دکتر الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان در مورد جایگاه دین در دنیای کنونی به خبرنگار مهر گفت: در قرن بیستم بسیاری از جامعه شناسان مکتب نوسازی استدلال کردند که سکولاریسم و مدرنیته دست در دست هم گذاشته اند.
وی تصریح کرد: نظریهپردازان نوسازی حاضر نیستند به تجربه نوسازی و مدرنیزاسیون در جاهای دیگر توجه کنند که در آنها تجربه نوسازی ملازم با سکولاریسم نبوده است. در کشورهایی تجربه نوسازی با سکولاریسم همراه نبوده و باورهای دینی و مذهبی مردم در آنجا مانعی برای نوسازی نبوده است.
مؤلف "ضرورت یکپارچگی" گفت: در این کشورها حتی شاهد این موضوع هستیم که دین و باورهای دینی در رفتار مردم و در ارائه تعریفی از هویت و کیستی خود نقش دارد. در چهل سال گذشته در این کشورها شاهد این هستیم که دین نقش مهمی در تعیین هویت افراد داشته است.
وی تأکید کرد: افول دین در اروپای غربی را نباید به دلیل نوسازی و مدرنیزاسیون دانست بلکه باید در شکست اروپا در تفکیک دین و دولت جستجو کرد. وقتی کلیسا بر امور سیاسی حاکم شد، قدرتی توأم با فساد را اعمال کرد و این اعمال قدرت به شیوههای نادرستی نیز اعمال میشد. از اینرو بود که مردم ادعای کلیسا برای اعمال قدرت سیاسی را مورد سؤال قرار دادند.
این فیلسوف اخلاق معاصر یادآور شد: وقتی دولت نیز امور کلیسا را به دست گرفت به جای آنکه در جذب پیروان بکوشد به ترفیع و ارتقای جایگاه رهبری کلیسا روی آورد. این موضوع را در بیشتر کشورهای پروتستان شاهد بودیم.
استاد فلسفه دانشگاه میشیگان یادآور شد: به این ترتیب بود که مردم رفته رفته از حضور در کلیسا سر باز میزدند و از تعداد افرادی که به کلیسا میرفتند کاسته شد.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد در ادامه افزود: باید توجه داشت که از اهمیت دین در دوران کنونی کاسته نشده است. برای نمونه در دوران کمونیستی دین محدود شد. ولی با سقوط کمونیسم مردم دوباره آزادیهای دینی و مذهبی خود را به دست آورند.
اندرسون در پایان تصریح کرد: در برخی کشورها دین به عنوان دستاویزی برای خشونتهای قومی و مذهبی قرار گرفته است. مسلمانان باید به این موضوع آگاه و هوشیار باشند. علت این است که مسلمانان از قربانیان این خشونتها هستند.
نظر شما