ابوالقاسم حسینجانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه نخستین جرقه ایجاد ادبیات بیداری باید از درون نویسندهها باشد، گفت: بیداری از درون شروع میشود و نه از بیرون. شما نمیتوانید کسی را با تحریک از بیرون به انجام کاری وادار کنید، این موضوع باعث تحریک میشود و نه تحرک و به نظر من ادبیات بیداری در کشور ما درست در این نقطه وامانده است یعنی در بیداری حقیقی نویسندگان و شاعران از درون خود.
وی با بیان اینکه بیداری موضوعی از جنس کوثر است و نه تکاثر، افزود: شکی نداریم که بیداری اسلامی الان خواست و موضوع روز بسیاری از مردم جهان است اما در اینکه ادبیات با وضع کنونی بتواند این موج را همراهی و مدیریت کند جای بحث جدی وجود دارد.
حسینجانی افزود: جهان یک چرخه و سیستم و جریان یکپارچه است. ما نمیتوانیم برای مانایی بخشی از آن تنها به همان بخش توجه کنیم و بقیه را به حال خود بگذاریم؛ مثلا نمیشود که ما فرهنگ درستی داشته باشیم اما اقتصاد درستی نداشته باشیم، این همان موضوعی است که ادبیات ما را از پرداخت حقیقی به بسیاری از موضوعات از جمله بیداری اسلامی دور کرده است.
سراینده مجموعه شعر «عشق کبریت نیست» افزود: آنچه ادبیات مقاومت امروز به آن توجه نکرده است نیازسنجی کمّی و کیفی از نیروهای توانمند، مومن و باورمند خود در این رابطه است که تا آخر همراه او خواهند ماند.
وی ادامه داد: در این حوزه بدون تعارف کمی دچار «جوزدگی» هستیم. رمان را برای این حوزه سفارشی مینویسیم و رسانهها هم با این ماجرا همراهیاش میکنند در حالی که جوشش و کوشش باید در راه خلق ادبی با هم همراه باشد.
حسینجانی ادامه داد: من البته قصد منفیبافی ندارم اما معتقدم باید با این موضوع برای ایجاد یک گونه ادبی توانمند ریشهای برخورد کرد. ما در این روزها خیلی از حرفهایمان تعارف شده است و بخش مهمی از کارهایمان سمبلیک و تکراری انجام میشود و این یعنی درجا زدن.
وی با اشاره به برخی المانهای موجود در ادبیات پایداری مانند شهادت و شهید، گفت: شهادت گواه بودن است. بودنی که در اثر اطلاع و آگاهی حاصل میشود. یعنی هرچه آگاهتر باشی مطلعتر هستی. شهدای راستین کسانی هستند که به بهای زندگی خودشان میخواهند دیگران را زنده کنند. اما ما این موضوع یادمان رفته و متاسفانه داریم با نوعی پرداخت ادبی غلط در این رابطه تنها وقتهایمان را پر میکنیم.
وی با اشاره به طرح موضوع خوشبختی و خوشوقتی افزود: اصطلاحی هست به نام خوشبختی و اصطلاحی داریم به عنوان خوشوقتی. برای خوشبختی باید خوش وقت بود و این یعنی در وادی ادبیات درست و به موقع باید نوشت.
حسینجانی در پایان تاکید کرد: ما دو شکل از عاشورا را داریم همان طور که دو مدل دین تعارفی و تعریفی داریم. عاشورا هم حسینی است و هم یزیدی. در اردوگاه یزیدی آنقدر هیاهو میکنند که به هیچ عنوان متوجه نشوی چه اتفاقی افتاده است. در روز عاشورا هم اینطور بود. در ادبیات مقاومت هم ما گرفتار این عارضه شدهایم، آنقدر پیرامون خودمان را شلوغ کردهایم که حقیقت آن را نمیتوانیم ببینیم.
نظر شما