خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: چند ماهی بیشتر نیست که «اسحق صلاحی» فعالیتش را به عنوان رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی آغاز کرده و در این مدت کم برخی وعدههایی که در بدو ورود به این سازمان داده بود، از جمله شبانهروزی کردن تالارهای مطالعه و دسترسی مراجعان به فهرست همه منابع کتابخانه ملی از طریق گوشیهای تلفن همراه، محقق شده است. در طبقه سوم کتابخانه ملی ایران با صلاحی درباره برنامههای آتی این سازمان به گفتگو نشستهایم که بخش اول این مصاحبه در زیر از نظر مخاطبان میگذرد.
کمتر از 4 ماه از آمدن شما به کتابخانه ملی میگذرد. در این مدت وعدههایی هم دادهاید که برخی از آنها عملی شده است. ارزیابی خودتان از فعالیتهایی که در این مدت صورت گرفته چیست؟
بنده در ابتدای این گفتگو از خبرگزاری مهر و تلاشهایی که برای انعکاس مطلوب اخبار حوزه فرهنگ انجام میدهد، قدردانی و آرزو میکنم این رسانه در این عرصه بیش از پیش تاثیرگذار و موفق باشد. البته بنده 5 تیرماه امسال به سازمان اسناد و کتابخانه ملی آمدم که این مدت بیش از 4 ماه میشود. من آن زمان یک شناخت اولیه از سازمان داشتم که نیاز به تصحیح داشت و با حضور در جلسات سازمان و بازدید از بخشهای مختلف، این شناخت تفصیلیتر شد و ما توانستیم برخی موضوعات را به صورت ضربالاجلی در دستور کار قرار دادیم که از جمله آنها پرداخت حقوقهای عقب مانده پرسنل بود. با توجه به اینکه سازمان 6 ماه مسئول نداشت، سعی کردم در چندین جلسه به صورت چهره به چهره با همه کارکنان دیدار کنم و با مسائل و مشکلات آنها آشنا شوم. الان هم از ساعت یک تا 7 بعدازظهر روز چهارشنبه برای ملاقات حضوری با تک تک کارکنانی که از قبل وقت گرفتهاند، اختصاص داده شده است.
این رویه از یک طرف سبب شده نگرانیهایی که از قبل در میان کارکنان به خاطر فقدان مسئول در سازمان وجود داشت برطرف شود و از طرف دیگر شناخت بنده نسبت به سازمان و مسائل مرتبط با آن جامعتر شود. برخی از جلسات ملاقات حضوری به اعضای کتابخانه ملی و نیز ناشران مرتبط با سازمان اختصاص یافت. در خصوص ناشران مشکلاتی در زمینه صدور فیپا برای کتاب وجود داشت و در واقع زمان آن طولانی بود. ما در این زمینه 2 اقدام را پیش بینی کردیم و آن را انجام دادیم و یکی از این کارها منجر به این شد که همان اوایل زمان صدور فیپا به 6 تا 10 روز کاهش یافت و در حال حاضر به 4 روز رسیده و تا پایان سال به 2 روز و در ال آینده به 1 روز کاهش خواهد یافت.
کار دیگری که در مورد مراجعین صورت گرفت این بود که ما علاوه بر پاسخگویی به مراجعههای حضوری، زمینه ارتباط آنها را با سازمان به صورت مجازی و از طریق سایت آن فراهم کنیم. در حال حاضر بیش از 6000 ناشر عضو فیپا در کتابخانه ملی هستند که تقاضاهایشان را به صورت الکترونیک ارائه و فیپایشان را دریافت میکنند و ما در این زمینه رشد خیلی خوبی نسبت به گذشته داشتهایم و نشان دهنده این است که میخواهیم به تقاضاهای بیرونی پاسخ مثبت دهیم.
ما 2 نگرش را در قبال اعضای کتابخانه ملی اِعمال میکنیم؛ اول اینکه خدمات را با سرعت و دقت بیشتر به آنها ارائه کنیم. سرعت کارها را هم از طریق کوتاه کردن فاصله زمانی ارائه درخواست تا رسیدگی به آن، انجام دادهایم. دوم اینکه زمان حضور مراجعان را یک ساعت بیشتر کردهایم. همچنین یک تسریع خوب در صدور کارت عضویت افراد صورت دادهایم؛ در حال حاضر این کار فقط 20 دقیقه طول میکشد و کسی که وارد میشود، اگر فقط کارت ملی و یک عابربانک به همراه خود داشته باشد، کارت عضویت او در اسرع وقت و همانطور که گفتم حداکثر در 20 دقیقه صادر و بلافاصله وارد کتابخانه میشود و میتواند از خدمات تالارهای آن استفاده کند.
ما همچنین برای دسترسی راحت تر محققان به اسناد، بخش دیجیتال سازمان را بسیار جدی گرفتیم و الان به دنبال این هستیم که تمام کتابهای بر زمین مانده را تا نیمه اول سال آینده فهرتس نویسی کنیم. این کار 2 حُسن دارد؛ یکی اینکه کاملاً مشخص خواهد شد که ما چهکتابهایی در مخازن کتابخانه ملی نداریم و لذا به دنبال تامین آن میافتیم و اگر این اتفاق رخ دهد، میتوانیم این قول را بدهیم که تا یک سال آینده درباره همه کتابهایی که در مخازن داریم، اطلاعرسانی کنیم.
الان چه تعداد کتاب در سازمان اسناد و کتابخانه ملی بر زمین مانده که فهرست نویسی هم نشده باشد؟
یک میلیون و 200 هزار جلد کتاب. البته ما کارمان را انجام میدهیم و در حال حاضر بیش از 270 هزار جلد از این کتابها در حال فهرست نویسی است و تا پایان سال تعداد کتابهایی که فهرست نویسی خواهند شد، به 600 – 700 هزار جلد خواهد رسید و مابقی هم در سال آینده فهرست نویسی خواهد شد. در حال حاضر فهرست منابع و اسناد ما از طریق سایت سازمان و با استفاده از نرم افزار «رسا» در دسترس عموم قرار دارد.
ما همچنین از طریق نرمافزار «اندروید» و برای تلفنهای همراه این امکان را فراهم کردهایم که مراجعان به فهرست تمام منابع موجود در کتابخانه ملی دسترسی پیدا کنند. این کار، مسئله اتلاف زمان را برای مراجعان ما تقریباً به صفر تقلیل داده است؛ نرمافزار مذکور به راحتی روی همه گوشیها نصب میشود و فردی که به سازمان مراجعه میکند، میتواند به راحتی و با یک جستجوی ساده از مشخصات کتاب مورد نیازش، متوجه شود که این کتاب در کتابخانه ملی هست یا نه و اگر هم کتاب موجود نباشد میتواند با یک پیامک یا ایمیل مسئولان بخش نیازمندیهای ما را از فقدان کتاب مطلع و آنها برای تهیه کتاب اقدام کنند.
گام بعدی ما برای ارائه خدمات بهتر به مراجعان، سرعت بخشیدن به اسکن کردن منابع سازمان اعم از سند یا نسخههای خطی یا نسخههای چاپ سربی است. ما به دنبال تامین تجهیزات پیشرفته مورد نیاز برای این کار هستیم. همچنین از سه شیوه برون سپاری، امکانات دیجیتالی درون سازمان و استفاده از نیروهای خودِ سازمان برای این کار (اسکن کردن منابع) استفاده میکنیم. این باعث شده که سرعت ما در فهرست نویسی اسناد و کتابها و همچنین تعامل ما با سازمانهای دیگر برای جلوگیری از دوباره کاری، زیاد شود. اگر بتوانیم یک همافزایی با سازمانها، مراکز و مجموعههای تاریخپژوهی و بانکهای اسنادی ایجاد کنیم، در حوزه اسناد فوقالعاده پیشرفت خواهیم کرد. در زمینه منابع کتابی هم اگر بتوانیم با همه دستگاههایی که در این زمینه در کشور فعالیت میکنند، همکاری داشته باشیم، سرعتمان فوقالعاده خواهد شد.
ما الان به دنبال تولید شاخصهای استاندارد هستیم و تا یک ماه آینده استانداردهای تولید اسناد و نگهداری آنها را ارائه خواهیم کرد. در واقع ما کارمان را انجام دادهایم و فقط منتظر مصوبه شورای عالی اسناد در این زمینه هستیم. پس از این ابلاغیه، همه دستگاهها موظف خواهند شد در چارچوب بخشنامه ابلاغی، سند تولید و نگهداری کنند. ما به دنبال این هستیم که بخشی از کارهایی را که به هر دلیلی در دستگاهها انجام نشده بود و به سازمان ما منتقل شده بود، به این دستگاهها منتقل کنیم. اگر این کار انجام شود، دیگر نیازی نیست ما کار فهرستنویسی اولیه آثار را انجام دهیم و تنها به فهرستنویسی تخصصی روی میاوریم.
پس دستگاههای مذکور را برای این کار یعنی فهرست نویسی آموزش خواهید داد.
بله. این کار را خواهیم کرد و بنا داریم امسال را به اشاعه فرهنگ همراهی کردن همه دستگاهها بپردازیم. کار نویی که در این فضا باید انجام میشد و برنامه آن به تمام واحدهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ابلاغ شده، این است که دانشگاههایی که دانشجویان را در رشتههای تاریخ، مرمت، موزه و هنر و میراث فرهنگی و این قبیل رشتهها اموزش میدهند، دوره کارورزی خود را به ما بدهند. ما این آمادگی را داریم که فضا را برای دانشجویان فراهم کنیم تا دورههای خود را در سازمان بگذرانند. ما میتوانیم هم استاد و هم محیط مورد نیاز دانشجویان را در این دورهها فراهم کنیم. البته ما هم از این دورهها 2 استفاده را خواهیم برد؛ اول آنکه فرهنگ سازمانی را به دانشجویان منتقل میکنیم و در واقع آنها با چیزی درگیر میشوند که در آینده با آن مواجه خواهند شد. دوم اینکه ما میتوانیم بخشی از کارهایمان را با دانشجویان انجام دهیم؛ بدون اینکه هزینهای برای ما به دنبال داشته باشد.
کارهای دیگری که به دنبال آن بوده و هستیم، بزرگداشت بزرگان دین و فرهنگ این سرزمین است و تاکنون مراسمهایی برای شیخ عزیزالله عطاردی و امام موسی صدر برگزار شده است و در سه همایش دیگر که در آینده در خراسان رضوی، بوشهر و سیستان و بلوچستان برپا خواهیم کرد، از تعدادی دیگر از بزرگان کشور در حوزههای علم و کتابشناسی تقدیر میشود. در حوزه بینالملل و به ویژه منطقه اکو هم، سازمان اسناد و کتابخانه ملی فعال شده و سندی را تنظیم کردهایم که اگر تصویب شود، اولین کنسرسیوم بینالمللی محتوای مشترک جهان اسلام را در ایران و با محوریت مشهد مقدس برگزار میکنیم. در هر حال ما چه در حوزه داخلی و چه در عرصه بینالملل به دنبال اتفاق هستیم نه تفرقه.
کتابخانه ملی به عنوان کتابخانه مادر شناخته میشود و در اساسانامه هم وظایف کلانی برای آن در نظر گرفته شده و از جمله آمده است: «کتابخانه ملی بر اساس وظایف قانونی خود ملزم به گردآوری و حفظ تمام آثار مکتوب و غیرمکتوب منتشر شده در داخلی کشور اعم از کتاب، پیایند، جزوه، خبرنامه، پوستر، نقشه، نوارهای صوتی و تصویری، مدارک الکترونیکی و دیجیتالی و نظایر آن از طریق قانون است». اما به نظر میرسد سازمان برای انجام همین یک فعالیت هم نیازمند همکاری سازمانهای دیگر است. نحوه تعامل شما با نهادهایی مانند وزارت ارشاد در این زمینه چگونه است؟
من سخن شما را درباره وظایف سازمان اینگونه تکمیل میکنم که باید یک نسخه از تمام منابع مکتوب و غیرمکتوب را که در داخل یا خارج از کشور درباره انقلاب اسلامی، اسلامشناسی و ایرانشناسی منتشر میشود، در سازمان اسناد و کتابخانه ملی نگهداری شود. در زمینه وظایف سازمان موارد مصداقی زیادی وجود دارد، اما نکتهای که در این میان هست، این است که به عنوان مثال سازمان اسناد و کتابخانه ملی باید بر تمام فعالیتهای حوزه اسناد و کتابخانه در کشور نظارت داشته باشد. سئوال این است؛ سازمان کجا است؟
واقعیت این است که سازمان امروز به حداقل خواسته خود اکتفا کرده است. سازمان منتظر بود کتاب و هر چیزی را که ناشران تولید میکنند، برایش بفرستند. ما امروز این نگاه را نداریم و معتقدیم اگر ناشری فیپا نمیگیرد، باید کاری کرد که بگیرد. ناشر نباید ترس داشته باشد که کتابش در اینجا ممیزی میشود. ما رسماً اعلام میکنیم که ممیزی کتاب نه در حیطه اختیارات ماست نه وظیفه ماست، وظیفه وزارت ارشاد است. ما شناسنامه اولیه کتاب را که شامل نام مولف و کتاب و موضوع کتاب و تاریخ چاپ و مسائلی از این دست است، تهیه میکنیم. نکته دوم اینکه اگر سازمان نقش حاکمیتی در کشور دارد و قرار است ماموریتی ملی را انجام دهد، دست روی دست گذاشتن و اینکه منتظر باشیم به ما مراجعه شود، باید تغییر کند.
ما همچنین اعتقاد داریم باید به کمک دستگاههای دیگر هم برویم و در همین راستا و به عنوان مثال در یک ماه و نیم گذشته دبیرخانه دائمی «مهتاب» (موسسات، مراکز و نهادهای تاریخپژوهی و بانکهای اسنادی) در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران فعال شده است. این دستاورد بزرگی برای سازمان و نیز این موسسات است. ما این تنگ نظری را که میگوید هر آنچه در این سازمان است تنها متعلق به این سازمان است، کنار گذاشتهایم. اگر امروز این تعامل بین سازمان ما با نهادهای دیگر وجود ندارد، این نقیصه باید برطرف شود. بحث دیگر این است که به دلیل نبود همین تعامل، جایگاه سازمان در قانون خیلی شفاف نیست؛ شما نامی از سازمان در قانون پنجساله برنامه چهارم توسعه که گذشت، نمیبینید. نامی از سازمان در برنامه پنجساله پنجم که یک سال بیشتر از تصویب نگذشته است، نمیبینید. اینها غفلتهایی بوده که اتفاق افتاده و سازمان از خودش دفاع نکرده است.
الان طرف انتقاد شما، مدیران قبلی کتابخانه ملی هستند؟
نه. بحث من فرد نیست. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران باید جایگاه هویتی خودش را به عنوان یک سازمان حاکمیتی پیدا میکرد و امروز ما مجبوریم برویم در دولت مذاکره کنیم که مثلاً عضو کمیسیون فرهنگی هیئت دولت یا کمیته فرهنگ و تمدن شورای عالی انقلاب فرهنگی بشویم. چگونه میشود سازمانی برای هویت ملی و ارتقای علم و دانش در سطح نخبگان باید برنامه داشته باشد، اما در جایی که تصمیمگیریهای کلان فرهنگی صورت میگیرد، حضور نداشته باشد؟
منظورتان این است که فعالیتهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی تاکنون به صورت جزیرهای و دور از بخش اصلی فرهنگی دولت بوده است؟
تقریباً. من میخواهم اینگونه مطرح کنم که سازمان فضای انفعالی به خودش گرفته است. بنده معتقدم در یک فضای انفعالی هیچ سازمانی آن هم نهادی که میخواهد برخی وظایف حاکمیتی را ایفا کند، موفق نخواهد شد. این پاسخگو نیست و ما باید به دنبال موضع فعال باشیم و این موضع هم اینگونه به دست میآید که با دستگاههای دیگر ارتباط برقرار کنیم و سهم خودمان و آنها را مشخص کنیم. البته تا حدی هم وارد این فضا شدهایم و بیش از آنکه به دنبال اجرای فعالیتهای روتین سازمان باشیم، به دنبال ایجاد فعالیتها جدید از طریق همکاری و همفکری با دیگر دستگاهها هستیم.
ادامه دارد....
نظر شما