به گزارش خبرنگار مهر، به طور کلی می توان منطقه زاگرس مرکزی را به دلیل شرایط زیست محیطی مناسب یکی از "مناطق هسته ای" خاور نزدیک برای تکامل جوامع دانست که در آن نخستین تلاشها برای اهلی کردن انواع گونه های گیاهی و جانوری صورت گرفته است به طوریکه شواهدی از مراحل اولیه اهلی کردن حیوانات و کشت و زرع و توسعه کشاورزی دیم در کوهپایه های زاگرس وجود دارد.
وجود منابع آب فراوان، به پیشرفت های بیشتری در این زمینه انجامید و باعث تکامل کشاورزی با روش آبیاری شد. انطباق با محیط و راهبردهای معیشتی تخصصی، باعث ظهور جوامع پیچیده و به وجود آمدن گروههای متخصص تولید غلات شد، در حالیکه گروهی دیگر به دامپروری و اقتصاد شبانی مبتنی بر کوچ گری گرایش یافتند.
غفلت از پژوهش های باستان شناسی در لرستان
در بین نواحی مختلف استان لرستان، شهرستان پلدختر که در بخش جنوبی آن تا اندازه قابل توجهی از ارتفاع کوههای زاگرس کاسته شده و به تدریج به دشت پست شوشان می پیوندد، به طور طبیعی فضای مناسبتری برای تکامل جوامع اولیه یکجانشین داشته است.
علیرغم پتانسیل های موجود در این ناحیه، بیشتر پژوهشها برای مطالعه روستاهای اولیه، در نقاط کوهستانی شمال غرب خوزستان و در پای کوههای جبل حمرین و کوه سیاه در اطراف دهلران، صورت گرفته است.
در مجموع منطقه لرستان با وجود پتانسیل های فراوان برای جذب جوامع و گروههای باستانی، نسبت به مناطق همجوارش از جمله دشت شوشان زیاد مورد پژوهش قرار نگرفته است و همان پژوهشهایی هم که انجام شده در حوزه پشتکوه تمرکز یافته است.
کشف قدیمی ترین نشانه های فعالیت انسان در محوطه "کلاته چم مهر"
در همین راستا و به منظور شناسایی بهتر فرهنگ ها و استقرارهای اولیه، بررسی و مطالعه این ناحیه از شهرستان پلدختر به انجام رسید که از جمله دستاوردهای این بررسی، کشف قدیمی ترین نشانه های فعالیت انسان در این ناحیه، مربوط به دوره نوسنگی است.
وقوع زمین لرزه عظیم سیمره در حدود 11 هزار سال قبل - که طبق گزارش عظیمترین نوع لغزش در جهان بود- در رود سیمره سدی ایجاد کرد و از ورود نیمی از آب جاری به رود کرخه که یکی از مهمترین رودهای دشت شوشان است، جلوگیری کرد؛ این گونه وقایع در مقیاس بالا بهندرت رخ میدهد ولی بیتردید تاثیر ژرفی بر زیستگاههای انسانها داشته است.
شاید شکستگی چنین سدی و نیز فرسایش تدریجی رسوبهای جمع شده در پشت سد که آسیب فراوانی بر محوطههای باستانی وارد کرد هم به این اندازه موثر بوده است. این حادثه که تقریباً تمامی نواحی جنوبی شهرستان پلدختر و بخش هایی از شهرستان دره شهر را تحت تاثیر خود قرار داده است، به احتمال فراوان باعث از بین رفتن یا دست کم مدفون شدن استقرارهای قبل از نوسنگی - در صورت وجود داشتن این استقرارها - در این ناحیه از پلدختر شده است.
غارهای تاریخی که آغل گوسفندان شد!
لازم به ذکر است که در بررسی هایی که تاکنون در این نواحی به انجام رسانده ایم، به هیچ اثری از این دوران برخورد نکرده ایم مگر غارهایی که آنها نیز پوشیده از انواع فضولات حیوانی و گاهی لایه های رسوبی است که از مهمترین آنها می توان به غار درمره میدان بزرگ اشاره کرد که کف آن پوشیده از انواع رسوبات است.
همچنین می توان به غار بسیار عظیمی اشاره کرد که در روستای "دراشگفت بابا بهرام" واقع و پتانسیل بسیار بالایی در جذب گروههای انسانی دوران مختلف دارا است ولی متاسفانه امروزه به عنوان آغل گوسفندان از آن استفاده می شود و سطح آن پوشیده است از انواع فضولات است که همین مسئله امکان انتساب این محوطه به دورانی خاص را غیرممکن می کند و این مهم جز در سایه کاوش و گمانه زنی این غار ممکن نیست.
تنها محوطه شناسایی شده دوران نوسنگی باسفال پلدختر
نخستین مدارک فعالیت انسان در شهرستان پل دختر از محوطه ی کلاته روستای چم مهر به دست آمده است که تنها محوطه شناسایی شده دوران نوسنگی باسفال پلدختر است و براساس مقایسه تطبیقی متعلق به اواخر دوره نوسنگی یا فاز سراب جدید است؛ که از نظر زمانی مربوط به 8000 تا 7700 سال قبل است.
