در يك چشم بر هم زدن هزاران تن از مردم شهر زير آوارها مدفون شدند. صداي ناله و شيون از لابه لاي خرابه هاي " بم" به گوش مي رسيد. اما هيچ كس باور وقوع چنين فاجعه تلخ و ناگواري را در ذهن نمي پروراند كه نه يك شهر كه يك كشور را درگير كند .
آن روز ، آن روز تلخ حادثه زماني كه مردم اقصي نقاط ايران زمين بعد از يك هفته كار و تلاش در كنار خانواده صبحانه يك روز تعطيل را صرف مي كردند، دهها هزار نفر از مردم محروم و بي گناه شهر تاريخي ايران به انتظار رسيدن دستان ياري رسان و امدادگر براي نجات جسم نيمه جان شان از زير خروارها آوار بودند.
بر اساس آمار رسمي كه سال گذشته از سوي وزارت كشور اعلام شد بيش از 30 هزار نفر از جمعيت 88 هزار نفري شهر بم در زلزله پنج دي ماه سال 82 جان خود را از دست دادند، اما از سوي ديگر آمارهاي غير رسمي تلفات ناشي از اين زمين لرزه 3/6 ريشتري را بالغ بر 40 هزار نفر اعلام كرد.
در هر حال زمين لرزه بم حادثه اي تلخ و ناگوار بود همچون زلزله رودبار و منجيل، قزوين و زنجان و زلزله هاي مشابهي كه در يكي دو دهه اخير به وقوع پيوسته و طي آن دهها هزار نفر از مردم اين سرزمين جان خود را از دست داده اند...
اما موضوعي كه در اين ميان بايستي بدان توجه ويژه اي نشان داد، وضعيتي است كه در اثر وقوع اين قبيل حوادث بر چهره منطقه حادثه ديده مستولي مي گردد. در واقع عمق زلزله رودبار، زنجان و اردبيل به هيچ وجه در حد و اندازه هاي زلزله سال گذشته بم نبود. از اين حيث وقتي تصاوير اين فاجعه از شبكه هاي تلويزيوني داخل و خارج از كشور پخش گرديد، به يكباره درد و اندوه عميقي سراسر وجود مردم ايران و جهان را فرا گرفت.
سيل كمك هاي مردمي از گوشه و كنار ايران زمين براي همدردي با بازماندگان زلزله، برگزاري برنامه هايي در راستاي جمع آوري كمك هاي نقدي و غير نقدي در شهرهاي مختلف، صف هاي طويل اهداي خون و ... فقط گوشه اي از همياري هاي مردم با داغ ديدگان فاجعه پنج دي ماه سال 82 بود.
مرگ خاموش 12 هزار كودك
بر اساس آمار" يونيسف" صندوق حمايت از كودكان سازمان ملل، 12 هزار كودك ايراني بر اثر زلزله بم كشته شده اند. طبق گزارش اين صندوق، 1800 نفر از كودكان شهر بم پدر و مادر و 5هزار نفر ديگر نيز يكي از والدين خودشان را از دست داده اند. در واقع ارايه چنين آمار و ارقامي نشان از عمق فاجعه داشته و اينكه بدانيم آينده چنين كودكاني چگونه رقم خواهد خورد، زيرا مشكلات اقتصادي حاكم بر جامعه ما را بر آن مي دارد نسبت به وضعيت چنين افرادي كه ناخواسته در كوران حوادث رها مي شوند، حساس باشيم.
شرايط نامناسب اقتصادي اغلب خانواده هاي ساكن در شهر بم از يك طرف و تحمل رنج و درد ناشي از بي خانماني و آوارگي، همه و همه دست به دست هم داده تا شرايط يك زندگي مشقت بار همراه با نابساماني هاي روحي و رواني را براي مردم بم به ويژه كودكان اين شهر كويري به همراه داشته باشد.
مشاهدات خبرنگار اعزامي مهراز وضعيت شهر بم بعد از گذشت يكسال از وقوع زلزله ، حاكي از اين واقعيت است كه شرايط براي ادامه يك زندگي عادي ميسر نشده و مردم هنوز در شوك اين فاجعه به سر مي برند.
بمي ها هنوز كه هنوز است نتوانسته اند به شرايط روحي مطلوب برسند و هنوز در كوچه پس كوچه هاي بم آوارهاي به جا مانده از زلزله روي هم انباشته شده است .
وضعيت بهداشتي منطقه گرچه داراي شرايط بحراني از نظر شيوع بيماري ها نيست ، اما در بيشتر نقاط دور افتاده و دور از چشم ، مردم همچنان در چادرهايي بدون امكانات زندگي مي كنند و حتي سرويس بهداشتي و حمام ندارند .
