به گزارش خبرنگار مهر، پارک ملی گلستان 90هزار هکتار وسعت دارد و بیش از 20درصد گونه های گیاهی ایران و 40درصد گونه های جانوری کشور را در خود جای داده و اصلی ترین کانون تنوع زیستی ایران به شمار می رود که شمار تنوع گونه ای آن حتی در مقایسه با کشورهایی همچون انگلستان و اتریش نیز بیشتر است.
عریض و چهاربانده کرده جاده در داخل پارک ملی گلستان کم بود که راه اندازی کارخانه سیمان هم در 20 کیلومتری پارک به آن اضافه شد اگرچه بسیاری از کارشناسان و اساتید محیط زیست معتقدند که این کارخانه در آخرین محوطه حفاظتی پارک قرار دارد. مهران جهانشاهی معاون محیط انسانی محیط زیست گلستان می گوید: " این کارخانه از مرز پارک ملی گلستان 35 کیلومتر و از مرز ذخیره گاه زیستکره گلستان 20 کیلومتر فاصله دارد و به دلیل این فاصله جای نگرانی برای زیستمندان پارک ملی گلستان وجود ندارد "
اما با نیم نگاهی به تجربه کارخانه سیمان در دیگر نقاط کشور مانند درود، نکا، آبیک و سیمان تهران می توان تاثیر این کارخانجات را تا شعاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتری بر جنگل و مرتع دید و متوجه شد که چه اتفاقی قرار است در آینده نزدیک در این منطقه بیافتد.
در حالیکه جهانشاهی جانمایی بدون ارزیابی زیست محیطی کارخانه سیمان در نزدیکی پارک ملی گلستان که حدود 8 سال پیش صورت گرفته را به دلیل قرار نداشتن کارخانه سیمان در لیست صنایعی که باید ارزیابی زیست محیطی ارائه دهند عنوان می کند اما مزدک دربیکی استاد دانشگاه چنین موضوعی را بعید می داند:" کارخانه سیمان یکی از آلاینده ترین صنایع است و از 10 سال پیش می بایست برای مکان یابی آن ارزیابی زیست محیطی ارائه می شد. "
نیلکوه نام کوهی است که پشت کارخانه سیمان پیوند قرار دارد و گفته می شود منابع طبیعی استان تحت فشار وزارت صنایع 17 هکتار از دامنه این کوه را عرصه جنگلی با پوشش ضعیف قلمداد کرده و اجازه بهره برداری از این عرصه را برای تولید آهک به عنوان ماده اولیه به این کارخانه داده است البته در ظاهر اداره منابع طبیعی مجوز بهره برداری را فقط برای 4 هکتار از این عرصه را صادر کرده است، ضعیف بودن پوشش جنگلی این اراضی هم که به آن دلیل مجوز بهره برداری صادر شده در عکسها کاملاً واضح است!
ظرفیت تولید سیمان کارخانه در فاز نخست ، ۳۳۰۰ تن در روز است. برای این کار باید روزانه تا ۵۰۰۰ تن آهک از نیل کوه تراشیده و برداشته شود تا در نهایت ۳۳۰۰ تن سیمان تولید شود. یعنی هر ساله معادل یک میلیون تن آهک از این کوه برداشته می شود. آیا به نظر شما نیل کوه تا چند سال دیگر باقی خواهد ماند؟
به راستی آیا جای دیگری در این سرزمین برای احداث کارخانه سیمان جز در جوار پارک ملی گلستان وجود نداشت؟ مگر سهم هر ایرانی از جنگل چقدر است که همین اندک باقیمانده هم می بایست قربانی جاده سازی، سد سازی، معدن، سیمان و پتروشیمی و گردشگری شود؟ چرا در این سرزمین آمایش سرزمین معنی ندارد؟ تا کی باید منافع ملی را قربانی منافع شخصی و سودجویانه خودمان کنیم؟ آیا برای استقرار کارخانه سیمان در گلستان جای دیگری جز کانون سیل گلستان و در میانه جنگل و دیمزاهای گندم وجود نداشت؟ به همین راحتی منافع ملی و سرمایه های طبیعی این مملکت در آتش ندانم کاری ما می سوزد.
