شعر زير سروده ي آرش شفاعي ، شاعر جوان معاصر است كه به دليل خراساني بودنش ، در شعر خود ازحضرت ، به گونه اي صميمانه ياد كرده است :
شب تيره پوش گشته ، كه آن نور مي رسد
همشهري شريف من از دور مي رسد
همشهري شريف من ازخاستگاه شعر
ازمشرق ترانه و تنبور مي رسد
اي ذوق زنگ خورده ! بيا ! ميوه ي شهود
از كوچه باغهاي نشابور مي رسد
در واژه هاش ، جذبه ي شيرين عاشقي
درچشمهاش ، روشني و شور مي رسد
تا با لبان سرخ شهادت شكار خويش
مستي دهد به خوشه ي انگور ، مي رسد
عيسي به ذوق مقدمش از اوج آسمان
موسي به شوق نامش ، از طور مي رسد
ما گيج و گنگ مانده و انگار كن همه
لوليم و مست ، ناگه مأمور مي رسد
مي ايستد... زمين و زمان كند مي شود
از عرش تا به حضرتش دستور مي رسد
لب باز مي كند كلمات مباركش
درهاله ي مقد سي از نور مي رسد
***
همشهري شريفم ، لب باز مي كند
اسرار خاص عالم مستور مي رسد ...
نظر شما