۲۱ شهریور ۱۳۹۰، ۹:۰۲

عرب در گفتگو با مهر-2/

کمال تبریزی قرار بود "ندارها" را بسازد

کمال تبریزی قرار بود "ندارها" را بسازد

محمدرضا عرب کارگردان "ندارها" با اشاره به روند انتخاب و تولید این فیلمنامه گفت کمال تبریزی پیشتر قرار بوده این فیلم را کارگردانی کند.

به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم گفتگوی خبرگزاری مهر با محمدرضا عرب کارگردان و تهیه‌کننده فیلم "ندارها" درباره شکل‌گیری فیلمنامه، ساختار آن و ترکیب بازیگران صحبت شده است.

*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر:همکاری شما با علیرضا طالب‌زاده بر می‌گردد به کار مشترک کوتاهی که با هم انجام دادید؟

- محمدرضا عرب: رفاقت ما بالای 20 سال است. ما همکلاس دوره فیلمسازی در کانون بودیم. دو اثری که ایشان ساخت من تهیه‌کنندگی کردم. یک روز فیلمنامه 115 صفحه‌ای با عنوان "ندارها" را به من ارائه داد. فیلمنامه را خواندم بسیار جذاب بود. ایشان عنوان کرد متن سفارش کمال تبریزی با تهیه‌کننده دیگری است و قرار شد با آنها وارد مذاکره شویم. ایشان زحمت کشید با تبریزی حرف زد و آقای تبریزی هم بزرگواری کرد و پذیرفت. مافیلمنامه را خریداری کردیم و با طالب‌زاده وارد صحبت شدیم و برای آن درخواست پروانه ساخت دادیم.

* شما که با فیلم اول خود نشان دادید دغدغه سیاسی دارید چطور به سراغ این فیلمنامه رفتید؟

- پایه سینما برایم فیلمنامه است. اگر چند صباح دیگر فیلم کودک ساختم تعجب نکنید. ساختار سینمایی، زبان سینمایی برایم مهم است. فیلمنامه برای من رکن است و فکر می‌کنم خشت اول سینما است. پاشنه آشیل سینما هم فیلمنامه است. آثاری که متفاوت می‌شوند فیلمنامه در آن تاثیر داشته است.

من بچه جنوب تهران هستم و به این موضوع افتخار می‌کنم، هنوز خانه مادری‌ام آنجاست. من با این آدم‌ها بزرگ شدم دراین کوچه‌ها دویدم. در این بازارها بازی کردم. درس خواندم. آنقدر کاراکترهای یکه طالب‌زاده نوشته بود  پررمز و راز و کامل و استخوان دار بود که احساس می‌کردم سال‌ها با آنها زندگی کردم. فرهنگ خاصی هنوز در آنجا جاری و ساری است. ما در شهری زندگی می‌کنیم که واحد همسایه واحد دیگر را نمی‌شناسد.

ولی در آن منطقه اگر کسی فوت کند و یا مریض شود همه به یاری هم می‌روند فرهنگ به خصوصی در آنجا هست. احساسم این بود که این آدم‌ها قابل لمس و باورپذیر هستند. بسیار با فیلمنامه ارتباط برقرار کردم و فکر می‌کنم اگر با فیلمنامه‌ای ارتباط برقرار کنم می‌توانم مخاطب را در سینما نگه دارم.

* این فیلم نسبت به کار قبلی شما قصه‌گواست و به راحتی شخصیت‌ها را به مخاطب معرفی می‌کند.

- ذات سینما قصه‌گویی است. اما جنس و موضوع این فیلم با کار قبلی من فرق دارد. شما در طول سال، ماه و هفته فیلم های مختلف ایرانی و خارجی می‌بینید. در هر کدام آثار با یک بخش همذات پنداری و همیاری می کنید. یک خاطره جمعی برای شما ایجاد می کنند. این خاطره جمعی می شود بخشی از جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم. سینمای قصه‌گو و تعلق خاطر به سینمای اجتماعی از آن خاطره جمعی ما نشات می‌گیرد.

