اين نويسنده در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : چنين روندي در ادبيات داستاني ايران ، از زمان قبل از انقلاب مشهود بود ، البته نبايد اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه نقش كساني چون مرحوم " هوشنگ گلشيري " در ترويج حركت فرم گرا در وادي ادبيات داستاني در ايران غير قابل انكار است .
ابراهيم حسن بيگي كه در آينده اي نه چندان دور ، با رمان جديد خود " اشكانه " حضوردوباره ي خود را دروادي ادبيات داستاني به نمايش مي گذارد ، تصريح كرد : هرچند خود هوشنگ گلشيري ، نويسنده اي فرم گراست كه محتوا و انديشه هم دربطن آثارش ، اصالت خاص خود را دارد ، اما برخي از شاگردان و دست پرورده هاي اين نويسنده و كساني كه به فرم و زبان ، بيش از اندازه بها مي دهند ، ولي سواد و توان و قدرت كافي در اين زمينه را ندارند ، آثاري خلق كردند كه فقط القا كننده ي بازي با كلمات و فرم است ، حتي " فرم " هم نيست ، يك نوع فرماليسم است ، چون از استاندارد لازم و كافي برخوردار نيست .
كساني كه به تازگي در سالهاي اخير به وادي ادبيات داستاني قدم گذاشته اند ، اصولا زبان و ادبيات فارسي را به كلي نمي شناسند ! حتي نمي توانند با اين زبان ، به درستي صحبت كنند ! اما با اين حال ، دست به قلم مي برند و به هر علتي ، به نويسندگان به شدت فرماليست تبديل مي شوند . |
ابراهيم حسن بيگي |
ابراهيم حسن بيگي كه مدتي نيز درمطبوعات ادبي به نگارش داستان هاي دنباله دار و نقد و بررسي آثار نوقلمان اشتغال داشته است ، ياد آور شد : برخي از نويسندگان جديد و كساني كه به تازگي در سالهاي اخير به وادي ادبيات داستاني قدم گذاشته اند ، اصولا زبان و ادبيات فارسي را به كلي نمي شناسند ! حتي نمي توانند با اين زبان ، به درستي صحبت كنند ! اما با اين حال ، دست به قلم مي برند و به هر علتي ، به نويسندگان به شدت فرماليست تبديل مي شوند ، به طوري كه وقتي كسي آثارشان را مي خواند ، انصافا چيزي متوجه نمي شود ، در اين گونه آثار ، فقط بازي با الفاظ مي شويم كه البته اين پديده ، چندان نمي تواند خطرناك باشد ، زيرا يك بازي زودگذر و سطحي است و بديهي است كه در هرحوزه و رشته اي ، اين نوع بازي ها كاملا تاثير جوزدگي دارند و پايدار نخواهند بود.
نويسنده ي " اشكانه " كه در اثر جديد خود موضوع دفاع مقدس را مد نظر قرار داده است ، گفت : بالاخره بعد از مدتي ، اين دسته از نويسندگان مجبورند به مطالعه و آموزش و نهايتا تغيير رويه روي بياورند كه در غير اين صورت ، كاملا از گردونه خارج خواهند شد .
نبايد به اصالت " فرم " بي توجه باشيم ، انديشه و فرم حاكم دريك اثر، به منزله ي دوبال است كه آن را به پرواز درمي آورد ، اگر دريكي از اين دو ، نقصي وجود داشته باشد ، پروازي دركار نخواهد بود . |
اين نويسنده در پايان گفت : ادبيات و زبان به عنوان عنصري زنده و فعال در تاريخ ، زندگي و سرزمين ما همچنان صاحب جايگاه و نقش است ، اما متاسفانه در پاره اي از موارد ، تعدادي از رسانه هاي مكتوب به ادبياتي بها مي دهند كه نه ماندگار و پوياست و نه حرفي براي گفتن دارند ، مجموع آنها در واقع همان بازي با كلمات و تضييع حق مخاطبان ادبيات ناب است . البته خود من احتمال مي دهم كه پديد آورندگان اين نوع آثار سطحي و بي مايه كه عمدتا جوان هستند ، و بدون آگاهي لازم ، به شدت به فرم سازي و تلاش براي آفرينش يك زبان فكر كرده اند كه در ظاهر مي تواند تا اندازه اي جذابيت نيزداشته باشد ، حتي اگر آبد در هاون كوبيدن هم باشد كه هيچ نتيجه اي در پي نداشته باشد ، براي پديد آورندگان جذاب است ، اما اين وظيفه ي رسانه هاي ادبي ، منتقدان ادبيات و دانشگاه هاي ماست كه به هدايتگري برخيزند و از هرز رفتن استعدادهاي اين بخش ممانعت كنند.
نظر شما