به گزارش خبرنگار مهر ، کجروی اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی جامعه محل فعالیت کنشگر قرار نمیگیرد و لذا با منع قانونی و قبح اخلاقی و اجتماعی مواجهه میگردد. به همین دلیل، کجروان سعی دارند کجرویهای خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان نمایند. زیرا در غیر این صورت با تعقیب قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی روبرو میشوند. این تعریف کژکرداریهای فردی و کژکرداریهای واحدهای جمعی را در سطوح خرد و کلان در بر میگیرد. بدین سان، کجرو میتواند یک کنشگر فردی یا یک کنشگر جمعی نظیر یک سازمان یا نهاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باشد. پس کجروی دارای ابعاد و سطوح متفاوتی است.
علاوه بر این، باید این نکته را هم مورد توجه قرار داد که کجروی، امری متغیر و نسبی است. استانداردهای کژکارکردی و راست کارکردی ثابت و غیرقابل تغییر نیستند، بلکه از زمانی به زمان دیگر و از جامعهای به جامعهای دیگر فرق میکنند. این امر در مورد کردارها و کارکردهای کنشگران فردی و جمعی هم صادق است. بنابراین، نباید تصور شود که کجرو، نظیر یک فرد معتاد، کنشگری غیرعادی و استثنایی است که در کلیه فعالیتهایش دچار کجروی است. بلکه باید توجه داشت که در اغلب موارد کجروان، همانند دیگران، کنشگرانی عادی و معمولیاند که برخی از کردارها یا کارکردهای آنها با موازین و استانداردهای اخلاقی و اجتماعی رایج در جامعه محل فعالیتشان تطابق ندارد، ولی در بقیه موارد همانند دیگر کنشگران عمل میکنند. بنابراین هیچ کنشگری به طور مطلق راستکردار یا کژکرداری نیست. راستروی و کجروی امری نسبی است. (عبداللهی، 1381، صص 20-18).
یکی از مهمترین انحرافات اجتماعی پدیده خشونت در اشکال و انواع مختلف آن است. این روزها و طی چند ماه اخیر انواع مختلف خشونت و قتل های خیابانی،خشونت بر علیه زنان و کودکان، تجاوز های گروهی و دسته جمعی از مسائل و مباحث اساسی مطرح شده درمیان خانواده ها، دوستان، رسانه های مختلف، سازمان ها و نهادهای قانون گذار و متصدی ایجاد امنیت و... بدل شده است. خشونت و نزاع در میان افراد به سطحی رسیده که در مرز هشدار می باشد؛ یعنی هر روز سه نفر در نزاع کشته می شوند.به عبارتی در ایران در هر 4 ساعت یک نفر در اثر قتل عمد کشته می شود؛ بنابراین می توان گفت که متأسفانه خشونت در جامعه ایران به پدیده ای معمول و متعارف اجتماعی تبدیل شده است.
در مورد علل تشدید انواع خشونت ها،به خصوص خشونت های خیابانی و قتل های اخیر در جامعه اندیشمندان و کارشناسان مختلف، نظریات کاملا متفاوتی دارند؛ به گونه ای که برخی آن را پدیده ای کلان و تحت تاثیر مولفه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی می دانند و برخی دیگر بر عوامل فردی و خانوادگی تاکید دارند. اما باید توجه داشت عواملو عللمتعددیدر ایجاد خشونت مانند هرآسیباجتماعی دیگرنقشدارند. از اینمیانمیتوان به نابسامانیهایاقتصادی ـ اجتماعینظیر تورم، فقر، بیکاری، گرانی، فقدانامنیتمالی، عاطفیو حقوقی، و سایر عواملیکه باعث محرومیت فرد و یا احساسمحرومیت او میشوند، اشارهکرد.
محرومیتها و سایر نابسامانیهایاجتماعیزمینهمساعدیرا برایایجاد و گسترشانواعمختلفانحرافاتاجتماعیکهرویساختار جامعه تأثیراتمخربیباقیمیگذارند، فراهم مینماید که از آن میان میتوان به اعتیاد (اعماز اعتیاد بهمواد مخدر وسایر داروهایاعتیادآور)، مصرفالکل، سیگار کشیدن، انحرافاتجنسی، بزهکاری (مدرسهگریزی،پرسهزنیو ولگردیدر خیابان، پرخاشگریو تجاوز بهحقوقدیگران، دروغگویی، طغیانعلیهجامعه، تشکیلباندهاینابهنجار، سرقت)، طلاق، خودکشیو... اشارهکرد. به عبارت دیگر، میتوان اینعواملرا در سهدسته «زیستی، تربیتیو اجتماعی» قرار داد.
آنچهکه مسلماست تأثیر عواملاقتصادی ـ اجتماعیدر اینزمینه بسیار اساسی و حائز اهمیت استو توجه به آن بسیار ضروریماست.