محوطه کلاته در 5 کیلومتری غرب روستای چَم مهر، در ساحل شمالی رود سیمره بر راس یکی از پشته های طبیعی و ارتفاع 650 متری از سطح دریا قرار دارد. محوطه در حدود 7 هکتار وسعت دارد و مشتمل است بر تپه ای که قدیمی ترین استقرارها را دربر دارد و قبرستانی از دوران تاریخی که در شمال تپه قرار دارد و در ضلع شرقی محوطه آثاری از سازه هایی از دوران اسلامی قابل مشاهده است.
محوطه کاملاً مشرف بر رود سیمره و منطقه ارمو در طرف دیگر رود سیمره است و در یک مکان کاملاً استراتژیک واقع است و به نظر می رسد که جریان رود نیمی از محوطه را با خود برده باشد.
ارتفاع تپه نسبت به رود سیمره نزدیک به 100 متر است. بنابراین محوطه از سمت شمال و غرب با پرتگاههایی عمیق به رود سیمره محدود شده است. به نظر می رسد در راس تپه عمق لایه های باستانی به بیش از20 متر برسد.
راس تپه دربرگیرنده جدیدترین استقرارهای تپه است، که متعلق به هزاره 4 ق.م. است به طوریکه سفالهای دورۀ اوروک و جمدت نصر در راس محوطه دیده می شود.
گورستان تاریخی توسط کاوشگران غیرمجاز تخریب شد
در دامنه شرقی محوطه آثار یک گورستان دورۀ تاریخی مشاهده می شود که به شدت توسط کاوشگران غیر مجاز تخریب شده است. گورها احتمالا چهار چینه بوده و دیوارهای راست گوشه از لاشه سنگ و ملاط گل دارد، سقف گورها نیز با سنگهای بزرگ پوشانده شده است. در این قسمت سفالهای سلوکی و اشکانی به دست آمد.
همچنین در کنار گودالهای حفاری قاچاق خرده های سفال، استخوان انسانی و قطعات خرد شده آهن زنگ زده به چشم می خورد. به نظر می رسد دامنه های شرقی و جنوبی محوطه در دوران تاریخی به یک گورستان تبدیل شده باشد زیرا بقایای گورهای چهارچینه تقریباً در همه جای محوطه دیده می شود.
از نکات جالب توجه وجود سفالهای دورۀ نوسنگی در این محوطه است که متاثر از سفالهای نوع حلف در بین النهرین است. همچنین باید یادآوری کرد که اگر چه از دورۀ هخامنشی سفال شاخصی گردآوری نشد، اما احتمالاً به دلیل بزرگی محوطه باید از چشم ما مخفی مانده باشد.
اهمیت محوطه "کلاته چم مهر"
وجه تسمیه این محوطه (کلاته) این است که در گویش لری کلاته به معنای جا و مکان بلند است و محوطه کلاته که مشرف بر دره رود سیمره است بلندترین تپه قسمت غربی دشت چم مهر است. این منطقه از دیرباز یکی از چراگاههای زمستانی ایلات و کوچ نشینان لرستان بوده است.
محوطه کلاته بزرگترین و مهمترین استقرار دوران پیش از تاریخ و به خصوص دوران نوسنگی و کلکولیتیک این بخش از پل دختر محسوب می شود که نقش مکان مرکزی را در این ناحیه ایفا کرده است و بر استقرارهای پیرامونی خود تسلط داشته است .
می توان گفت که محوطه کلاته در تمام طول دوران نوسنگی تا صدر اسلام مسکون بوده است و به نظر می رسد که در دوران مفرغ میانی و جدید برای مدتی متروک می شود. از محوطه کلاته سفالهایی از دوران نوسنگی جدید، سوزیانای میانه 3، سوزیانای جدید 1، اوروک، جمدت نصر، مفرغ قدیم با سفالهای شاخص چند رنگ اوایل هزاره سوم ق.م.، سلوکی، اشکانی، ساسانی و صدر اسلام به دست آمده است.
زنگ خطر برای نابودی مناطق باستانی پلدختر
شهرستان پلدختر یکی از مستعدترین مناطقی است که جوامع انسانی از هزاره های پیش از تاریخ تا کنون در آن سکونت داشته اند. جوامع و فرهنگ های این ناحیه نقشی بسیار مهم در شکوفایی و تکوین فرهنگ و تمدن در این بخش از ایران زمین داشته اند، ولی متاسفانه تاکنون بنا به دلایلی، هیچگاه توجه شایسته ای در معرفی و بررسی این فرهنگ ها و تجزیه و تحلیل وضعیت معیشتی، اجتماعی و اقتصادی آنها به عمل نیامده است.
از طرفی افزایش شدید جمعیت و توسعه و کشت مکانیزه کشاورزی زنگ خطر بزرگی را در نابودی مناطق باستانی در سراسر این ناحیه به صدا درآورده است. متاسفانه حجم تخریب محوطه های باستانی پلدختر به قدری سریع و شدید است که اگر بیش از این غفلت کنیم این بخش به زودی از صحنه فرهنگی ایران حذف خواهد شد.
از این رو ضروری است از همه جهات در مطالعه، حفظ، نگهداری و معرفی آن اهتمام ویژه داشته باشم و از میراث گرانبهایی که در اختیار ماست به نحوی شایسته حفاظت کنیم.
......................................
مهدی رضایی - کارشناس ارشد باستان شناسی
نظر شما