.
او یکی یکدانه دختر خانواده است دلیل اعتیادش را خودش هم نمی داند خانواده پولداری دارد و به قول خودش هیچ چیز کم نداشته است.
ثریا از دیگر زنانی است که در حال ترک اعتیاد است، نسبت به سن و سالش خیلی خمیده تر به نظر می رسد: هفت سال است که معتادم، وقتی خانوادهام فهمیدند معتادم از خانه فرار کردم و هنوز برنگشتهام، چند سال به کوکائین معتاد بودم و حالایک سال است که کراک مصرف میکنم، چند وقتی با یک پیرزن زندگی می کردم اما او نیز مرا بیرون کرد. شناسنامه ندارد خیلی وقت پیش سجل اش را با چند هزارتومانی عوض کرده.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان که در حوزه اعتیاد فعالیت میکنند، نتایج مطالعه روی اعتیاد زنان گرچه به صورت دقیق صورت نگرفته، ولی تنها میتوان جمعیت زنان معتاد به مواد اپیوئیدی را در کشور بین ۱۰۰تا ۱۵۰هزارنفرتخمین زد، همچنین میزان مصرف هروئین در معتادان زن و تعداد زنان مصرفکننده تزریقی مواد درکشوربین چهارتا ۹هزار نفر تخمینزده میشود.
در این میان برخی گزارشها هم براین امرتأکید دارد که درمقابل هر100 مرد معتاد هفت زن معتاد در کشور وجود دارد.
دراین رابطه مرضیه فرشاد معاون امور پیشگیری سازمان بهزیستی استان اصفهان با اعلام اینکه هنوز هیچ آماری در رابطه با سال 89 و 90 در زمینه اعتیاد زنان به دستگاهها ارائه نشده، می گوید: ما اکنون شش کمپ مجوز دار داریم که همه مربوط به آقایان میشود و تنها یک گروه متقاضی برای ایجاد کمپ مربوط به زنان در اصفهان داریم که مراحل قانونی آن در حال انجام است.
وی تاکید می کند: درحال حاضر نگرانی در زمینه اعتیاد زنان بسیار بیشتر است چون رفتارهای پرخطر بیشتری در انتظار آنهاست ازطرفی هم به دلیل جایگاه زن درخانواده و توان جسمی کمتر زنان بیشتر در معرض خطرات هستند.
فرشاد افزود: هم اکنون رشد اعتیاد در میان زنان نمودار صعودی را طی میکند و این برای نسلهای آتی معضلات بسیاری را ایجاد می کند وهمه دستگاهها باید تلاش کنند که از رشد اعتیاد در میان زنان جلوگیری کنند.
امروزه یکی از چالش برانگیزترین مسائلی که در جوامع مطرح است معضل اعتیاد به مواد مخدر است.
اعتیاد به مواد مخدر یکی ازچهار بحران جهانی هزاره سوم است و پدیده شوم مواد مخدردرصدر تهدیدهای اجتماعی قرار گرفته است، به گونهای که متأسفانه خسارات جبران ناپذیری را بر پیکره جوامع وارد کرده است.
در این میان موضوع اعتیاد در زنان یکی از مباحث جدی در همه سطوح علمی ـ تخصصی و نیز ملی و بینالمللی است و اهمیت این موضوع ریشه در ارکان خانواده دارد، اگر چه اعتیاد در پدر و مادر هر دو سبب متلاشی شدن فضای گرم خانواده است، اما اعتیاد مادر به مراتب آسیب بیشتری را به خانواده و جامعه وارد میکند.
به گفته دکتر ابراهیم جهرمی آسیب شناس و کارشناس حوزه اعتیاد، اعتیاد زنان اکثرا ریشه در بسترهای خانوادگی مسئله دار دارد.
طبق آمارهای مستند، اغلب زنان معتاد مجرد، پدر یا برادر معتاد دارند یا مورد یک بزه اجتماعی واقع شدهاند و اکثر زنان معتاد متاهل، توسط همسرانشان آلوده میشوند.
متاسفانه خدمات مراکز ترک اعتیاد و ارائه سرویس های ویژه به معتادین در جامعه به نحو چشمگیری مردانه هستند، در نتیجه جذب زنان معتاد به مراکز ترک اعتیاد بسیارکم است و این مبنی بر تعداد اندک آنان نیست.
با یک نگرش جنسیتی نسبت به اعتیاد می توان حدس زد ترکیب دو واژه زن و اعتیاد، سنگینی بیشتری از تلفیق مردانه واژه ها دارد،زنان معتاد هراسان از تقبیح نگاه سخت جامعه به آنان از مراجعه به مراکز ترک پرهیز می کنند.
تنها طی پنج سال گذشته رشد اعتیاد زنان سه برابر مردان بوده و اگر به همین منوال پیش برود تعداد آنان با مردان معتاد به زودی برابر خواهد شد.
گفته می شود به ازای هر 10 معتاد، هفت زن دچار اعتیاد هستند و زنان برای ترک در شرایط آسیب پذیرتری ازمردان قرار دارند، زیرا یکی از شرایط ترک، دور بودن فرد از محیطی است که باعث وسوسه و گرایش به مصرف مجدد می شود، در حالیکه اکثرا یکی از اطرافیان نزدیک زنان معتاد، مبتلا به اعتیاد است.
اعتیاد در میان زنان اگر چه بسیار کمتر ازمردان رواج دارد، اما بدون تردید از همان عواملی ریشه می گیرد که مردان را گرفتار خود می سازد.
پژوهشگران معتقدند که معتادان از لحاظ عاطفی نابالغ، عصیانگر به ویژه علیه خانواده، بی قرار، دارای احساسات خصومت زا، فاقد رشد اجتماعی، خودکم انگار، خواستار رفع فوری نیازها، گوشه گیر و مردم گریز هستند. برای این افراد مواد مخدرمانند غذا برای مردم عادی است، به طوری که مصرف این مواد جانشین یک نیاز اصلی شده است.
با این حال حقیقتی انکارناپذیر در زندگی زنان معتاد وجود دارد که در مورد مردان این گروه به ندرت صادق است، حقیقتی تلخ حاکی از اینکه بخشی از این زنان توسط همسرانشان معتاد می شوند.
نظر شما