این نویسنده حوزه کودک و نوجوان در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر گفت: به نظر من آقای دری مشکلات خودش را فرافکنی میکند و «جای عشق خود به عشق دیگران گوید سخن». من از روزگاران گذشته و از همان آغاز دهها مصاحبه داشتهام که سابقهشان در اینترنت هم موجود است؛ با این مضمون که «با ممیزی کتاب بزرگسالان مخالفم».
سراینده مجموعههای «قصه پنج انگشت» و «بازی با انگشتها» افزود: دلیل مخالفت من با سانسور کتابهای بزرگسالان این است که آنها عقل دارند و قدرت انتخاب، پس حق دارند که خودشان کتابشان را انتخاب کنند. اگر هم کتابی بد باشد، طبق قانون مطبوعات که شامل کتاب و نشریات هر دو است، افراد حق دارند شکایت کنند و در دادگاه صالحه و با حضور هیئت منصفه به این شکایت رسیدگی خواهد شد.
رحماندوست با اشاره به این بخش از سخنان بهمن دری درباره همکاری وی با گروههای بررسی کتاب در دوران وزارت آقایان میناچی، دوزدوزانی٬ معادیخواه، خاتمی، لاریجانی، میرسلیم، مهاجرانی، مسجدجامعی و صفارهرندی در ارشاد، با بیان اینکه «همکاری من با وزارت ارشاد از دوره آقای خاتمی و با عنوان مدیرکل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی این وزارتخانه شروع شد» تاکید کرد: من این حرفها را هم در زمان آقای خاتمی، هم در دوره آقای میرسلیم، هم در زمان آقای لاریجانی و هم در دوره آقای صفارهرندی گفتهام.
این شاعر و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد: ما بزرگسال را وقتی میرود رای میدهد، قبولش داریم، وقتی میرود بجنگد، قبولش داریم، ولی وقتی میخواهد کتاب بخواند میگوییم اجازه بده که چند نفر این کتاب را بررسی کنند، بعد اگر خوب بود، برو آن را بخوان.
نویسنده کتابهای «فرهنگ آسان» (دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان) و «فرهنگ ضربالمثلها» افزود: من به عنوان عضو هیئت نظارت بر کتاب کودکان و نوجوانان، هیچ گاه بررس و ممیز کتابها نبودهام و به آقای دری پیشنهاد میدهم بروند اصول و قواعد و قوانین هیئت نظارت بر کتابهای کودک و نوجوان را مطالعه کنند ببیند فلسفه وجودی هیئت نظارت چیست.
رحماندوست گفت: هیئت نظارت بر کتابهای کودکان و نوجوانان، کارش این بوده که برای مسائل جدید مربوط به کتابهای این حوزه، قانون تعیین کند، دوم اینکه وقتی ممیزان ارشاد کتابی را بررسی کردند و اشکالی به آن گرفتند که ناشر و پدیدآورنده کتاب، آن اشکال را قبول نداشتند، هیئت نظارت وارد عمل شود و در واقع به عنوان شورای حل اختلاف عمل میکند.
این شاعر اضافه کرد: به عنوان مثال هیئت نظارت بررسی میکرد و مثلاً به این نتیجه میرسید که کتابهای خارجی نباید زیاد ترجمه شود و این با هدف رشد سطح نوشتاری نویسندگان داخلی بود. دوم اینکه هیئت نظارت اختلافات موجود بین نویسنده و ناشر با اداره کتاب را بررسی و رای نهایی را صادر میکرد.
رحماندوست با ذکر مثالی اضافه کرد: در زمان آقای صفارهرندی، یک بار اختلافی درباره تصویرگری چند کتاب مذهبی پیش آمد که هیئت نظارت رای داد که این کتابها خوب است چاپ شوند، اما اداره کتاب که آن زمان مدیرش آقای حمیدزاده بود، از دادن مجوز نشر به آنها خودداری کرد.
وی افزود: همین جا اعلام کنم که من آن زمان و به دلیل این مسائل، بدون اینکه استعفا بدهم، از هیئت نظارت بر کتابهای کودک و نوجوان آمدم بیرون؛ من وقتی میدیدم تصمیمات هیئت نظارت اجرا نمیشود و آقای حمیدزاده میگفت «شما اجازه بدهید ما تصمیمات را بگیریم» از این هیئت آمدم بیرون و دیگر هم به جلسات آن نرفتم.
