۱۲ مرداد ۱۳۹۰، ۱۱:۲۷

سالروز درگذشت ابن سینا/

گذری بر زندگی ابن سینا/ تدریس شفا و قانون در اروپا

گذری بر زندگی ابن سینا/ تدریس شفا و قانون در اروپا

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: ابو علی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد و رمضان سال 428 هجری قمری درگذشت.

زمان درگذشت ابن سینا دوم یا اول رمضان ذکر شده است .

شرف‏الملک حجت‏الحق شیخ ابوعلی، حسین عبدالله بن حسن بن علی بن سینا معروف به ابن سینا یا بوعلی سینا، بزرگترین دانشمند ایران و سرآمد حکما و اطبا در ادوار اسلامی و مشهور در سراسر دنیاست که سهمی عظیم در ترقی و تکامل علم در جهان داشته است.

پدرش از مردم بلخ و اسماعیلی بود. وی در عهد سلطنت نوح بن منصور به بخارا منتقل شد و امور مالی قریه خرمیثن را بر عهده گرفت. در نزدیکی قریه خرمیثن، دهی بود به‏نام "افشنه" که عبدالله در آن زنی گرفت به‏نام "ستاره" که از وی حسین در اول شهریور 359 هجری شمسی برابر با سوم صفر سال 370 هجری قمری و فرزند دیگری به‏نام محمود متولد شدند.

آغاز فراگیری علم

پس از ولادت محمود، هنگامی که حسین 5 ساله بود عبدالله دوباره به بخارا برگشت و پسرانش در آنجا پرورش یافتند و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت.

هنگامی که " ابوعبدالله ناتلی" حکیم و فیلسوف و شاگرد "ابوالفرج بن الطیب" به بخارا آمد با اصرار پدر، حسین را برای آموزش علم ریاضیات پذیرفت.

حسین فلسفه را نزد او شروع کرد . حسین پس از آن‏که در علم منطق مطالبی از استاد آموخت شخصاً به تحقیق و تشریح آن پرداخت تا در آن علم سرآمد شد. در همین حال به تحصیل و تجربه علم طب و درمان بیماران و کشف درمان‏های جدید مشغول بود و در عین حال از آموختن فقه و مناظره در آن کوتاهی نمی‏کرد.

ابن سینا دانشمندی که در 17 سالگی استاد تمام علوم زمان خویش شد

بدین‏ترتیب در سن هفده سالگی در تمام علوم زمان خود استاد شد و شهرت او در بخارا فراگیر گردید به‏ویژه در علم طب که اطبای بزرگ بخارا از درمان‏های قاطع این پزشک جوان شگفت‏زده بودند و در محضر او برای تلمذ حاضر می‏شدند. در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، جوزانی گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی می دانسته، نیاموخته است.

در این زمان، نوح بن منصور سامانی بیمار شد و پزشکان درباری از درمان او عاجز گشتند. به سراغ ابن سینا فرستادند و او با معالجه مالیخولیای امیر به روشی شایسته، نزد وی مقام و منزلتی ارجمند یافت و ابن سینا در ازای این خدمت اجازه استفاده از کتابخانه دربار سامانیان را خواست که امیر آن را پذیرفت. بوعلی درباره عظمت این کتابخانه شرحی نگاشته است.

بوعلی در سن 22 سالگی پدر را از دست داد و چون کار سامانیان با حمله محمود غزنوی رو به افول گذاشت آنجا را ترک کرد و به "گرگانج"  نزد خوارزمشاه رفت و در آنجا با دانشمندانی همچون ابوریحان بیرونی، ابوسهل مسیحی و ابونصر عراقی معاشرت کرد. در سال 403هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آن ها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد.

دیدار با ابوسعید ابوالخیر

بنا به گفته منابع معتبر، ابن سینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "ابو سعید ابوالخیر" ملاقات کرد. وی آرزو داشت که "قابوس بن وشمگیر" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. چون از این حادثه دلشکسته شد، مدت چندین سال در دهکده ای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به ری رفت.

در این هنگام آل بویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت می کردند. ابن سینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمس الدوله به جانب همدان به راه اقتاد.

وزارت ابن سینا در حاکمیت آل بویه

این سفر برای ابن سینا بخت بلندی داشت؛ چرا‌‌‌‌ که پس از رسیدن وی به همدان، او را برای درمان امیر شمس الدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند، دعوت کردند. بوعلی توانست شمس الدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهده دار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهده دار این وظیفه سنگین بود.
 
پس از مرگ شمس الدوله بخت از وی روی گرداند و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداری کرد، او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش "شفا" را به رشته تحریر درآورد. پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت.
 
ابن سینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار می رفت و سال ها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد. او در این مدت، چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند سلطان محمود غزنوی قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت.
 
این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن، بیماری قولنج نیز آزارش می داد. به همین دلیل، دوباره به همدان بازگشت و به سال 428 هجری قمری و در سن پنجاه و هفت سالگی در این شهر از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد.
 
این حکیم بزرگ که بعدها مؤثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.
 