بم به كمك مردمانش نياز دارد
البته ازانصاف به دور است كه از كارهاي انجام شده نگوييم ، طي اين مدت كارهاي زيادي شده ، آوارهاي زيادي برداشته شده ، خانه هاي پيش ساخته در اختيار مصيبت ديدگان قرار گرفته ، قبور فوت شدگان داراي سنگ قبر شده ، و... اما نسبت به ميزان خسارتها هنوز كارهاي انجام نشده زيادي وجود دارد كه در وهله مساعدت مسوولان و هماهنگي بين دستگاهها و سپس مشاركت خود بمي ها را مي طلبد .
مردان و زنان بم بايد رخوت و سستي را از خود دور كنند و باور كنند كه زلزله بم يك حادثه طبيعي بود كه هيچ كس در پيدايش آن مقصر نبود . آنها بايد به اين باور برسند كه بم بدون همكاري آنها بم نخواهد شد ، با خانه نشيني و دست روي دست هم گذاشتن بم ، هيچگاه بم روي پا نمي ايستد ، مردان بمي بايد بپذيرند كه دولت موظف به دادن امكانات براي به چرخش در آمدن چرخ زندگي در بم است ، اما آنها نيز بايد مسووليتي بر دوش احساس كنند و بدانند با بيكاري و تنبلي ره به جايي نخواهيم برد . دولت براي به جريان افتادن زندگي در بم به مشاركت جوانان و مردان و زنان بمي نيازمند است . بايد بم را با كمك هم بسازيم .
پيامد هاي رواني زلزله بم
وقتي خبر وقوع زلزله بم براي اولين مرتبه از رسانه ها به گوش مردم اقصي نقاط كشور رسيد، به يكباره وحشت و ترس از عمق فاجعه وجود مردم را فرا گرفت. به گونه اي كه در همان روزهاي ابتدايي اكثر زنان و كودكان تهراني دچار بحران هاي روحي و رواني شده بودند و به محض ديدن تصاويري از شهر زلزله زده بم و شنيدن اخبار زلزله ، از خود بيخود شده و ترس از وقوع چنين حادثه اي در تهران ، خواب راحت را از آنها گرفته بود.
به اعتقاد روانپزشكان و روان شناسان اجتماعي، زلزله يكي از وحشتناك ترين و دلخراش ترين حوادث غير مترقبه اي است كه انسانها همواره از وقوع آن در بيم و هراس به سر مي برند. تخريب آوار بر روي افراد و ماندن در زير خروارها خاك و در نهايت عدم امداد رساني به موقع و مطلوب به افراد مدفون گرديده در زير آوار، توهمي است كه همه ما از وقوع يك زلزله چند ريشتري در وجود خود داريم. به خصوص كه شرايط جغرافيايي ايران به گونه اي است كه به عنوان يك سرزمين زلزله خيز بر روي گسل هاي متعددي قرار گرفته و همين مساله هراس مردم را از چنين حوادث ناگواري دو چندان مي نمايد.
اما مردم بم هيچ گاه اين تصورات در ذهن شان پديدار نشد و شكل نگرفت، ولي بعد از وقوع زلزله هولناك 3/6 ريشتري پنج دي ماه سال 82 به يكباره با ديدن هزاران پيكر بي جان ، شوك غير قابل باوري سراسر وجود بازماندگان را فرا گرفت. به طوري كه هنوز هم آثار اين فاجعه تلخ در چهره و رفتار آنها به وضوح ديده مي شود.
زلزله زدگان ابتدا دچار شوك روحي مي شوند. ترس تمام وجود آنها را فرا مي گيرد و حيرت زده به اطراف مي نگرند و در اين ميان كودكان دچار بيشترين آسب روحي و رواني مي شوند. به طوري كه داغ از دست دادن والدين و يتيم شدن از يك طرف و بي خانماني از سوي ديگر ، دردهاي آنها را دو چندان مي كند. به گونه اي كه كودكان بم همچنان در شوك فاجعه اي كه بر آنها وارد شده به سر مي برند.
روان پزشكان معتقدند كودكان زلزله زده در آينده دچار ترس هاي متعددي همچون ترس از مدرسه، حيوانات ، تاريكي و ترس از اماكن محصور و... مي شوند. در واقع ترس از عدم امنيت در محل زندگي بر شدت پيامدهاي روحي و رواني اين مساله مي افزايد.
بم ؛ محبت مي خواهد نه ترحم!
