دکتر احد فرامرز قراملکی در مورد نسبت صلح جهانی با اخلاق و رعایت آن در دستیابی به صلح جهانی در دنیای امروز به خبرنگارمهر گفت: درباره نسبت اخلاق و صلح جهانی در دو مقام میشود سخن گفت. یکی در مقام هنجار شناختی و نرماتیک است اینکه علی الاصول چه نسبتی میان ایندو میبایست باشد. یکی هم در مقام توصیف و بیان آنچه که امروز وجود دارد.
وی افزود: در مقام نخست اساسا اخلاق به صلح جهانی هم میتواند معنا و مفهوم بدهد و هم میتواند به منزله یک فرآیند در فصول صلح جهانی مؤثر باشد. هردو را اندکی توضیح میدهم. اگر کسی از ما بپرسد که صلح جهانی چیست ؟ چه وضعیت و ابعاد و مراتبی دارد؟ باید بگویم که خود صلح جهانی یک مفهوم اخلاقی است . یک مفهوم ارتباطی بین افرد است که چون جهانی است از حوزه رفتار ارتباطی شخصی تبدیل به حوزه رفتار ارتباطی بین ملتها و قومیتها میشود و این خود یک مفهوم اخلاقی است.
رئیس گروه اخلاق حرفهای دانشگاه تهران ادامه داد: بنابراین اگر بخواهیم در یک روند و هدفی خاص صلح جهانی را تعریف کنیم اخلاق میتواند همین هدف را برای ما ترسیم کند و عمق آن را به ما نشان دهد. منظورم این است که اگر صلح جهانی را با الزامات بیرونی مثل نهادهای بین المللی حقوق بشر یا با الزامات درونی مثل آنچه که اریک فروم اسم آن را وجدان اخلاقی قدرت گرا مینامد دنبال کنیم به آنچه که حقیقتا صلح جهانی است نخواهیم رسید.
این استاد فلسفه اخلاق دانشگاه تهران یادآورشد: از حیث فرآیند ترویج اخلاق، نهادهای اخلاقی و ممیزیهای اخلاقی اینها میتوانند راه و کارهای دستیابی به صلح جهانی را به ما بدهند. اگر ما بتوانیم به عنوان ممیزیهای اخلاقی تصمیم گیریهای قدرتهای بزرگ را و تصمیم گیریهای شرکتهای چند ملیتی و بزرگ را ارزیابی و به نقد اخلاقی بکشیم گام بزرگی را دربدست آوردن صلح جهانی پیمودهایم.
قراملکی اظهار داشت: صلح جهانی در گرو اخلاقی بودن همه کسان ، نهادها و دولتهایی است که در تعاملات اخلاق مؤثرند. البته ممیزیهای اخلاقی با ممیزیهای حقوقی تفاوت جدی دارند. آنچه گفتم در مقام هنجارشناختی و باید است. اما در زمینه آنچه که هست باید بگویم در زمینه کسب و کار جهانی تا حدود زیادی ممیزیهای اخلاقی و پایبندیهای اخلاقی مورد توجه و تا حدودی عمل قرار گرفتهاند.
وی افزود: اما در زمینه روابط ین الملل و روابط سیاسی و اخلاق دیپلماسی معضلات بسیار جدی داریم که اینها را ما موانع صلح جهانی میدانیم. صلح جهانی وقتی بدست میآید که بتوانیم عملا در عرصههایی مثل روابط بین الملل در حوزه سیاست و اخلاق دیپلماسی و نهادهای قدرت گرا، اخلاق را بتوانیم حاکم کنیم، بدون حاکمیت اخلاق در این نهادها، صلح جهانی احیانا یک آرزو و هدفی خواهد بود که تعبیر نخواهد شد.
نظر شما