۱ شهریور ۱۳۹۰، ۱۰:۰۳

بوعلی سینا مرجع جهانی پزشکی و امتیازی برای معرفی همدان

بوعلی سینا مرجع جهانی پزشکی و امتیازی برای معرفی همدان

همدان - خبرگزاری مهر: بوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به امیر پزشکان شناخته شده نمادی از شهر عارفان و بزرگان همدان است که به احترام سالروز ولادت وی، یکم شهریور ماه "روز پزشک" و "روز همدان" نام گرفته است.

به گزارش خبرنگار مهر، ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا در سال 370 قمری در بخارا متولد شد.

پدرش از اهالی بلخ بود و در دوران فرمانروایی نوح بن منصور سامانی به بخارا رفت و در آنجا در یکی از مهمترین قریه ها به نام خرمیثن در دستگاه اداری به کار پرداخت و از قریه ای در نزدیکی آنجا ستاره را به همسری گرفت و در آنجا اقامت گزید.

ابن سینا در آنجا چشم به جهان گشود و پنج سال پس از آن برادر کوچکتر او به نام محمود به دنیا آمد.

ابن سینا در 10 سالگی بر خواندن قرآن مسلط بود

ابن سینا نخست به آموختن قرآن و ادبیات پرداخت و 10 ساله بود که همه قرآن و بسیاری از مباحث ادبی را فراگرفته بود بطوریکه باعث شگفتی دیگران شده بود.

در آن دوران پدرش رسائل اخوان الصفاء را مطالعه می کرد و ابن سینا نیز گاه بــه مطالعه آنهــا می پرداخت.

سپس پدرش وی را نزد سبزی فروشی بنام محمود مساحی که از حساب هندی آگاه بود، فرستاد و ابن سینا از وی این فن را آموخت.

دراین هنگام دانشمندی بنام ابوعبدالله ناتلی که مدعی فلسفه دانی بود به بخارا آمد و پدر ابن سینا وی را به خانه خود جایی داد و ابن سینا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت.

وی پیش از آمدن ناتلی به بخارا نزد مردی بنام اسماعیل زاهد فقه آموخته و در این زمینه سخت جویا و پویا و با همه شیوه های اعتراض به روش فقیهان آشنا شده بود.

آنگاه ابن سینا نزد ناتلی به خواندن "مدخل منطق ارسطو" پرداخت و در این راه تا بدانجا پیش رفت که نکات تازه کشف کرد و سبب شگفتی بسیار استادش شد، چنانکه وی پدر ابن سینا را وادار ساخت که فرزندش را یکباره و تنها در راه دانش مشغول کند.

ابن سینا بخشهای ساده منطق را نزد ناتلی فراگرفت

ابن سینا بخشهای ساده منطق را نزد ناتلی فراگرفت و به خواندن کتابهای منطق ارسطو و مطالعه شرحهای دیگران برآنها پرداخت تا اینکه در این دانش چیره دست شد.

سپس کتاب "عناصر یا اصول هندسه" اثر اقلیدس و کتاب معروف "المجسطی" اثر بطلمیوس را اندکی نزد ناتلی و مابقی را نزد خود خواند.

مدتی بعد ناتلی بخارا را به قصد گرگانج و رسیدن به دربار ابوعلی مأمون بن محمد خوارزمشاه ترک کرد.

دراین میان ابن سینا نزد خود به خواندن و آموختن متون و شرحهای کتابهایی در طبیعیات و الهیات پرداخت تا به گفته خودش درهای دانش به رویش گشوده شد و آنگاه به دانش پزشکی گرایش یافت و خواندن کتابهایی را در این زمینه آغاز کرد.

وی همزمان به مطالعات خود در فقه و مناظره با دیگران در این زمینه ادامه می داد. او در این هنگام 16 ساله بود و پس از آن یک سال و نیم دیگر به آموختن و خواندن پرداخت و بار دیگرخواندن کتابهای منطق و همه بخش های فلسفه را از سر گرفت.

وی انبوهی از دسته های کاغذ در برابر خود می نهاد و مسائل گوناگون را برای خود مطرح می کرد و در هر مسئله ای مقدمات قیاس و شروط آن را در نظرمی‌گرفت.

ابن سینا از خداوند حل مشکل خویش را خواستار می شد

هرگاه نیز با قیاسی روبرو می شد که نمی توانست به حداوسط آن دست یابد، برمی خاست و به مسجد می رفت و نماز می گزارد و از خداوند حل مشکل خویش را خواستار می شد تا بر وی گشوده می گشت.

آنگاه شب هنگام به خانه باز می گشت، چراغ پیش روی می نهاد و به خواندن و نوشتن مشغول می شد.

به گفته خودش هرگاه خوابش می برد، خود آن مسائل را در خواب می دید و بسیاری از آنها بر وی روشن و آشکار می شد.

ابن سینا بدین شیوه پیش می رفت تا بر همه دانش ها آگاهی یافت و به اندازه توانایی انسانی، بر آنها چیره شد، چنانکه خود می گوید: آنچه در آن زمان می دانستم، به همان گونه است که اکنون می دانم و تا به امروز چیزی بر آن نیفزوده ام.

ابن سینا در این هنگام نزدیک به 18 سال داشته و در منطق، طبیعیات و ریاضیات چیره دست بوده است و آنگاه بر الهیات روی آورده و به خواندن کتاب متافیزیک "مابعدالطبیعه" ارسطو پرداخته است.

ابن سینا به 22 سالگی رسیده بود که پدرش درگذشت و دراین میان برخی کارهای دولتی امیرسامانی عبدالملک دوم را به عهده گرفته بود.

وی در حدود 392 ق در جامعه فقیهان باطیلسان و تحت الحنک از بخارا به گرگانج در شمال غربی خوارزم رفت و در آنجا به حضور علی بن مأمون بن محمد خوارزمشاه، از فرمانروایان آل مأمون معرفی شد.

پس از مدتی و روی دادن اتفاقاتی خاص، ابن سینا از ری به قزوین و سپس به همدان رفت.

ابن سینا مدتی را در همدان گذرانید و تاج الملک در این میان وی را با مواعید زیبا سرگرم می داشت، سپس ابن سینا تصمیم گرفت که همدان را به قصد اصفهان ترک کند.

ابوعلی‌سینا ‌در اصفهان نوشتن ‌کتاب ‌شفا را به پایان رساند

ابوعلی‌سینا ‌در اصفهان ‌کتاب ‌شفا را با ‌نوشتن‌ بخشهای‌ "منطق‌"، "محبسطی‌"، "اقلیدس"، "ریاضیات " و "موسیقی" به پایان رسانید.

جوزجانی می گوید که ابن سینا هنگام به پایان رساندن کتاب شفا چهل ساله بوده است و اکنون اگر سال تولد ابن سینا را 370 ق بدانیم تاریخ پایان نوشتن شفا 410 ق می شود.

ابن سینا کتاب الانصاف را نیز در اصفهان تألیف کرده بود اما این کتاب در حمله سلطان مسعود غزنوی به اصفهان و تصرف آن ازمیان رفت.

مسعود غزنوی در سال 421 ق به اصفهان حمله کرد و شهر را به تصرف درآورد، سپاهیان وی پس از کشتار فراوان به تاراج اموال علاء الدوله و خانه ابن سینا دست زدند و اموال و کتابهای وی را غارت کردند و سپس آنها را به شهر غزنه فرستادند.

این کتابها در 545 قمری به دست سربازان علاء الدین جهانسوز غوزی به آتش کشیده شد.

علاء الدوله پس از حمله مسعود به اصفهان همچنان فرمانروای آنجا باقی ماند و ابن سینا در اصفهان روزگار می گذرانید تا هنگامیکه علاء الدوله در 427 قمری به نبرد با تاش فراش سپهسالار سلطان مسعود در ناحیه کرخ نزدیک همدان شتافت.