شخصیت علمی
 
از 450 تألیف ابن سینا 260 کتاب و رساله در علوم مختلف به‏جا مانده است که حدود 40 عنوان از آن‏ها در علم پزشکی هستند. کتاب "قانون" او در طب چنان جامع و کامل بود که حتی تا سال 1909 میلادی در دانشگاه‏های اروپایی تدریس می‏شد.

وی با شیوه‏ای تشریحی و تحلیلی به بررسی اعضای بدن انسان و بیماری‏ها پرداخته است و با این‏که بسیاری از دانسته‏های پزشکی امروز گسترده‏تر و متفاوت از دوران ابن سیناست ، اما روشمندی او در این زمینه هنوز الگوی بسیاری از کتب مرجع پزشکی است. این کتاب در پنج جلد به زبان عربی که زبان علمی آن دوران بوده، نگاشته شده است.

تدریس شفا و قانون در اروپا

"قانون" سه بار به‏طور کامل و چندین‏بار به‏صورت گزیده به زبان لاتین ترجمه شده است و از اوایل قرن دوازدهم میلادی تقریباً در تمام دانشگاه‏های اروپا کتاب درسی بوده است. در جای‏جای کتاب، تصاویری از اعضا و استخوان‏های بدن نیز کشیده شده است. در حال حاضر تنها پنج نسخه کامل عربی از قانون در جهان ثبت شده‏اند که همگی در کتابخانه‏های اروپا و امریکا نگهداری می‏شوند.

بزرگی بوعلی در علوم به‏حدی است که ویلیام هاروی - کاشف سیستم گردش خون در قرن 17 میلادی - می‏گوید: «اگر می‏خواهید به سرچشمه‏های دانش برسید آثار ارسطو، سیسرو و ابن سینا را بخوانید.» ویلیام اسلر می‏گوید: «قانون، طولانی‏تر از هر کتابی مرجع پزشکی در جهان بوده است.»

با وجود این که زندگی ابن سینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خوانده اند؛ مانند بهمنیار و جوزانی.
 
نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا می کرد تا نویسنده ای که در خدمت داشت، آن ها را بنویسد.
 
او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخه های دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد.
 
در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند.
 
تأثیر وی در این زمینه ها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفت ها در شاخه های عمده دانش، بر پایه نظرات و آرای وی صورت گرفته است.
 
ابن سینا جانشین فارابی
 
بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ "فارابی" و شاید بزرگ‌ترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچ یک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامه‌ای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگ‌ترین کسی است که از عهده این کار برآمد.
 
وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.
 
وی صاحب تألیفات بسیاری است که شفا، نجات، الاشارات والتنبیهات، ریاضیات، زاویه، اقلیدس، الارتماطیقی، علم هیئت، المجسطی،جامع البدایع، طبیعی و... از جمله آثار ابن سینا در حوزه فلسفه است و کتابهای قانون، الادویة القلبیه، دفع المضار الکلیه عن الابدان الانسانیه، قولنج، سیاسة البدن، تشریح الاعض، الاغذیه والادویه و... را می توان از آثار ابن سینا در حوزه پزشکی نام برد.
 
ابن سینا نه تنها در حوزه فلسفه و پزشکی که در وادی شعر و موسیقی نیز صاحب تألیفات و آراء ارزشمندی است که کتاب "جوامع علم الموسیقی" از جمله این تألیفات به شمار می رود. ابن سینا در شعر نیز دستی داشته و اشعار زیادی به زبان عربی سروده‌است و حتی منظومه‌هایی مثل قصیده ارجوزه در مسایل علمی ساخته‌است. اشعاری نیز به زبان فارسی از او روایت کرده‌اند که برخی از آن‌ها به نام دیگران نیز آمده‌است و با توجه به اسلوب و معانی آن‌ها باید در انتساب این اشعار به ابن سینا تردید روا داشت.
 
نظر امام خمینی(ره) و شهید مطهری درباره ابن سینا

امام خمینی در شرح حدیثی از امام محمد باقر(ع)، از ابوعلی سینا به عنوان رئیس فلاسفة اسلام یاد می‌کنند و نیز در کتاب "چهل حدیث" خود در شرح حدیثی ار امام جعفر صادق(ع) که ایشان هم از امیر مومنان علی (ع) نقل کرده‌اند، از ابوعلی سینا به عنوان امام فن و فیلسوف بزرگ اسلام نام برده‌اند.

نظر آیت الله شهید مرتضی مطهری دریاره ابن سینا: استاد مطهری در کتاب ولادها و ولایت‌ها از شیخ الرئیس ابو علی سینا به عنوان اعجوبه دهر نام می‌برد. و در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران می‌نویسد: ابو علی حسین ابن عبدالله ابن سینا، اعجوبه دهر و نادره روزگار، شناختنش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور می‌خواهد. از عمر خیام نیشابوری پرسیدند:
 درباره اعتراض ابوالبرکات به سخنان شیخ بوعلی چه مو گویی؟ گفت: ابوالبرکات قدرت فهم سخنان شیخ را ندارد. پس چه اعتراضی می‌تواند به شیخ بکند و به نتایج افکار او چه ایرادی می‌توند بگیرد. پس از قرن پنجم هر کس می‌خواست فلسفه بخواند، مجبور بود کتاب‌های فارابی و ابن رشد و مخصوصا بوعلی سینا را بخواند.
کد خبر 1373514

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha