به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه "سیامین روز" به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی رضا جودی در ماه رمضان از شبکه دو پخش میشود. در این مجموعه هومن سیدی، آزاده صمدی، سیما تیرانداز، مهران رجبی، میرطاهر مظلومی، محمود عزیزی، رزیتا غفاری، فرشته سرابندی و ... بازی کردند.
این مجموعه قرار بود ماه رمضان پارسال از این شبکه پخش شود، اما مجموعه "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج جایگزین شد. با سعید رحمانی فیلمنامهنویس این مجموعه گفتگویی تهیه کردیم که در پی میخوانید.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: در ابتدا مجموعه تلویزیونی "سیامین روز" را قرار بود پرویز شیخطادی کارگردانی کند، اما بعد از مدتی کار متوقف شد و جواد افشار جایگزین او شد. بعد از ملحق شدن افشار به پروژه آیا نگاهی که در نگارش قصه داشتید تغییر کرد یا نه؟
- سعید رحمانی، فیلمنامهنویس: نه، اصلاً تغییر نکرد. همان نگاهی که برای نگارش داشتم، ادامه پیدا کرد و فیلمنامه نیز بر این اساس نوشته شد. در این مجموعه من از ساختار مینی پلات برای نگارش قصه استفاده کردم که ساختار جدیدی است و تاکنون در تلویزیون تجربه نشده بود. البته فیلم سینمایی "لیلا" هم چنین ساختاری دارد. در این ساختار قهرمان کنشگر نیست، بلکه منفعل است. آقای شیخطادی از ابتدا با این ساختار مشکل داشت و نمیتوانست چنین ساختاری را قبول کنند.
*به همین دلیل او از پروژه کنارهگیری کرد؟
- بله، چون نتوانسته بود با فیلمنامه ارتباط لازم را برقرار کند، چرا که نسبت به این ساختار آشنایی لازم را نداشت و میخواست کار یک ساختار کلاسیک داشته باشد، اما من علاقمند بودم یک ساختار جدید را تجربه کنم که کلاسیک نباشد و قهرمان قصه منفعل باشد.
*پس چرا شیخطادی از ابتدا که میدانست مجموعه "سیامین روز" چنین ساختاری دارد، کارگردانی را پذیرفته بود؟
- او علاقمند بود یک سریال بسازد، به همین دلیل نه نگفت، اما بعد میخواست ساختار را به هم بریزد و تغییر بدهد، اما این مسئله را نمیدانست که رحمانی 16 سریال نوشته و نگارش چند فیلمنامه هم در ماه رمضان در کارنامه دارد.
*برخورد شبکه چگونه بود؟ آنها موافق کار شما بودند یا شیخطادی؟
- اتفاقاً شبکه موافق متن بود و فیلمنامه را فهمیده بود، اما آقای شیخطادی در هنگام تصویربرداری متن را مرتب تغییر میداد و کار خودش را انجام میداد.
*شما چه واکنشی نشان میدادید؟
- شبکه متن را فهمیده بود و از فیلمنامه دفاع میکرد. از سوی دیگر شبکه آقای شیخطادی را مجبور میکرد دوباره صحنههایی که تصویربرداری کرده، ضبط کند تا طبق فیلمنامه باشد و او ناگریز باید این کار را انجام میداد. به همین دلیل به مرور زمان به خاطر متن مجبور شد کار را ترک کند. در واقع متن او را کنار زد.
*قبل از شروع تصویربرداری فیلمنامه را کامل نوشته بودید؟
- نه، همزمان با تولید نگارش ادامه داشت. تا اینکه جواد افشار کارگردانی این پروژه را به عهده گرفت.
*برخورد افشار با فیلمنامه شما چطور بود؟
- خیلی خوب بود. او وقتی فیلمنامه را خواند، ساختار را درک کرد و با یکدیگر در طول کار تعامل خوبی داشتیم.
*چند قسمت از فیلمنامه آماده بود که کار کلید خورد؟
- 10 تا 12 قسمت از فیلمنامه کامل نوشته شده بود که تصویربرداری آغاز شد. البته سیناپس کلی را تا پایان مجموعه داشتیم. البته این مجموعه هم طبق روال سریالهای رمضان همزمان با نگارش تولید میشد.
*گرچه شما نگارش کار مناسبتی را در کارنامه دارید، اما برایتان مشکل نبود که همزمان با تولید فیلمنامه اثری را بنویسید که قرار بود یک ساختار جدید را تجربه کنید؟
- من نگارش مجموعههای "همراز"، "گمگشته"، "رسم عاشقی"، "مرده متحرک" و "روز رفتن" را در ماه رمضان داشتم. البته اینکه نگارش همزمان با تولید باشد دیگر برایمان عادی شده است. گرچه در گذشته استرسهای زیادی داشتم، ولی الان به دلیل تجاربی که کسب کردم این استرس کمرنگتر شده است. به هر حال بعد از این همه سال هم شبکه به ما اعتماد دارد و با وجود آنکه فیلمنامه کامل نوشته نمیشود کار را تصویب میکند و من هم به عنوان نویسنده تمام تلاشم را میکنم تا اثر قابل قبول شود.
*شما اشاره کردید در این مجموعه یک ساختار جدید را تجربه کردید که در آثار تلویزیونی هم جدید بود. میخواهم بدانم چرا میخواستید از این ساختار استفاده کنید؟
- من در تمام فیلمنامههایی که نوشتم سعی کردم از یک زاویه متفاوت به قصه نگاه کنم. مثلاً در مجموعه "گمگشته" یک نگاهی به دزد داشتم و در مجموعه "همراز" یک دید دیگر. در سریال "رسم عاشقی" به تهران قدیم پرداختم و در "مرده متحرک" طنز را تجربه کردم یا در "روز رفتن" هم نگاه یک روحانی را روایت کردم. در مجموعه "سیامین روز" هم میخواستم یک تجربه تازه داشته باشم.
نمیخواستم خودم را در مجموعه "سیامین روز" دوباره تکرار کنم. من علاوه بر نگارش فیلمنامه در دانشگاه هم فیلمنامهنویسی را تدریس میکنم و همیشه وسواس خاصی در نگارش دارم. سعی کردم این مجموعه هم یک ساختار جدید داشته باشد.
*در قسمت اول این مجموعه شاهد پاره شدن طناب دار هستیم و هومن سیدی اعدام نمیشود. چطور به این ایده رسیدید؟
- ایدههای مختلف به ذهن نویسنده میرسد، اما برخی ایدهها مرتب خودش را تحمیل میکنند. ایده پاره شدن طناب دار هم این طور بود، به همین دلیل سعی کردم با بهره بردن از یک ساختار جدید این ایده را پرورش بدهم.
*فکر میکنم موقعیت سخت، اما شیرینی برایتان بود؟
- بله، دقیقاً همین طور است. بعد از پاره شدن طناب دار فرشتهای به قهرمان قصه میگوید که سی روز دیگر به او فرصت زندگی داده شده است. این موقعیت خوب، اما دشوار بود. گرچه ریسک کردم، اما دل به دریا زدم و حالا هم از نتیجه کار راضی هستم و فکر میکنم شخصیت سیاوش همانطور است که میخواستم یک شخصیت منفعل و نه کنشگر.
*البته این مسئله به خاطر بازی خوب هومن سیدی است که این نقش را به خوبی در آورده است.
- هومن سیدی به زیبایی نقش سیاوش را بازی کرده است. او بازیگر توانمندی است و با وجود اینکه نسبت به ساختار فیلمنامه آشنایی نداشت و آن را درک نمیکرد، اما با این حال نقشاش را به خوبی بازی کرد. در واقع کشمشهای درونی این شخصیت را به خوبی در آورده است. البته من تحقیقات به روز دارم و مرتب با ساختارهای مختلف را در فیلمنامهنویسی بررسی میکنیم.
*یعنی هومن سیدی هم با فیلمنامه "سیامین روز" مشکل داشت و با آن ارتباط برقرار نمیکرد؟
- بله، او هم با فیلمنامه مشکل داشت، چرا که نسبت به این ساختار آشنایی نداشت. البته میتوانست نقش را قبول نکند، اما آقای شیخطادی از طرف خودش به او وعده داده بود که فیلمنامه تغییر میکند.
*پس در این پروژه فقط جواد افشار فیلمنامه را درک کرده بود؟
- شبکه و تهیهکننده هم مشکلی با فیلمنامه نداشتند. جواد افشار هم به خوبی کار را درک کرده، چون قبل از این سریال با یکدیگر پنج سریال کار کرده بودیم و میدانستیم به دنبال چه هستیم. البته زمانی که افشار به پروژه ملحق شد تصویربرداری به سرعت انجام شد، چرا که قرار بود در ماه رمضان پخش شود، اما بعد از اینکه مشخص شد قرار نیست در این ایام پخش شود با فارغ بال کار میکردیم و دیگر تعجیل برای رساندن به موقع اثر نداشتیم.
*قصه "سیامین روز" به دلیل فضا و موضوع ماورایی که دارد شبیه مجموعههای دیگر است. نگران نبودید این مجموعه شبیه مجموعههای دیگر شود؟
- نه، نگران نبودم؛ چون از یک ساختار تازه بهره برده بودم تا از کلیشهها فاصله بگیرم. معتقدم قصه من اجتماعی با لحن ماورایی است. البته ما اولین سریالی بودیم که به موضوع فرشته میپرداختیم.
*اما مجموعه "ملکوت" هم فرشته مرگ داشت. پس شما اولین سریال نبودید؟
- نه ما اول کار را شروع کردیم و بعد از گذشت سه ماه و نیم از تصویربرداری ما ضبط سریال "ملکوت" آغاز شد. علاوه بر آن قبول ندارم این مجموعه شبیه دیگر مجموعههای ماورایی است، چون ما از کلیشهها فاصله گرفتیم تا بتوانیم مخاطب را جذب کنیم. از سوی دیگر قصه ما اجتماعی و لحن آن ماورایی است و اصلاً فضای قصه فانتزی نشده است و پر از اتفاقات اجتماعی است.
معتقدم مجموعه "سیامین روز" موقعیتهای دراماتیکی خوبی داشته و من با نگارش این مجموع جسارت کردم، چون قهرمان قصه کنشگر نیست، بلکه منفعل است. علاوه بر آن من همیشه این سئوال را در ذهن داشتم که آیا مخاطب از همان ابتدا بداند در آخر قصه چه اتفاقی میافتد باز هم آن را میبیند یا نه؟ در مجموعه "سی امین روز" فرشته وقتی به سراغ سیاوش میآید به او میگوید تا سی روز زنده هستی. مخاطب از همان ابتدا میدانست شخصیت قصه بعد از سی روز میمیرد و حالا باید مینشست و میدید که چه اتفاقی برایش در این سی روز میافتد. همین مسئله کار من را در نگارش سختتر میکرد، اما خوشحال این اتفاق افتاد.
*شما در صحبتتان اشاره کردید که شبکه از فیلمنامه شما مرتب دفاع میکرد، پس چرا "ملکوت" را جایگزین کار شما کرد؟
- بعد از اینکه کار به دلیل تغییر کارگردان چند روزی متوقف شد، شبکه نمیتوانست ریسک کند، به همین دلیل سریال "ملکوت" هم کلید خورد.
*حال که مجموعه "سیامین روز" را میبینید، فکر میکنید توانستهاید به ایدههایتان برسید یا نه؟
- به هر حال ایدهآل مسئلهای است که رسیدن به آن سخت است، چرا که شرایط مختلف پیش میآید و مانع آن میشود، اما در مجموع از مجموعه "سیامین روز" راضی هستم و به نظرم به لحاظ کارگردانی و بازیگری مطلوب است.
---------------------
گفتگو: فاطمه عودباشی
نظر شما