به گزارش خبرگزاری مهر، در این یادداشت چنین آمده است:
اگر یک در هزار این وعدهها عملی شده بود، الان در تئاتر این مملکت هیچ مشکلی وجود نداشت. وجود مشکلات بسیار و در حال حاضر لاینحل در تئاتر، نشان دهنده عمل نشدن به وعدههاست. در نزد این گونه مدیران، عمل کردن به وعدهها، تابویی است که هیچ گاه نباید به آن نزدیک شد! جالب اینجاست که اکثریت میدانند این وعدهها تو خالی است، اما با این همه، هرگاه مدیری بر مسند یکی از بخشهای تئاتر تکیه میزند، عدهای خوش خیال به این وعدههای واهی دل خوش میکنند! بسیاری از این مدیران تازه به دوران رسیده در تئاتر، این حوزه را مرکز آزمون و خطا فرض کرده و میخواهند طرحهای عمل نشدنی، شکست خورده یا زاییده ذهن خود را در معرض آزمون و خطا قرار دهند!
این مدیران با این که باور دارند با این حرکت به جایی نخواهند رسید، اما این کار را انجام میدهند. زیرا اگر برای تئاتر سودی نداشته باشد برای آنان دارد. چون با این کار زمان کشی کرده و میتوانند روزهای بیشتری را بر مسندی که حق آنان نیست تکیه بزنند. هیچ مدیر مبتکر و کار کشتهای در جهان با دادن وعده و شعار واهی پشت میز ریاست ننشسته است. مدیرانی که اهل عمل نیستند و تنها به دادن شعار تکیه میکنند، در جایگاهی که شایسته آنان باشد قرار نگرفتهاند، اگر غیر از این بود جای شعار دادن عمل میکردند. در طول این دو دهه اخیر، مدیران رنگارنگی بر مسند بخشهای مختلف تئاتر تکیه زدهاند، اما مشکلات تئاتر همچنان باقی است و روز به روز برآن نیز افزوده میشود، چرا؟
این سوال را باید آنانی جواب دهند که این مدیران را بر سرکار آوردهاند. هر مدیری که در این حوزه وارد شده، یا دست روی دست گذاشته و هیچ کاری نکرده یا طرحهای من در آوردی را به اجرا گذاشته که کمر خمیده تئاتر ایران را خمیدهتر از گذشته کرده است. گاهی برخی از مدیران، طرحهایی ارائه و بدون مشورت اجرا میکنند که نه تنها شایسته تئاتر این مملکت نیست، بلکه جسارتی آشکار بر ساحت مقدس آن است. تئاتر، سینما یا تلویزیون نیست که برای جذب مخاطب موقتی دست به هر عملی زد. تئاتر، هنری زنده و ارزشمند است که باید برای آن احترام قائل شد و در مقابلش زانو زد. نباید احدی جرأت کند خدای ناکرده به ساحتش توهین کرده و سعی در تحقیر آن داشته باشد. حریم تئاتر را باید حرمت نهاد. بیحرمتیهایی که اخیرا توسط برخی از مدیران و به اصطلاح هنرمندان به ساحت تئاتر وارد شده، کمر آن را شکسته و پیشانی پرچروکش را چروکیدهتر از پیش کرده است.
چرا این مدیران تازه به دوران رسیده نمیخواهند بفهمند که هر کسی شایستگی آن را ندارد تا پا روی صحنه تئاتر بگذارد؟! اگر در گذشته تئاتر موفق بود، به خاطر آن بود که مدیران و اهالی تئاتر حرمت آن را نگه میداشتند و صحنه نمایش برای آنان حکم گود مقدس زورخانه را داشت. هنوز هم هنرمندان با تجربه و از نظر مدیران امروز تاریخ مصرف گذشته، برای آمدن روی صحنه مانند پهلوانان گوشه سن را میبوسند بعد وارد میشوند. کدام یک از تئاتریهای نسل جدید این کار را انجام میدهند؟ آیا صحنه تئاتر برای آنان مقدس نیست؟! مدیرانی که هر نمایشی را به ضرب زور و زر روی صحنه میآورند، مطمئناً به قداست صحنههای تئاتر بیاعتقاند، اگر اعتقاد داشتند، هر نمایشی را روی صحنه نمیبردند.
وعدههای پوشالی برای تئاتر و اهالی آن دیگر چارهساز نیست. باید آستینها را بالا زد و با تمام وجود، برای حل مشکلات تئاتر، با مشورت اهالی آن اقدام عاجل کرد. اگر کمی دیر بجنبید نفسهای تئاتر هم چون سینما به شماره خواهد افتاد.
- - - - - -
سیدرضا اورنگ
نظر شما