این شاعر با بیان اینکه «آقای دری، شان و جایگاه هیئت نظارت را نمیشناسد» گفت: اولاً که اعضای هیئت نظارت نه از سوی وزرا، بلکه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب میشوند و وزارت ارشاد موظف به اجرای تصمیمات این هیئت است. ثانیاً کار هیئت نظارت همانطور که گفتم بررسی و ممیزی کتاب نبوده است و آقای دری در این باره اشتباه میکند.
رحماندوست در عین حال تاکید کرد: اعتقاد دارم کتابهای بچهها به دلیل اینکه آنها قدرت دفاع از خودشان را ندارند و اینکه سوء استفادههای زیادی در این زمینه در بازار نشر میشود، نیازمند بررسی دقیق است و این مختص ایران هم نیست و در بسیاری از کشورها آدمهای متخصص و کتابدار، گروههای سنی تعیین میکنند و کتابها را به صورت دقیق و البته علمی بررسی میکنند، اما مشکل این است که دوستان میخواهند برای سختگیریهای خودشان «یاور مجازی» بسازند.
وی با تاکید مجدد بر اظهارات قبلیاش در مصاحبه با خبرگزاری مهر در خصوص سانسور «مثنوی معنوی» در اداره کتاب وزارت ارشاد افزود: من باز هم میگویم و سند هم دارم که گفته بودند فلاپی کتاب «مثنوی معنوی» باید سانسور شود و این کار شده است. مشکل این است که دوستان وقتی حرفی میزنند، باید سر حرفشان بایستند.
این نویسنده اضافه کرد: به اعتقاد من در این دوره که فایل pdf همه کتابها در دسترس است و به راحتی دانلود میشود و همه میتوانند بخوانند، این نوع ممیزی غلط است.
رحماندوست گفت: من در همان دوره پیشنهاد کردم که وزارت ارشاد از یک NGO حمایت کند تا آنها کتابها را ردهبندی کنند و مثلاً بگویند سطح این کتاب از نظر ما خیلی عالی است، سطح فلان کتاب متوسط و سطح بهمان کتاب پائین است تا خانوادهها اگر به این تشکل اعتماد کردند، با اعتماد به انتخاب آنها، کتاب برای فرزندانشان بخرند.
وی گفت: در کشوری مثل ایتالیا انجمنهای کتابداری متفاوت جمع میشوند و کتاب سال کشورشان را انتخاب میکنند، اما در ایران و در همین دوره آقای دری آمدهاند کتاب مرا به عنوان کتاب برگزیده فصل انتخاب کردهاند، ولی در جلسهای بعد از داوریها، آن را حذف کردهاند. برای من مهم نیست که کتابم رد شده، ولی نشان میدهد که در کشورهای دیگر این کارشناسان هستند که به یک کتاب امتیاز میدهند، اما در اینجا کار به جایی میرسد که کارشناسان هم که کتاب را انتخاب میکنند، عوامل اداری که امروز هستند و فردا نیستند، انتخاب هیئت داوران را وتو میکنند.
این شاعر ادامه داد: علاوه بر اینها، دوستان حالا آمدهاند دفتر و دستک جدیدی باز کردهاند به نام «منشور اخلاقی نویسندگان» و لابد فردا اگر فلان نویسنده ریشش کوتاه باشد یا مویش بیرون باشد، از منشور اخلاقی تخلف کرده و باید به یک جایی سپرده شود تا محاکمه شود.
این شاعر در پایان با بیان اینکه «وزارت ارشاد مسائل خودش را فرافکنی میکند» افزود: هیچ نویسنده و مترجمی خوشش نمیآید اثرش در یک اتاق دربسته بعد از 8 ماه بررسی، غیرقابل چاپ اعلام شود، بدون اینکه ورقهای به او بدهند و دلیلی برایش بیاورند. در آن زمان که تصمیمات هیئت نظارت حداقل شنیده میشد، اگر ناشر و نویسندهای هم اعتراض داشت، اعتراضش را مطرح میکرد تا حرفی فنی درباره دلیل رد شدن کتابش بشنود.
نظر شما