مژگان جمشیدی کارشناس محیط زیست در این رابطه می گوید: " در کشور ما آمایش سرزمین و تعیین کاربری زمین را بر اساس میل شخصی افراد و منافع شرکت ها و افراد تعیین می کنند. به همین دلیل است که یک روز حریم تالاب میانکاله و گمیشان و صوفیکم رابرای پالایشگاه و پتروشیمی واگذار می کنند و روز دیگر برای رضایت کسانی که زمین هایشان در جنگل ابر است و یا در آن سوی تالاب میانکاله و در داخل اراضی ملی شده صاحب چند هکتار زمین تصرفی هستند، دستور ساخت جاده در داخل تالاب میانکاله داده می شود و امروز نیز کارخانه سیمان در غرب پارک ملی گلستان بدون توجه به جهت غرب به شرق وزش باد در این استان و آلایندگی شدید کارخانه سیمان راه اندازی می شود."
در حالیکه علی نقی مقصود لو استاد دانشگاه راه اندازی کارخانه سیمان در آخرین محوطه حفاظتی پارک ملی گلستان را تجاوز آشکار دیگری به حریم این پارک می داند و آلایندگی ناشی از آن را موجب نابودی حیات وحش و پوشش گیاهی پارک ملی گلستان در دراز مدت عنوان می کند اما جهانشاهی بر نظارت آن لاین محیط زیست بر سیستم های پیشرفته فیلتراسیون این کارخانه تآکید می کند و همچنین حضور دائم ناظر زیست محیطی در کارخانه را ضامن سلامت و حفاظت از زیستمندان پارک ملی گلستان و انسان های ساکن در مناطق مسکونی اطراف عنوان می کند.
مزدک دربیکی استاد دانشگاه نیز با بیان اینکه در حال حاضر که میلیاردها تومان سرمایه برای راه اندازی این کارخانه هزینه شده صحبت از توقف عملیات این کارخانه فقط تلف کردن وقت و انرژی است معتقد است: "بهتر است به جای آن محیط زیست تمام توان خود را بر نظارت و کنترل خروجی و آلاینده های این کارخانه بگذارد زیرا این کارخانه گذشته از اینکه در مجاورت پارک ملی گلستان است در منطقه ای احداث شده که رطوبت بالایی دارد و خطر بروز بارانهای اسیدی به علت ترکیب اکسید های خروجی از کارخانه با آب باران وجود دارد."
البته وقتی کارخانه سیمان پیوند گلستان در سایت خود خبر از راه اندازی فاز دوم این کارخانه و افزایش ظرفیت می دهد تصور می کنم حق با این استاد دانشگاه باشد زیرا تا زمانی که هنوز یک توسعه ناپایدار در مرحله طرح و صحبت است محیط زیست توان جلوگیری از اجرای آن را ندارد چه رسد به زمانی که چنین توسعه ای با میلیارد ها تومان سرمایه راه اندازی شده است.
مقصود لو معتقد است :" تمام نقاط حساس زیست محیطی در کشور قربانی مسائل سیاسی می شوند و با این روند پارک ملی گلستان که یکی ازمهمترین مناطق زیست محیطی کشور است و خاستگاه بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری نادر است با بحرانهای جدی مواجه می شود."
به راستی چرا کسی برای استقرار صنعت سیمان و پتروشیمی به لرستان و ایلام که از محروم ترین استان ها هستند و نرخ بیکاری در آنها همواره در صدر استان هاست نمی رود مگر مردم گرفتار سیستان که به دلیل خشکسالی و بی آبی، صیادی و کشاورزی را از دست داده اند نیازی به کار و معیشت و زندگی ندارند؟ چرا هر چه سازندگی و اصلاحات و مهرورزی است فقط باید در قلب تالاب ها و جنگلهای شمال پیاده شود؟
............................................
گزارش از بهار سلاحورزی
نظر شما