به دنبال زلزله پنجم دي ماه سال 82 كه منجر به ويراني شهر بم و مرگ دهها هزار نفر از مردم اين شهر كويري گرديد، همه دست به دست هم دادند تا بلكه با كمك هاي خود بتوانند مرهمي بر دردهاي جانكاه بازماندگان و داغ ديدگان زلزله بم باشند. از همان روزهاي نخست كه اين فاجعه رخ داد، اخبار متعددي را در خصوص كمك رساني و امداد در رسانه ها خوانديم و شنيديم. اما امروز اگر بعد از گذشت يكسال از وقوع اين حادثه ، بازديد و گذري در اين شهر كوچك داشته باشيد متوجه خواهيد شد كه مردم بم همچنان خواهان محبت هستند و اگر ديروز ترحم و دلسوزي بوده ، امروز بايد از آن نگاه چشم پوشيد و به وظايفي كه بر عهده مان گذاشته شده گردن نهاد.
هنوز اكثر قريب به اتفاق مردم بم در كانكس ها و چادرها زندگي خود را سپري مي كنند، بچه ها هم در اتاقك هاي فلزي مشغول فراگيري علم هستند، اما وضعيت بهداشتي منطقه نيز به مراتب وخيم تر از ديگر امور است. به طوري كه حمام براي برخي مناطق با شرايطي كه بهداشت در آنها رعايت شده باشد به هيچ وجه مهيا و فراهم نيست. خيابانها وضعيت مناسب و مساعدي ندارد و...
اما نكته مهم تر اينكه بعد از آنكه مسئولان وعده هايي را در رابطه با آباداني و شهر بم به بازماندگان حادثه قول داده بودند، هنوز به آنها عمل نكرده و همين مساله باعث رنجش و دلخوري مردم از وعده هاي بي سرانجام و بدون نتيجه مسئولان مربوطه گرديده است.
بر اساس آمار بنياد مسكن انقلاب اسلامي، بر اثر وقوع زلزله بم 52 هزار و 756 واحد مسكوني و تجاري به طور صد درصد تخريب شده بودند كه هم اكنون روند بازسازي آنها آغاز شده است. اما اينكه اين روند با چه سرعتي پيش برود، نكته اي است كه پاسخ آن را با گذشت زمان مي توان متوجه شد.
همچنين يكي ديگر از مشكلات حاد بعد از وقوع زلزله بم ، عدم حمايت از بازماندگان اين حادثه است. به طوري كه مديركل بهزيستي استان كرمان با انتقاد از روند حمايتي دولت مي گويد: اگر تا كنون سرپا ايستاده ايم و توناسته ايم مددجويان را مورد حمايت قرار دهيم به سبب كمك هاي خارجي نهادهاي خيريه بوده است.
وي مي افزايد : پس از گذشت يك سال از زلزله بم و تحت پوشش قرار گرفتن 17 هزار مددجو ، هنوز دولت هيچ گونه بودجه اي را براي تامين مستمري آنها به سازمان بهزيستي پرداخت نكرده است.
مديركل بهزيستي استان كرمان با اعلام اين مطلب كه اين 17 هزار مددجو تحت پوشش هيچ بيمه اي نيستند، مي گويد: روند كمك هاي دولتي به شدت ضعيف است و اگر كمك هاي خارجي نبود قطعا نمي توانستيم اين تعداد مددجو را تحت حمايت قرار دهيم.
وضعيت فرهنگي بم بعد از زلزله
معضلات فرهنگي در شهر بم بعد از وقوع زلزله به شدت افزايش يافته و هنوز در اين خصوص تدبير مناسبي انديشيده نشده است. به طوري كه امام جمعه بم از وضعيت موجود انتقاد كرده و نسبت به وضعيت روحي و رواني مردم اين شهر هشدار داده است.
حجت الاسلام عسگري اجراي برنامه هاي معنوي در ماه مبارك رمضان را بسيار تاثير گذار در روحيه مردم اين دانسته و عنوان نمود كه براي بالا بردن اين روحيه نياز مبرم به امكانات داريم تا بتوانيم بازماندگان اين فاجعه را به روال عادي زندگي برگردانيم.
امام جمعه بم سفر مقام معظم رهبري به اين منطقه را بسيار تاثير گذار در روحيه مردم دانست و گفت: طي دو سفر مقام معظم رهبري كه مرتبه دوم با لباس ناشناخته بود، واقعا تاثير عميقي بر روحيه زخم خورده مردم بم گذاشت و باعث شد مردم با واقعيات ناشناخته اي آشنا شوند.
... اما شهر بم و مردم اين ديار همچنان چشم انتظار دستان ياري رساني هستند كه بتواند آنها را در مسير طبيعي زندگي قرار دهد.
نظر شما