نشست تحولات لیبی با حضور کارشناسان آگاه امور شمال آفریقا و حوزه بین الملل در محل خبرگزاری مهر برگزار شد. "مجید قناد باشی" کارشناس مسایل خاورمیانه با اشاره به نقاط ضعف و قوتی که در لیبی وجود دارد افزود: امتیازات مثبتی برای تشکیل حکومت وجود دارد که از آن می توان به عنوان نقاط قوت یاد کرد.
یکی از مواردی که کار را برای مقامات جدید لیبی آسانتر می کند این است که قذافی ارتش منظمی را تاسیس نکرد که با انحلال آن مشکلی برای این کشور به وجود آید زیرا همگان می دانند که پس از سرنگونی رژیم صدام حسین درعراق انحلال ارتش وی چه مشکلاتی به وجود آورد. مزدوران خارجی که قذافی از آنها استفاده می کرد ادعایی برای سهم خواهی ندارند.
دیگر اینکه لیبی دارای حزب خاصی همانند آنچه درعراق به عنوان حزب بعث مطرح بود ندارد و از این بابت مشکلی سردمداران جدید را تهدید نمی کند.
سوم اینکه قذافی مانند صدام که به طور مثال به سرکوب مناطقی ازعراق پرداخت عمل نکرد و سرکوب شدیدی در منطقه ای خاص انجام نداد.
چهارمین نقطه مثبت اینکه قذافی دشمن خارجی خاصی برای لیبی نتراشید و کسی درخواست غرامت از لیبی نمی کند.پنجمین مورد اینکه قذافی بدهی برای لیبی بر جای نگذاشت.
نقاط منفی پیش روی لیبی
تجربه دمکراسی در لیبی وجود ندارد که این موضوع خطرات فزایندی را برای آینده لیبی ایجاد می کند. مردم تجربه حزب بازی و پارلمان ندارند که این مشکل ساز است و خطرات فراوانی انتظار مردم لیبی را می کشد. درغربی از ابتدای قیامهای عربی تلاش کردند که روند خیزشها را به سوی انتخابات سوق دهند زیرا به اعتقاد آنها این روند قابل مهار بود بنابرین نبود اساس دمکراسی خطرناک است.
مردم دوست دارند که روند اوضاع به شکل انقلابی پیش برود و به عبارت دیگر حوصله رای و رای گیری و طولانی شدن امور را ندارند که این خود مشکلی است.
دومین نقطه منفی ذهنیت منطقه ای اشتباهی بود که نزد مردم لیبی به وجود آورده اند و نقشه منطقه ای از لیبی شامل فزان، طرابلس و بنغازی ترسیم کرده بودند که این ذهنیت می تواند مخرب باشد زیرا ایجاد این ذهنیت در نهایت گرایشهای تجزیه طلبانه به وجود می آورد زیرا درباره سودان این موضوع رخ داد.
به اعتقاد قناد باشی در لیبی قبیله ها رنگ باخته اند و به طور کلی ترکیب جمعیت لیبی به گونه ای ناهمگون شده است که روند سبب می شود که حزب سازی مشکل باشد.
چالشهای فرا روی لیبی
حسن هانی زاده کارشناس حوزه بین الملل گفت: نبود ارتش مهمترین چالش لیبی است، زیرا قذافی ارتش را متلاشی و گردانهای تاسیس کرد که هدایت آنها را به فرزندانش سپرد در واقع هر یک از این گردانها حکم یک لشگر را داشتند و از اختیارات مطلقی برخوردار بودند اما این گردانها نتوانستند در برابر انقلابیون دوام بیاورند.
نبود ارتش یکی از مشکلات لیبی است، زیرا ممکن است در آینده هرج و مرجی به وجود آید که مشخص نیست چه کسی باید وظیفه تامین امنیت لیبی را بر عهده بگیرد، سلاح های فراوانی نزد مردم وجود دارد که مشکل ساز است.
مشکل دیگری که در برابر فرایند دولت سازی وجود دارد شکاف میان شورای نظامی و انتقالی لیبی است اغلب افرادی که در شورای نظامی حضور دارند سلفی و اعضای جدا شده القاعده در لیبی هستند که شورای انتقالی لیبی را قبول ندارند.
اخیر میان "عبدالحکیم بلحاج" و "محمود جبریل" دبیر اجرایی شورای انتقالی لیبی درگیری لفظی به وجود آمده است.بلحاج معتقد است که جبریل وابسته به آمریکا و زنش خارجی است و نمی تواند بر لیبی حکومت کند و جبریل هم تهدید کرده است که اگر بنا باشد عوامل سلفی و القاعده امنیت لیبی را بر عهده داشته باشند استعفا می کند.
مشکلات زیادی میان شورای انتقالی لیبی که عمدتا از لیبرالها و افراد طرفدار غرب هستند با شورای نظامی به وجود آمده است. مصطفی عبدالجلیل دارای تفکرات لیبرال است. حتی بحثهایی مطرح است که شورای نظامی مایل نیست که سلاحها جمع آوری شود.
مشکل دیگر ترکیب جمعیتی لیبی است که حدود 120 قبیله در لیبی وجود دارد که مهمترین آن القذاذفه است که درصدد انتقام جویی هستند در بخش جنوبی قبایل کوچ نشین الطوارق، امازیغ و تبوء و بربرها هستند که خودگردانی محلی دارند که رویکرد عربی و اسلامی ندارند و بیشتر نگاه آنها به آفریقا است.
در طی هشت ماه گذشته بیشترین سلاح از سوی قذافی در اختیار قبایل چهارگانه قرار داده شده و بیشترین صحرای لیبی در اختیار این قبایل است و این ممکن است قبایل مذکور ادعای خودمختاری کنند و مزاحمتهایی برای دولت جدید به وجود آورند و باید خواسته های آنها را مورد توجه قرار دهد.
نظر شما