جعفر همايي ، مدير نشر ني ، با اعلام اين مطلب درگفت وگو با خبرنگارفرهنگ و ادب مهرگفت : ادغام موسسات نشر نياز به زمينه مناسب اقتصادي وفرهنگي دارد. ناشري كه كمتر از بيست كتاب درسال منتشر مي كنداصلا ناشر نيست ؛ ناشرهاي سرپايي كه حتي نمي توانند مكان ثابتي داشته باشند واين كار شغل دومشان است واز بين 8000پروانه نشر داده شده كمتر از پانصد تاي آنها را مي توان ناشردانست .
همايي كه تا به حال ، چندين بار به عنوان ناشر برگزيده جايزه گرفته است ، درادامه افزود : بقيه اين تعداد به دليل سوبسيد كاغذ و دلايل ديگر در اين حوزه حضور دارند. وجود سوبسيد تعداد ناشران را افزايش داده است . ازاين تعداد هشت هزارناشر، اگرهر كدام سالي يك كتاب هم چاپ كنند سالانه هشت هزاركتاب توسط ناشرهاي غيرحرفه اي وارد بازارمي شود . بازاري كه از40 هزاركتاب منتشره درسال ، بيست هزارجلد كتاب آن توسط ناشران غيرحرفه اي چاپ مي شود ، يعني بيست درصد ازكل توليد بازاركه بخش مهمي است و بازار را خراب مي كنند. ما در ايران حدود 1500 كتابفروشي داريم بنابراين نناسب منطقي ميان توليد كننده وعرضه كننده ي كتاب وجود ندارد.
در ايران هنوز يك موسسه انتشاراتي نداريم كه به بازار بورس وارد شده باشد، اقتصاد نشر ايران اصلا اجازه شفاف شدن فعاليت هاي اقتصادي را نمي دهد. |
جعفرهمايي : (مدير نشرني) |
جعفرهمايي افزود : اين ناشي از دخالت بيش از حد دولت در امر توليد كتاب است . نعداد ناشران دولتي كه از بودجه دولتي مصرف مي كنند بسيار زياد است وتعدادي ناشر خصوصي فعال داريم كه اينها زير اندازه متوسط هستند وامكان رشد ندارند. درحوزه توليد فرهنگي ،ايران توليد قابل عرضه به بازار جهاني ندارد .همين دوكشور افغانستان وتاجيكستان است كه افغانستان قدرت خريد پاييني دارد وصادرات كتاب به تاجيكستان هم خيلي محدود است وبازرگاني آنچناني ندارد كه مناسبات بازرگاني كتاب ايجاد شود وسود چنداني دراين كار وجود ندارد.
همايي درباره ي شرايط لازم براي ادغام گفت : در شرايط رونق اقتصادي ، مي توان به ادغام فكر كرد نه در شرايط ركود . وقتي فعاليت در يك بخش به سود آوري مي رسد موسسات كوچك براي اين كه نمي توانند به تنهايي به تقاضاي مشتري جواب بدهند مي آيند سرمايه هايشان را جمع مي كنند ( تجميع سرمايه ) و هزينه ها را كاهش مي دهند تابه نياز بازار جواب دهند. بايد زمينه هاي فعاليت مشترك ايجاد شود تاشرايط ادغام فراهم شود .
به گزارش خبرنگارفرهنگ و ادب مهر، وي درپايان ياد آور شد : در« بازار سوبسيدي » كه بخشي ازسرمايه ي بازار، سوبسيد هاي دولتي است كه اين كارممكن نيست . دريك بازار شفاف است كه مي شود دست به اين اقدامها زد. دربازاري كه سود كلان دردست به دست كردن كاغذ يارانه اي است ، تا توليد كتاب به صورت حرفه اي ، عدم وجود يك روش مالي روشن برافعاليت كار هارا مختل مي كند . ماهنوز در ايران يك موسسه انتشاراتي نداريم كه به بازار بورس وارد شده باشد، در فعاليت هاي ديگر براساس استانداردهاي موجود امكان فعاليت شفاف وجود دارد در حوزه نشر اينطور نيست در بسياري از موسسات نشر حتي حسابداري وجود ندارد، مگر موسسه اي كه كمتر از ده نفر پرسنل دارد اصلانمي تواند هزينه يك حسابدار رابدهد؟
نظر شما