ابن سینا که در این سفر علاء الدوله را همراهی می کرد دچار بیماری قولنج شد و به درمان خود پرداخت و به قصد بهبود هر چه زودتر در یک روز هشت بار خود را تنقیه می کرد و در نتیجه دچار زخم روده شد.

سپس در همین حال بیماری به اصفهان برده شد و همچنان به مداوای خود ادامه می داد تا اندکی بهبود یافت چنانکه توانست در مجلس علاءالدوله حضور یابد، تا اینکه علاء الدوله قصد رفتن به همدان کرد و ابن سینا نیز وی را همراهی کرد اما در راه بیماریش عود کرد و چون به همدان رسیدند، شیخ متوجه شد که قوتش از بین رفته و بدنش قدرت مقابله با بیماری را ندارد، پس دست از معالجه و مداوا کشید.

پس غسل کرد و توبه کرد و آنچه را داشت به فقرا بخشید و غلامان را آزاد کرد و هر سه روز یک ختم قرآن از حفظ تلاوت می کرد تا اینکه کتاب شفا مرض او را به شفا تبدیل نکرد و کتاب نجات از مرگش نجات نداد و اجل او را از پای درآورد.

شیخ الرئیس ابوعلی سینا در اول ماه رمضان به جوار رحمت الهی پیوست

شیخ الرئیس ابوعلی سینا در روز جمعه اول ماه مبارک رمضان سال 428 هجری قمری به جوار رحمت الهی پیوست و در همدان مدفون شد.

مقبره بوعلی‌سینا از زمانهای قدیم در میان مردم شهر همدان به باباعلی سینا معروف بوده است.

ابتدا در زیر یک چهارطاقی بود و سپس در دوره قاجاریان بنای دیگری بر سر آن ساختند و در سالهای بعد شروع به ساختن آرامگاه کنونی کردند معلوم شد که قبر ابن سینا و ابوسعید دخدوک را میان دیوارهای محکمی از خاک رس ناپخته جای داده بودند که از چهار طرف جسد را در بر می گرفته است و به همین دلیل استخوانها و جمجمه ابن سینا خراب نشده بود.

در سال 1294 "نگار خانم" دختر عباس میرزا، نائب السلطنه چهارطاقی را که بر سر این مزار بود برداشته و گنبدی از آجر بجای آن ساخته و دو سنگ بر سر این دو قبر گذاشته است که اکنون هر دو مدخل آرامگاه ابن سینا است.

در سال 1339 قمری مرحوم محمدحسین فریدالدوله گلگون رئیس وقت بلدیه همدان دیواری بر گرد آرامگاه ابن سینا ساخته و دری روبروی پل قدیم در گوشه جنوب غربی مقبره کار گذاشت و در کنار مقبره تالاری بزرگ شامل اطاقی برای کتابخانه و انباری برای کتابها ساخت چاه و حوضی نیز در آن تعبیه کرد و هزینه این کار را چند نفر از مردم خیر همدان دادند.

ساختمان "نگار خانم" چهارضلعی نامنظمی بود از آجر که گنبدی در میان آن ساخته بودند و در مغرب تالار قرائتخانه و در مشرق آن دالانی که به اطاق کوچکی می رفت ساخته بودند و در آن اطاق عارف قزوینی شاعر معروف و متأخر را به خاک سپرده بودند و کتابخانه مقبره که بنیاد آن را فریدالدوله گذاشته بود 649 جلد کتاب داشت.

آرامگاه کنونی به همت انجمن حفظ آثار ملی در سالهای 1330 و 1331 شمسی به مناسبت هزاره ولادت ابن سینا، به دست مهندس هوشنگ سیحون ساخته شد و در سال 1333 شمسی در کنگره شکوهمندی که عده زیادی از دانشمندان ایرانی و خارجی در آن شرکت جسته بودند گشایش یافت.

کد خبر 1389574

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha