وي در ادامه خاطر نشان كرد: متاسفانه در برنامه هاي تلويزيوني ما به خصوص آثاري كه در عرصه كمدي ساخته مي شود، ما شاهد بدآموزي هاي بسياري هستيم. طي چند ماه گذشته به موارد جديدي برخوردم كه پيش از اين در برنامه هاي طنز استفاده نمي شد. يكي از اين موراد دستشويي و توالت رفتن شخصيت ها است . آن ها براي رفتن توي دستشويي صف مي كشند ، در توالت با هم صحبت مي كنند و شوخي هاي ناپسندي را مطرح مي كنند.
وي افزود: بارداري خانم ها هم موردي است كه بسيار شفاف و به دور از حجب و حيا مطرح مي شود. البته مطرح شدن اين مساله بد نيست بلكه باز كردن بيش از اندازه آن به از ميان رفتن برخي از حرمت ها منجر مي شود كه ناپسند و دور از شان رسانه ملي است. همچنين برخي كلمات استفاده مي شود كه در لايه هاي دوم و سوم خود قابليت برداشت هاي جنسي ( اروتيك ) را دارد يا به وسيله حركات و اشاره هايي كه مي شود تعبيرهاي دو گانه اي به وجود مي آورد. مساله نام بردن از برخي خوانندگان لس آنجلسي و استفاده از موسيقي هاي آنها و صدا كردن پدر و مادر با اسم كوچك آنها از ديگر موارد روشن بد آموي در برنامه هاي تلويزيوني ما است كه تاثير مخرب بر بيننده مي گذارد.
سربخش درباره اينكه چه عواملي باعث ايجاد چنين تمايل افراطي به سليقه مخاطب و پايين آمدن كيفيت آثار تلويزيوني شده است، توضيح داد: يكي از دلايل كه باعث به وجود آمدن شرايط كنوني شده است را بايد در اين جستجو كرد كه بيشتر شبكه هاي تلويزيوني ما هر شب به پخش برنامه هاي طنز مي پردازد و چون اين برنامه ها به صورت روتين پخش مي شود، گاه يك برنامه 10 دقيقه قبل از پخش به دست دست اندركاران شبكه مي رسد كه طي اين مدت كم فرصت بازبيني و حذف و اصلاح موارد بدآموزي يا نامناسب وجود ندارد. حتي اين كار مي تواند به عمد از سوي توليد كنندگان برنامه ها باشد. اين مساله عاملي شده است كه فيلم و سريال هاي تلويزيوني كه از جذاب ترين و تاثيرگذار ترين برنامه هاي تلويزيون به شمار مي روند، بر مخاطب تاثير نامناسب بگذارد. مهم تر اينكه مشكل پايين بودن كيفيت توليد برنامه هاي تلويزيوني نه تنها توجه به مخاطب محسوب نمي شود كه بر عكس باعث رويگرداني آحاد مختلف مردم به خصوص جوانان خواهد شد.
وي در اين خصوص كه مخاطب محوري چه ارمغاني براي تلويزيون و برنامه هاي آن به وجود آورده است، اظهار داشت: حاصل توجه افراطي به مخاطب اين شده است كه به محض مورد توجه قرار گرفتن يك برنامه از سوي مخاطب ساير توليد كنندگان برنامه نيز تلاش مي كنند تا اثري مشابه به وجود بياورند. اين مساله باعث شده سوژه ها تكراري و گاه آن قدر نازل شوند كه قابليت تماشا كردن نداشته باشند. براي نمونه شبكه دو مجموعه تلويزيوني به زبان آذري با نام " با جناق لر " را پخش مي كند. در همان زمان سريال " باجناقها " از شبكه 5 پخش مي شود. تا جايي كه من هم اطلاع دارم شبكه سه هم مجموعه اي با عنوان " با جناقها " مي خواهد بسازد. سريال " خانه به دوش " كه در ماه مبارك رمضان پخش شد هم به نوعي قصه دو باجناق را بيان مي كرد. اين تكراري شدن سوژه ها، قصه ها و حتي شيوه اجرا باعث خسته كننده شدن برنامه هاي تلويزيوني مي شود و بيننده را از تماشاي تلويزيون دور مي كند.
سربخش در مورد دستيابي به يك اعتدال در توليد برنامه هايي كه هم جذب مخاطب را در پي داشته باشد و هم از ارزش هاي لازم اجتماعي و انديشه اي بهره ببرد، بيان كرد: در شرايط كنوني بهترين راه برون رفت از اين وضعيت توليد برنامه هاي تلويزيوني است كه به تقويت ارزش ها و مسايل اعتقادي و انديشه اي در جامعه بپردازد و در صدد توليد آثاري باشد كه به ارتقا تفكر و انديشه بينندگان بيش ازهر چيز ديگر بها بدهد. در توليد يك برنامه تلويزيوني اساسي ترين ركن برنامه را تهيه كننده تشكيل مي دهد كه مي تواند عنصر تاثيرگذار و تعيين كننده اي باشد. بنابراين بايد توليد برنامه را به تهيه كنندگاني واگذار كرد كه افرادي آگاه، فهيم و آشنا به مسايل اجتماعي و باور و ارزش هاي عميق ديني ريشه دار در جامعه باشند. از طرف ديگر، مديران شبكه ها بايد نظارت كافي بر توليد برنامه ها داشته باشند تا آثاري توليد و پخش شود كه مناسب با شان مخاطب و رسانه ملي باشد. به خاطر داشته باشيم كه رييس سازمان صدا و سيما هر اندازه كه فردي متعهد هم باشد تا تمامي عوامل با هم ياري نكنند، نمي توان انتظار آثاري خوب و قابل قبول را داشت. بنابراين يك عزم همه جانبه مورد نياز است.
نظر شما