دکتر کریم مجتهدی در مورد فلسفه اسلامی و تأثیر آن بر تفکر غرب از قرون وسطی تا امروز به خبرنگار مهر گفت: تقریبا از دوره امپراطوری مقدس ژرمنی از قرن هشتم میلادی بطور مستقیم توجهی به کشورهای شرقی از سوی غربیان بوجود آمد. البته نه اینکه به منابع و فرهنگ مسلمانان توجه داشته باشند بلکه به صنایع و امکانات مادی مسلمانان بویژه در نحوه و پرورش کشاورزی توجه کردند.
مجتهدی افزود: جنبههای کاربردی از شام، ترکیه ، ایران به مغرب زمین راه یافت و حتی سفرا و مأموران آنها به این مطالب توجه بیشتری نشان دادند برای مثال نوعی تخم گندم از بین النهرین به آلمان برده شد.
وی افزود: غربیها در کشاورزی خاورمیانه جستجوهای زیادی کردند. ولی وقتی تحولات فرهنگی در اروپا شکل گرفت در اوایل قرن نهم و دهم و قرن یازدهم یعنی دوره امپراطوری هارون الرشید در سرزمینهای اسلامی، غربیان به حکمت مسلمانان توجه زیادی نشان دادند. بویژه از زمان جنگهای صلیبی میان مسلمانان و صلیبیون مسیحی که در هفت دوره در دوقرن به طول انجامید با اینکه بین ایندو خشونت شدیدی بوجود آمد ولی در عین حال غربیها با امکانات مادی و عملی مسلمانان آشنا شدند و استفادههای زیادی از پیشرفت مسلمانان کردند.
عضو گروه غرب شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه تصریح کرد: غربیها ابتکارات مسلمانان را جذب کردند و در صنایع و علوم خود بکار بستند. آنها از قرن سیزدهم که دانشگاهها در آنجا تأسیس شد و بنیان گرفت هم از حوزههای علمیه و مدرسه نظامیه بغداد استفاده و تقلید کردند. برای مثال از دروسی که فلاسفه ایرانی و مسلمان تدریس میکردند هم از نظر محتوا هم در ظواهر و سبک تدریس تقلید کردند.
استاد گروه فلسفه دانشگاه تهران یادآورشد: از میان چهرههای مسلمانی که غربیان به آنها توجه زیادی کردند باید از ابن سینا نام برد که در اسپانیا و سیسیل تمامی اساتید و دانشجویان با چهره و تفکرات ابن سینا آشنا شدند. گروه زیادی درباره او و به سبک او کتاب نوشتند. اساتیدی که با تفتیش عقاید روبرو بودند نظرات خود را به ابن سینا نسبت میدادند و از قول او نقل قول میکردند و او را سپر بلا قرار میدادند، ابن سینا مظهر آزاداندیشی در غرب بود.
مجتهدی اظهار داشت: از قرن سیزدهم بیشتر ابن رشد در غرب مطرح میشود و مورد علاقه استادان غربی قرار میگیرد. ابن رشد از نظر غربیان شخصی است آزاداندیش که جرأت بیان اندیشههای خود را دارد. او نه کاملا اشعری و نه کاملا معتزلی است. یک تناسبی میان ایندو برقرار کرد هم بر عقل و هم بر وحی هم به کتاب توجه میکند، متفکر معقولی است که در عین حال میداند تمام مسائل اعتقادی را نمیشود از لحاظ عقلی تبیین کرد.
وی ابراز داشت: از قرون 14و 15 یعنی از ابتدای شروع حیات تجدید فرهنگی که رنسانس مطرح میشود قدرت نظامی امپراطوری عثمانی برای غربیان از نظر سیاسی یک مسئله بزرگ میشود. پیشرفت عثمانیها موجب شد آنهایی که از قسطنطنیه به ایتالیا فرار کردند اعتقادات و تفکر مسلمانان را مورد توجه زیادی قرار دهند و تجدید حیات فرهنگی در غرب یک طور با بازگشت به فلسفههای شرقی همراه بود. پیکو لامیرا فیلسوف ایتالیایی به ابن سینا و ابن رشد توجه زیادی نشان داد و تألیفات آندو را در اواخر قرن شانزدهم ترجمه کرد و آثار ابن سینا و ابن رشد در اروپا به چاپ رسید و رواج زیادی بین آنان پیدا کرد.
این استاد دانشگاه تهران گفت: سنت اسلامی شاید نه بطور مستقیم بلکه غیرمستقیم تأثیر زیادی در تجدید حیات فرهنگی غرب گذاشت. ابن سینا در دکارت تأثیر غیر مستقیمی داشت ولی با این اوصاف تا قرن بیستم غربیها به یک مطالعه جدی و دقیق به فلسفههای اسلامی نپرداختند. در قرن بیستم توجه جدی به فلسفه اسلامی شد و مستشرقین غربی از جمله هانری کربن به مطالعه دقیق فلسفه اسلامی همت گماشت. کربن درباره سهروردی مطلب نوشت و آثار او را ترجمه کرد و تأثیر او را بر فیلسوفان غربی نشان داد. یک نوع بازگشتی به ابن سینا و ابن رشد و سهروردی در برخی شعرای غربی پیدا شد.
مجتهدی در پایان یادآورشد: شاعرانی مثل لویی آراگون که الان در قید حیات نیست از تفکرات ابن سینا و سهروردی در اشعار خود بهره جستند و بطور کلی باید گفت اگر نه در تمام غرب فلسفه اسلامی تأثیر گذاشت اما در میان اهل ذوق و فرهنگ غربیان فلسفههای اسلامی رونق بسیاری پیدا کرد و نه تنها آثار آنها را ترجمه بلکه آنها را به زبان روز و کاربردی تبدیل کردند.
نظر شما