برخی نیز وسایل ارتباط جمعی و سینما، تلویزیون، ماهواره، بازی های رایانه ای و... را عامل کلیدی در افزایش خشونت ها ذکر می کنند. سریالها و فیلم هایی که خشونت صحنه رایج موجود در آنهاست و دوربین به شکل دقیق صحنه های ناشی از قتل و خشونت را برای بیننده به تصویر می کشد. درگیری های کلامی، خشونت لفظی در خانواده میان والدین در حضور فرزندان ابتدای راه و بازی های رایانه ای موجود در بازار که 95 درصد آنها مملو از صحنه های خشن است گام دوم، فیلم های ماهواره ای، سی دی های خارجی ادامه راه و حتی فیلم ها و سریال های تلویزیون خودمان مکمل راه و خشونت های موجود در جامعه کامل کننده این فرایند می باشند.
امروزه خشونت عریان از طریق تلویزیون ، سینما، رایانه وماهواره به نمایش گذاشته می شود . دربرنامه های تلویزیونی ، فیلم و بازی های رایانه ای به کارگیری خشونت به امری کاملاطبیعی ومشروع مبدل گشته است. دراین میان بازی های رایانه ای مهارت کودکان را در استفاده از خشونت تاحدقابل ملاحظه ای بالامی برد. دربعضی ازاین بازی ها، فردبه تعدادآدم هایی که به قتل می رساند ، امتیاز کسب می کند . این خود باعث نهادینه شدن خشونت در نظام شخصیتی- رفتاری فرد می شوند. در فیلم هایی که صنایع فیلمسازی غرب تولید می کنند، اعمال خشونت یکی از ارکان اصلی و پرجاذبه محسوب می گردد.
برخی از کارشناسان و متخصصان روانشناسی و جامعه شناسی معتقدند که به هیچ وجه نمی توان ادعا کرد که جامعه ناامن شده و ضعف تفاهم، نداشتن روحیه گذشت و عذرخواهی ناشی از کمبود و کمرنگ شدن باورهای دینی، ضعف آموزش مهارت های زندگی در خانه و مدرسه و خلاء تحلیل های کارشناسانه در کنار بیان حوادث در رسانه ها رامهمترین علل افزایش خشونت عنوان می کنند و بالابردن سطح نشاط و شادی در میان جوانان با ایجاد و افزایش ورزش ها و امکانات رفاهی و تفریحی رایگان یا ارزان قیمت را از ابزار اصلی کاهش خشونت ذکر می کنند.
درگیری های کلامی، خشونت لفظی در خانواده میان والدین در حضور فرزندان ابتدای راه و بازی های رایانه ای موجود در بازار که 95 درصد آنها مملو از صحنه های خشن است گام دوم، فیلم های ماهواره ای، سی دی های خارجی ادامه راه و حتی فیلم ها و سریال های تلویزیون خودمان مکمل راه و خشونت های موجود در جامعه کامل کننده این فرایند می باشند.
وقتی دو ورزشکار در میدان ورزشی به خاطر کوچکترین مسئله، درگیری انجام داده و یقه گیری می کنند؛ چگونه می توان کودکان خیره بر صفحه تلویزیون را قانع کرد که الگوهای رفتاری خسته و عصبی هستند. بی شک آلودگی های صوتی در جامعه در کنار آلودگی های محیطی دو عامل تشدید کننده پرخاشگری در اجتماع هستند. با افزایش درجه خشونت، کمرنگ بودن ارزش های دینی و اخلاقی، همچنین ضعف و خلاء آموزش مهارت های زندگی، فقدان حضور مدیریت احساسات و کنترل هیجان های رفتاری در میان دروس مدرسه و دانشگاه بسترهای آشکار ساز پرخاشگری و خشونت در جامعه هستند.(نقل از مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری و آسیب شناسی اجتماعی).
نابسامانیهایاقتصادیـ اجتماعیدر جوامعامروزیباعثبروز انواعآسیبهایاجتماعیشدهاستکه رسیدگیبهآنها و ریشهیابیآنها نیاز بهتحقیقدارد. البتهدر هر جامعهایبا بزهکارانو افرادیکهدچار انحرافاتاجتماعیهستند برخورد میشود، اما درکعللانحرافاتاینامکانرا بهما میدهد کهجامعه را از وجود اینگونهآسیبهایاجتماعیپاکنمائیمو یا لااقلتا حد زیادیآنرا تحتکنترلخویشدرآوریم. اینپدیدههایپاتولوژیکو آسیبگونهبر اثر دخالتمستقیمیا غیرمستقیمعواملاجتماعی ـ اقتصادیزیستشناختیو روانیبوجود میآیند.
در حقیقت، در شرایط کنونیموضوعشناساییآسیبهایاجتماعیو تنشها و بحرانهایناشیاز مسائلاجتماعیاز ضرورتفوقالعادهایبرخوردار است، زیرا شیوعروزافزونانواعآسیب های و نابهنجاریهازنگخطریبرایجامعهو نسلبعدیاست. نکتهحائز توجهایناستکهدر زمینهشناساییو پیشگیری آسیبهایاجتماعی،رویکرد واحدیوجود ندارد؛ اما بطور کلیاکثر جامعهشناسان و روانشناساناجتماعی معتقدند که برایمبارزه با آسیبهایاجتماعی باید زمینه اجتماعیآنها را از میانبرداشت.
........................................
سید ابراهیم یوسفی ـ کارشناس ارشد توسعه اجتماعی
نظر شما