خبرگزاری مهر-گروه موسیقی: این از اتفاقات نادر برنامه ها و نشست های فرهنگی است که هیچیک از میهمانان برنامه حضور پیدا نمی کنند ولی برنامه برگزار شده و بخش مهمی از وقت و زمان برنامه هم به انتقاد از عملکرد میهمانان غایب صرف می شود.
دست اندرکاران و برگزار کنندگان برنامه "نقد" قطعا خودشان باید بیش و پیش از دیگران به قواعد "نقد" آشنا بوده و به اصولی چون انصاف،بی طرفی،عدالت و اعتدال معتقد باشند و اگر اینگونه می بود هرگز در غیاب میهمانان، آنها را به دروغگویی،خلف وعده و عدم شفافیت متهم نمی کردند .در اینجا بحث حمایت و جانبداری از هیچ فردی نیست و به همین دلیل هم واژه اتهام به کارمی رود و چه بسا همه این اتهامات به میهمانان آن برنامه وارد باشد اما آیا در همان زمان و همان برنامه فرصت و مجالی برای دفاع از دلایل عدم حضور و رفع اتهامشان وجود داشت؟
اساسا مقوله نقد در حوزه هنر و بویژه در بخش موسیقی مقوله غریب و پر چالشی است ؛ در همین برنامه دوست پژوهشگر و مجری برنامه آقای مختاباد هم با نقل از ظریفی اشاره ای به این نکته داشت که در این بخش بهتر است به جای نقد اثر ابتدا به نقد افراد و هنرمندان پرداخته شود؛اما همین برنامه نقد نغمه و معدود برنامه های مشابه دیگر که در حال برگزاری و راه اندازی است می تواند شروع خوبی برای بسترسازی جریان نقد و نقادی باشد .
برنامه های نقد از جمله همین نقد نغمه در حقیقت تمرینی است برای بالا بردن درک و ادراک هنرمندان و مخاطبان نسبت به مقوله نقد که مطمئنا در استمرار این حرکت است که آستانه تحمل یکدیگر در بیان ضعف ها و نواقص بالا می رود و در نهایت به رشد و شکوفایی استعدادها منجر شده و با هم افزایی و همگرایی هنرمندان می تواند تحولی در هنر ایجاد کند.
اما نکته مهم در این زمینه توجه به پایه و اساس و ساختار "نقد" است چرا که اگر با ظرافت و درایت به آن توجه نشود همین برنامه های به اصطلاح نقد نه تنها گره ای از مشکلات ما باز نمی کند بلکه خود گرهی خواهد شد بر سر فعالیت های هنری؛ به عنوان مثال تعریف و تمجید های بی مورد،عدم شفافیت،تنگ نظری و گروه گرایی،تبلیغات و سودجویی،بده بستان های مصلحتی وتعارف و رودربایستی از آفت های اینگونه برنامه ها است که همین نکته آخری با توجه به ساختار برنامه که معمولا با شرط و شروط میهمانان برای حضور در این برنامه ها همراه است از مهمترین موانع نقد حقیقی و واقعی به شمار می رود.
به هرصورت با این امید که دور دوم برنامه نقد نغمه با تیزبینی و دور اندیشی دست اندرکارانش به رشد و بالندگی دست یافته و بتواند با درستکاری ، امانتداری و احترام به شعور مخاطبان اعتبار و جایگاهی والا بیابد به چند نکته در باره همین برنامه اشاره می شود:
1-مجموعه ردیف موسیقی ایران با آواز زنده یاد رضوی سروستانی و تار داریوش طلایی در نیمه اول دهه هفتاد اجرا و ضبط شد وبه همت موسسه مشکات و مدیریت خبیر و فرهنگدوست آن آقای چاووشی در آستانه دهه نود منتشر شده است ؛ اولین و نخستین سوالی که اینجا باید مطرح می شد این بود که چرا این اثر بعد از نزدیک به دو دهه وقفه منتشر شده است؟
2-نگارنده این یادداشت نماینده تام الاختیار هر دوی این بزرگواران(رضوی و طلایی) برای مذاکره با ناشر محترم بوده تا موانع و مسائل عدم انتشار به موقع این اثر را پیگیری کند(در اینجا از ارائه گزارش این پیگیری به علت مطول بودن و بی نتیجه ماندن آن پیگیری ها در می گذریم تا در فرصتی مناسب برای ثبت در تاریخ بیاید) اما در مسیر بررسی این اثر هرگز به این نکته توجه نشد؛ضمن آنکه یادآور می شود در اواخر دهه هفتاد که مرحوم رضوی به بیماری صعب العلاجی مبتلا شده بود همواره تکرار می کرد که هیچ آرزویی بجز انتشار این اثر در زمان حیاتش ندارد و حتی این موضوع نیز در برخی یادداشت های اینجانب در رسانه های آن زمان منعکس شد اما متاسفانه آن درخواست های عاجزانه در دل ناشر هیچ اثری نکرد و زنده یاد رضوی ناکام از دنیا رفت.