* شما در فیلم فضایی را به تصویر می‌کشید که با شرایط فعلی جامعه، دیگر قهرمانان این گونه وجود ندارد. افرادی که از غنی می‌دزدند تا به فقیرها کمک کنند. این افراد دیگر در جامعه نیستند. بیشتر آدم ها خودخواهند و به فکر خودشان هستند تا به کمک دیگران.

- پس شما معتقدید در حال حاضر در جامعه خودخواهی ویژه وجود دارد. هیچ وقت آرمان شهرهای ما از بین نمی‌روند. آدم ها و یا کارآکترهایی که در "ندارها" هستند خلاف نمی‌کنند، بلاهت می‌کنند. فکر می‌کنم فیلم دایره است. مونولوگی مهری در پایان فیلم دارد که می‌گوید خداوند به هر کسی این لیاقت و فرصت را نمی‌دهد که درحق دیگران خوبی کند. اشتباه ما از اینجا شروع شد که می‌خواستیم این فرصت را به زور از خداوند بگیریم. آدم‌هایی که از غنی می‌دزدند به فقیر می‌دهند فکر می‌کنند کار درستی انجام می‌دهند در صورتی که هنوز خود را نساختند.

من درباره هدفی در فیلم صحبت کردم که هر چقدر هدف درست باشد ولی مسیرش اشتباه است. ما در مورد فقر صحبت می کنیم. ما بیشتر ندار را در رفاقت تعریف کردیم. یعنی در اصل اینها با هم ندارند. سربداری می‌کنند به غلط و فکر می‌کنند می‌توانند جامعه را از این راه درست کنند.

از این پرونده ها در جامعه ما زیاد است. ما باید خوب نگاه و گوش کنیم به هر حال پیشگیری بهتر از درمان است. اگر بتوانید یک مسیری را تعیین کنید که غلط است خیلی ها سراغ آن نمی روند . کار من درمان نیست. کار من طرح مسئله به زبان سینما است. من نمی توانم در سالن به مخاطب پند و اندرز بدهم. باید تصویر، میزانس نشان دهم. در پرسپکتیو قصه‌ام روایت شود.

اینکه چقدر موفق بوده ام یا نه مسئله دیگری است. تمام موفقیت‌های این فیلم بر می‌گردد به فیلمنامه و گروه، همه ضعف‌ها به من کارگردان و سرمایه گذار بر می‌گردد. من باید پاسخگوی پلان به پلان این فیلم باشم. فکر می‌کنم با استقبال چند روز ابتدایی اکران این فیلم من سعی می‌کنم با مردم فیلم را ببینم همه چیز نشان داده می‌شود.

* شما به شدت با کاراکترها همذات‌پنداری می‌کنید؟

- اصل هم این است. اگر با کاراکتر همذات‌پنداری نکنید نابود می‌شود، زمانی شما تاثیر مثبت می‌گیرید که با کاراکتر همراهی کنید. کسی که در مقابل شما شعار بدهد را پس می‌زنید و از سالن خارج می‌شوید. چند ویژگی منحصر به فرد فیلمنامه و فیلم "ندارها" دارد و این است که شخصیت محمود (محسن طنابنده) لال نیست، بلکه کر است. آدم‌های ناشنوا که کلاس‌های مخصوص ناشنوایان را نمی‌روند خودشان یک فولکوریک فرهنگ ایجاد می‌کنند. محمود لب خوانی می‌کند و متوجه می‌شود .اینها را با زبان سینما به شما نشان می‌دهیم.

وقتی محمود در فیلم با مدیر ویدئوکلوپ درگیر می‌شود ما صدا نداریم چون از زبان محمود قصه را برای شما تعریف می‌کنیم تا زمانی که به خیابان می ‌ید. این دقت نظرها انجام شده است. واروژ کریم مسیحی هم تدوین بسیار خوبی برای فیلم انجام داده است.

* شما قبل از فیلمبرداری عوامل دیگر را هم در جریان فیلمنامه قرار می‌دهید  تا از مشاوره آنها استفاده کنید؟

- زمانی که فیلمنامه آماده می‌شود، مدیر فیلمبرداری، طراح صحنه، طراح گریم، مدیر تولید، تهیه‌کننده، صداگذار، طراح صدا و آهنگساز همه فیلمنامه را می‌خوانند.  اگر نظری دارند ارائه می‌کنند.

