فنایی: نظام آموزشی ما محققپرور نیست
دکتر محمد فنایی اشکوری در مورد فقر تألیف در حوزه اندیشه در کشور گفت: یکی از دلایل این است که تولید اندیشه کار آسانی نیست و دشوار است. البته نباید انتظار داشت تولید اندیشه به صورت انبوه و فراوان صورت بگیرد. این اختصاص به کشور ما هم ندارد و در همه جای دنیا همینطور است. یعنی در میان انبوهی از کتابها که نوشته میشوند اندیشه نو و تازه معدود است. بنابراین به نظر نمیرسد تفاوت زیادی از این جهت بین کشور ما با جاهای دیگر باشد.
استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم ادامه داد: دلیل دیگر هم به ضعف نظام آموزشی ما برمیگردد. اینکه نظام آموزشی ما محقق پرور نیست، انتقادی که همیشه به آموزش و پرورش ما و آموزش عالی ما بوده این است که به تفکر و اندیشهورزی بهای کمتری میدهد و بیشتر به حفظ و نقل مطالب درسی اکتفا میکنند و این هم تأثیرش را روی خلق آثار و تألیف در کشور گذاشته است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی در مورد اینکه چرا اندیشمندان و محققان داخلی ترجمه آثار غربی را به تآلیف در این زمینه ترجیح میدهند نیز گفت: ترجمه دقیق و صحیح هم کار آسانی نیست اما در قیاس با تألیف کار آسانتری است. یعنی محصول و فکر آماده است و با دانستن زبان آن و آشنایی با موضوع کتاب میتوان دست به ترجمه زد.
پهلوانیان: تقلید و تکرار اندیشههای غربی معضل تألیف در کشور است
دکتر احمد پهلوانیان گفت: ما به جای اینکه برعلوم و ادبیات کلاسیک و پیشینه دانش خود تکیه کنیم و بر اساس آنها باتوجه به نیازهای روزمان به فکر کردن بها دهیم بیشتر مشعوف و شیفته افکار غربی هستیم و از افکاری که در غرب تولید میشود تقلید میکنیم و به دام چرخه تکرار مطالب غربیها افتادهایم.
مدیر مسئول فصلنامه دین و رسانه یادآور شد: بیشتر کتابهایی که در حوزه اندیشه در کشور تألیف میشوند بیش از آنکه تولید اندیشه باشند به نوعی تکرار و تقلید اندیشه غربیهاست. پژوهشهای بنیادین که بر اساس آن بیندیشیم اساسا در کشور تولید نمیشوند و یا به آن بها داده نمیشود. پژوهشهای که در مؤسسهها و مراکز پژوهشی کشور انجام میشوند دم دستی هستند که به عنوان پژوهشهای کاربردی تزیین میشوند.
وی درمورد ترجیح ترجمه به تألیف گفت: درمورد نرخها و قیمتهای که برای کار پژوهشی و چاپ وجود دارد نرخها آنقدر پایین است که کسی ترغیب به تألیف نمیشود. اندیشمندان ما سالها تفکر میکنند تا یک اثر تألیفی خلق کنند ولی از لحاظ معیشتی آنها را در وضعیت مطلوبی قرار نمیدهد و به نظر میرسد آنها بیشتر به نحوی عمل میکنند که سود بیشتری و مأونه کمتری برایشان دربرداشته باشد.
رحمتی: بهترین راه غنا بخشیدن به تألیف ترجمههای دقیق و ناب است
دکتر انشاءالله رحمتی در مورد فقر تألیف گفت: عمده مشکلی که در این زمینه به نظر میرسد باشد دسترسی نداشتن به منابع کلاسیک دست اول است یعنی به منابع اصیل اندیشههای معاصر دسترسی نداریم. این دسترسی نداشتن را اینگونه میتوان معنا کرد که اولا خود منابع به وفور در اختیار محققان ما نیست و دیگر اینکه اگر در اختیار محققان باشد همه کسانی که صلاحیت تألیف دارند آن اندازه زبان دان نیستند که این آثار را مطالعه و به راحتی بتوانند از منابع دست اول بهره بگیرند.
استاد فلسفه دانشگاه آزاد افزود: مشکل دیگر برخورد کمی با آثار علمی دانشگاهها و مراکز آموزشی است. مقدار زیادی از بی برنامگی و کم کاریهایی که در مراکز علمی دیده میشود معلول نوع نگاه به کارهای دانشگاهی و به خصوص برآورد کمی از آنهاست.
سردبیر فصلنامه حکمت و معرفت در مورد ترجیح محققان و اندیشمندان ایرانی به ترجمه آثار غربی بر تألیف در این حوزهها نیز اظهار داشت: به نظرم ترجمه آثار کلاسیک و آثار سنجیده روشی منطقی است و در همه جای دنیا و بنا بر حکم عقل هم این روش جاری است یعنی عقل حکم میکند که اگر دانشی متعلق به دیگران است و آن دانش نکات قابل استفادهای دارد باید از آن استفاده کرد و آن علم را بطوردقیق در اختیار گرفت و این به جز ترجمه و برگرداندن آن علم ممکن نیست.
آذرشب:عدم خودباوری عامل گرایش به آثار غربیهاست
دکتر محمد علی آذرشب نیز در این مورد گفت: درحوزه اندیشه تألیفهای خیلی کمی داریم برای اینکه اندیشمند بالقوه داریم ولی اندیشمندی که در عمل گرفتار مسائل سیاسی و روزمره و واقعیات زندگی نبوده و به فکر تولید اندیشه باشد کم داریم.
وی افزود: مشکل نه فقط در بین اندیشمندان و متفکران بلکه بین دانشجویان و محصلین ما نیز هست. ما از کودکی به اندیشیدن و اندیشهورزی عادت نکردهایم و تشویق به اندیشیدن هم نشدهایم. در این امور سهل انگاری کردهایم و از دبستان تا دانشگاه از مطرح کردن سؤالهای عمیق دور بودهایم. ممکن است مطالعه جزوات و کتابهای درسی در بین دانشجویان و محصلین ما رواج داشته باشد اما خود اندیشی و خلاقیت در بین آنها کم است.
این استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران در مورد ترجیح دادن ترجمه آثار غربی به تألیف توسط محققان و اندیشمندان گفت: تألیف احتیاج به فکر و اندیشه بیشتری نسبت به ترجمه دارد. تولید فکر همیشه از برگرداندن آن به متن دیگری سخت تر است. تولید اندیشه به فکرکردن و اندیشیدن و نظم دادن به دادهها و اطلاعات و مطالب خودی دارد در حالیکه ترجمه برگرداندن یک متن به متن دیگری است .
قراملکی: فقر رقابت در حوزه اندیشه/ تجددگرایی از عوامل گرایش به ترجمه است
دکتر احد فرامرز قراملکی در مورد اینکه چرا در حوزه اندیشه با تألیفات خیلی کمی در کشور مواجهیم، با اشاره به شرایط و ضوابط لازم برای پاسخگویی به چنین سؤالی، گفت: در این حوزه میتوانم بگویم و داوری کنم که نه تنها تألیف اثر بعنوان انعکاسی از تولید علم در کشور اصلا وضعیت مناسبی ندارد و شایسته کشورمان نیست، بلکه اوضاع مناسبی در مقایسه با کشورهای دیگر حتی همسایگانمان نداریم.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه افزود: یک نظام آموزشی اساسا پژوهش محور نداریم . دانشگاههای ما بدنبال تحصیلات دبیرستانی، کار یادگیری و انباشت اطلاعات در ذهن دانشجویان را پرورش میدهند و همکاران ذهن دانشجویان را با حل مسائل درگیر نمیکنند. فرآیند یادگیری و یاددهی در نظام آموزشی ما اساسا محقق تربیت نمیکند و اگر خیلی کارایی داشته باشد افرادی را تربیت میکند که آگاه بر گستره حوزه معرفتی خودشان هستند. این یکی از دلایل مهم کمبود تألیف است و نقش بسیار مهمی در آن دارد.
وی عامل دیگر را نوعی سختی و مشکلات معیشتی محققان دانست و اظهار داشت: ما باید به امنیت روانی و معیشتی محقق خیلی بها دهیم. محققی که بخواهد به دنبال مشکلات تأمین معاش و نواقص و کمبودهای آن برود دیگر از او کار تألیفی ساخته نیست و مانع بزرگی بر سر تولید اندیشه و ارائه کتابهای تألیفی ایجاد میکند.
ضیمران: تألیف یک اثر ارزشمند نیازمند آموزش و تخصص قوی است
دکتر محمد ضیمران در مورد ضعف تألیف نیز گفت: این مسئله دلایل بسیاری دارد و یکی از مهمترین آن به نظام آموزشی ما برمیگردد. وقتی نظام آموزشی به صورت خیلی پیشرفته عمل نمیکند فارغ التحصیلانی که بیرون میآیند آمادگی برای خلق اندیشههای تازه ندارند و نمیتوانند فعالیت مناسبی داشته باشند.
وی افزود: به همین دلیل پیامد آن روی تألیف بازتاب و انعکاس مییابد . بنابراین اگر سیستم آموزشی طوری طراحی شود که خروجی آن متفکر شوند تألیف خود به همراهش میآید. پس مشکل اساسی این قضیه ضعف در نطام آموزشی است که یکی از مشکلات اساسی امروزی است.
ضیمران در مورد ترجیح ترجمه نیز گفت: ترجمه از تألیف ترجیحی ندارد و در این کار هم ترجیحی نیست. بلکه ترجمه نه اینکه بخواهم بگویم کارسادهای است ولی سهولت بیشتری نسبت به ایجاد فکر و آفرینش تفکر دارد زیرا این کار(تألیف) متضمن آموزش و تحقیقات بیشتری است این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه یادآور شد: در شرایط کنونی ما، ترجمه ضرورت بیشتری دارد چرا که تألیف باید وقتی صورت گیرد که زمینه برای خلق اندیشهها مساعد باشد و بایستی برای جبران این ضعف زمینه و پیش زمینههای تألیف را فراهم کنیم.
بلخاری: جسارت در ایدهپردازی و نوآوری برای تألیف وجود ندارد
دکتر حسن بلخاری در مورد دلایل کمبود آثار تألیفی در حوزه اندیشه گفت: چند عامل در این قلمرو تأثیر دارند، اول فقر پژوهش است. آثار تألیفی خوب و غنی محصول پژوهشهای عمیق و دقیق اند. نظام دانشگاهی ما آموزش محور است و در یک نظام آموزش محور، مجال و فرصتی برای پژوهش باقی نمی ماند.
وی افزود: نظام آموزشی ما چه در سطح آموزش و پرورش و چه نظام دانشگاهی نیازجدی به پرورش استعداد، خلاقیت و آفرینشگری در عرصه تفکر، اندیشه ورزی و ایده پردازی دارد. از نظام مبتنی و متکی بر محفوظات نمی توان انتظار تألیف و تصنیف آثاری داشت که شامل اندیشه های جدید باشد.
عضو گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران در مورد ترجیح ترجمه نیز گفت: همان مسئله ای که در عرصه اقتصاد سبب ترجیج جنس خارجی به جای تولید داخل می شود در اینجا نیز کم و بیش به شکلی دیگر مطرح است. به عبارتی ذائقه عمومی و حتی تخصصی اگر در این باب تعلق بیشتری نشان داد مسیر نشر تا حدودی تحت تأثیر این ذائقه و بازار قرار می گیرد.
نظر شما