3-حدود دوسال پیش بنا به درخواست ناشر محترم، همین مجموعه آثار ردیف طی مراسمی رسمی و با حضور استادان و ردیفدانان موسیقی در محل خانه موسیقی رونمایی شد در حالی که اثر هنوز در بایگانی شرکت وجود داشت ولذا در این دو سال مراجعان و متقاضیان ردیف آوازی به علت رونمایی از اثری که هنوز منتشر نشده است از خانه موسیقی انتقاد می کردند.
4-بنا بر گفته و اذعان ناشر اثر در همین برنامه اخیر نقد نغمه، داریوش طلایی به عنوان یکی از معدود ردیفدانان خبره و اصلح نوازندگان تار برای این مجموعه به شمار می رود اما آیا می توان تصور کرد که این برنامه بدون حضورایشان برگزار شود و از یک نوازنده تار دیگر که از دوستان و همراهان او به شمار می رود دعوت به عمل آید تا به جای داریوش طلایی راجع به ویژگی های این اثر صحبت کند؟آیا نمی توان احتمال داد که یکی از دلایل غیبت آقای پیرنیاکان می تواند همین مسئله باشد؟
5-آقای مختاباد درآغاز سخن به این نکته اشاره کرد که اگر میهمانان برنامه می گفتند که حضور نمی یابند از طریق رسانه ها اعلام می کردیم ولی بلافاصله اضافه کرد که آقای صدیف از نبود اسمشان در بروشور اثر گلایه داشته و آقای پیرنیاکان هم در صبح روز اجرا گفته که سرمای شدید خورده اند.
6-ناشرمحترم که در آغاز سخن از بی اخلاقی و دروغ پراکنی اهالی فرهنگ به تنگ آمده و زبان به انتقاد گشوده بود آیا سخنان دیگر افراد مرتبط با انتشار این ردیف از جمله نوازنده تار این مجموعه، آقای داریوش طلایی و یا آقای حمیدرضا نوربخش و یا نگارنده این یادداشت را در باره سیر مراحل تهیه و ساخت این اثراز آغاز تا پایان را شنیده اند که در بسیاری از موارد با مقدمات گفته شده ناشر در نقد نغمه مغایرت دارد؟
7-و دست آخر اینکه دعوت از آقایان هوشنگ کامکار،مهدی آذرسینا و بهزاد فروهری برای اجرای برنامه نقد ردیف آوازی با چه هدفی صورت می گیرد ؟ اگر این برنامه تحت عنوان نقد برگزار نمی شد و محفلی دوستانه بود هیچ بحث و انتقادی نداشت اما اگر قرار است نقد تخصصی ارائه دهیم تا الگویی باشد برای نقد و منتقدان این حوزه، آنگاه این سوال پیش می آید که کدامیک از این بزرگان در زمینه آواز دارای تخصص هستند؟هرچند که سخنان آموزنده و ارزشمندی گفته باشند که گفته اند مخصوصا آنجا که آقای کامکار به دوگانگی در کوک و صدای ساز و آواز این اثر اشاره کرد، سخن کاملا تخصصی و درستی است.
در پایان لازم است یک بار دیگر توجه منتقدان و نویسندگان گرامی را به تفاوت نقد و بهانه گیری های سطحی جلب کنم چرا که مسائل مهمتری در زمینه نقد قابل تامل و تعمق است وگرنه تاخیر یک ساعته و نبود جمعیت وصندلی های خالی و خراب بودن سی دی و مشابه اینگونه مسائل و مشکلات ممکن است برای هر برنامه ای پیش بیاید که مسئولیت آنها صرفا متوجه برگزارکننده نخواهد بود.
نخستین نشست دور دوم برنامه های نقد نغمه که به بررسی مجموعه ردیف آوازی موسیقی ایران به روایت و آواز سید نورالدین رضوی سروستانی با تار داریوش طلایی اختصاص داشت شامگاه گذشته بدون حضور میهمانان برنامه در فرهنگسرای شفق برگزار شد.
--------------------------------------------------------------------
*حمیدرضا عاطفی
کد خبر 1465675
نظر شما