ما یک کار شبانه روزی کردیم تمام ماه رمضان سال گذشته آقای طالب زاده روی فیلمنامه کار کرد. هشت آبان ماه کلید زدیم. 66 روز در شهر تهران فیلمبرداری کردیم. سعی کردیم شهر تهران را به گونه‌ای به تصویر بکشیم که با همه تهران‌های دیگری که شما دیدید تفاوت کند. شهر تمیز نشان داده می‌شود.

همزمان با فیلمبرداری تدوین، صداگذاری و آهنگسازی می‌کردیم. کار بسیار فشرده بود من به بچه‌های لابراتوار می‌گویم سنگرسازان بی‌سنگر چون هیچ وقت دیده نمی‌شوند. استودیو مون و فیلمساز شبانه روزی کار می‌کردند. ما جز فیلم‌های آخر به جشنواره رسیدیم و حتی به بخش بین‌الملل نرسیدیم.

فیلم نمایش داده شد. نامزد دریافت شش سیمرغ شد. آقای طنابنده دیپلم افتخار بازیگری گرفت. کریم مسیحی بهترین تدوین. در استان گلستان فیلم برگزیده مردم و داوران شد و جایزه گرفت. در جشنواره پلیس نامزد بهترین فیلمنامه و کارگردانی شد که جایزه بهترین کارگردانی را گرفت.

* ساختار فیلمنامه شما کاملا کلاسیک است. فکر نکردید با ذهنیتی که مخاطب دارد نسبت به داستان فیلم، به هر حال از بخشی از داستان مشخص می‌شود این آدم‌ها قرار است چه کاری انجام دهند روی ساختار فیلم هم تغییراتی انجام دهید و از فرم کلاسیک خارج و پایان فیلم برای مخاطب مبهم باشد. معمولا در آخر تمام فیلم‌های ایرانی این گونه افراد توسط پلیس دستگیر می‌شوند و ما هیچ وقت پلیس منفی قرار نیست در فیلم به نمایش بگذاریم و همیشه آنها پیروزند.

- حرف فیلم این نیست که ما پلیس منفی یا مثبت داریم یا قهرمانان می‌میرند، یا نه. بیاییم کمی کلان‌تر و سینمایی‌تر فیلم ببینیم. قصه‌ای روایت می‌شود که حرفش جدی است و شما را 90 دقیقه درگیرمی‌کند. در شش سال گذشته ما از این گونه فیلم نداشتیم و اگر هم بوده بسیار کم بوده است.

وقتی ما کلان ببینیم هر فیلمی یک لحن و یک حکم دارد. حکم فیلم این است که آدم‌هایی که خود را نساختند نمی‌توانند دیگران و جامعه را بسازند. آن هم درام، تند و تیز است. وقتی می‌خواهی حرفی به این بزرگی بزنید نمونه این را در "جنایات و مکافات" داستایوفسکی می‌بینید. وقتی یک دانشجو می‌رود و پیرزن را می‌کشد، چرا؟ چون پول در میان است. تا زمانی که انسان، انسان است و روی زمین راه می‌رود، پول، قدرت و شهوت وجود دارد و ما نمی‌توانیم آنها را از میان ببریم. فقط ما روایت گوناگونی را می توانیم از داستان‌های مختلف بیان کنیم.

 شخصیت مادری که در فیلم داریم ( مریم بوبانی) خیلی کاراکتر غریبی است.که خانم بوبانی خیلی خوب بازی کرده است. در اوج گرفتاری خطاب به محمود می‌گوید برو آن طرف اینجا دیگر نماز ندارد و یا آخر فیلم می‌بینیم چه کاری انجام می‌دهد. علی (بازغی) و مهری ( توسلی) در جایگاه طبقاتی که در فیلم هستند قرار نمی‌گیرند و همین است که دست به این کارها می‌زنند. این سه نفر به عاقبت کاری که می‌کنند واقف نیستند. سرقت مسلحانه عواقب خطرناکی دارد حتی اگر هفت‌تیر طرف فندک باشد. در فیلم مباحث جدی مطرح شده است و سعی کردیم با زبان سینما این مباحث را مطرح کنیم.

در ارتباط با ماجرای پلیس در فیلمنامه سمتی رفتیم که یک افسر پرونده بنویسد و تعریف کند اما واقعیت این است که محور قصه ما نبود. قصه ای که از ابتدای امر ترسیم شده بود طراحی آن به همین گونه بود و من با همین قصه ارتباط برقرار کردم.

* در این فیلم سراغ بازیگران حرفه‌ای رفتید. بازیگرانی که در کنار رسیدن به نقش می‌توانند به گیشه هم کمک کنند.

- من خیلی به این تقسیم بندی فکر نمی‌کنم. فیلم‌هایی که فکر می‌کنند گیشه دارند نمی فروشند. این معادلات تغییر کرده است. مردم در سینما می‌خواهند فیلمی ببینند که با آن همراهی کنند. بهترین کاری که می‌شود در حق بازیگر کرد این است که او را سرجای خود بیاوری و بدترین کار این است کاراکتری که از او دور است به وی پیشنهاد دهید. این خیانت به بازیگر و نقش است.

قبل از اینکه به اکران و مخاطب فکر کنم که پارامتر مهمی هم هست. باید به فیلمنامه فکر می‌کردم. زمانی شما دو نفر یک خانم و یک آقا می‌خواهی کنار هم قرار دهی و یک زمان قرار است سه نفر را کنار هم در ترکیب بچینیم. این کار سخت تری است برای همین است که سعی کردیم درست ترین گزینه‌ها و بهترین چیزی که به ذهنمان می‌رسد را انتخاب کنیم. این بازیگران انتخاب اول ما بودند هر سه نفر. ما فکر کردیم گزینه‌ها خوب است و نتیجه هم نشان داد که انتخاب‌ها درست بوده همه بازیگران خوب بازی کردند.

* چه توصیه‌ای به مخاطبی که به دیدن فیلم شما می‌رود دارید؟

- من فکر می‌کنم سینما رفتن در جامعه ما کم شده و باید زیاد شود. ماجرای آن مثل غذای فست فود و غذای اصیل است. در جامعه هنرهایی مثل موسیقی، تئاتر، نقاشی، سینما و ... ارکان فرهنگی یک جامعه را تشکیل می‌دهد. ارکان جامعه را ماهواره، سی دی قاچاق و فیلم تشکیل نمی‌دهد.

سینما رفتن یک فرهنگ را ترویج می‌دهد. اینکه شما وقت می‌گذارید و بلیت می‌خرید و به دیدن فیلم می‌روید این اتفاق مهمی است. هر چقدر بنیه فرهنگی ما قوی باشد در جامعه، از آسیب در امان هستیم. شما می‌بینید که اصالت‌های جامعه به اصل خود بر می‌گردد اشکال ندارد آدم موسیقی غربی گوش دهد. اما جامعه ما صاحب کتاب، موسیقی و تئاتر است.

من با بی‌دانشی خودم فیلم می‌سازم روی پای خودم فیلم می‌سازم. چون بزرگان دیگر هستند قرار نیست من از روی دست آنها فیلم بسازم. همین که فیلم‌های آنها را می‌بینم و یک خاطره جمعی برای من ایجاد می‌شود و همزات پنداری می‌کنم یک اتفاق خوب است. چه نیازی دارد پلان فیلم وی یا یک پلان فیلم خارجی را کپی کنم.

سینمای ایران مظلوم است. من به بازیگران و عوامل فیلم توصیه کردم تا می‌توانید با مردم بروید و فیلم را ببینید. ما فیلم را با ادبیات تصویری برای مخاطب می‌سازیم. سینما بدون مخاطب سینما نیست. امیدوارم استقبال ادامه داشته باشد و دیده شود. در شهرستان‌ها هم برنامه داریم. نقد و بررسی برگزار می‌کنیم. سعی داریم به اکثر سینماها با مردم سر بزنیم تا به سئوالات مختلف پاسخ دهیم. از تک تک عوامل فیلم که در شرایط سخت با من همکاری کردند، تشکر می‌کنم. 

- - - - -

گفتگو: بیتا موسوی

کد خبر 1403347

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha