۲۰ آذر ۱۳۹۰، ۱۵:۱۵

به بهانه 20 آذر/

شهید دستغیب صاحب 8 اجازه اجتهاد/ تشریفات جدایی آفرین است

شهید دستغیب صاحب 8 اجازه اجتهاد/ تشریفات جدایی آفرین است

تهران - خبرگزاری مهر: 30 سال پیش ظهر جمعه 20 آذرماه هنگامی که نماینده امام(ره) در استان فارس و امام جمعه شیراز راهی محل برگزاری نماز بود صدای غرش بمب کینه توزی آسمان شیراز را مبهوت و آیت الله سید عبدالحسین دستغیب را که دارای هشت اجازه اجتهاد بود جاودانه ساخت.

به گزارش خبرنگار مهر، کوچه پس کوچه‌ های محله "گود عربان" شیراز،  هنوز خاطره  20 آذر سال 1360 را به یاد می آورند؛ هنگامی که سید سبز پوش شیرازی به همراه تعدادی از یاران و پاسداران راهی محل برگزاری نماز جمعه شد، پیچ در پیچ کوچه ‌های محله "گود عربان" هنوز سیمای روحانی و رحمانی پیر عارف و عاشق شهادت و ولایت را در خاطر دارند هنگامی که با پیکر نحیف و استوارش گام بر می‌ داشت؛  پیچهای کوچه را یکی پس از دیگری سپری می‌کرد؛ با گامهایی استوار راهی می ‌شد تا ندای توحید سر دهد و درس تزکیه را در مکتب عشق و شهادت به امت شهید پرور بیاموزد.

تولد شهید دستغیب در شب عاشورا

شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب در شب عاشورای 1292 شمسی در شهر شیراز، در یک خانواده روحانی پای به عرصه وجود گذاشت، این تولد مبارک در خانه ای محقر در یکی از کوچه های قدیمی شیراز- کنار بازار مرغ که امروز " خیابان احمدی " نامیده می شود- بود. ولادت او در شب عاشورا، سبب شد که به "عبدالحسین"مسمی شود و حیاتش مصداق بارزی از نام شریفش باشد. پدرش سید محمد تقی فرزند میرزا هدایت الله، مرجع بزرگ فارس بود که به هنگام تولد فرزندش در کربلا بسر می برد.

خاندان دستغیب در فارس سابقه 800 ساله دارند

خاندان دستغیب از خاندانهای اصیل و شریف استان فارس و شیراز هستند که سابقه ای 800-700 ساله دارند و از این سلسله رجال، دانشمندان بزرگ، ادبا و خطبای شایسته ای برخاسته اند. این خاندان با 33 واسطه به حضرت امام سجاد (ع) می رسند.

شهید دستغیب در سن 12 سالگی از نعمت داشتن پدر محروم شد و از همان تاریخ سرپرستی مادر، سه خواهر و دو برادر خویش را به عهده گرفت.

                               

شهید دستغیب در عرصه تحصیل علم و معرفت

در سالهای کودکی، از برکت هوش سرشار و استعداد شکوفایی که خداوند در ذاتش به ودیعه نهاده بود، دروس مقدماتی را خواند و پس از اتمام دروس سطح، امامت جماعت مسجد باقرخان را عهده دار شد.

شهید دستغیب  پس از گذراندن سالها رنج و مشقت و فقر شدید مادی، در سال 1314 به منظور ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد. ایشان خود در این باره می گوید : " در زمان رضا خان قلدر ملعون ما را چند بار زندانی کردند و یک دفعه بناشان تبلیغ بود،  بعد فشار آوردند که اصلاً باید از روحانیت بیرون بروی و 24 ساعت مهلت دادند که بنده خلع لباس کنم و از روحانیت بیرون روم و مسجد و منبری نباشم. بناچار فرار کردم و به نجف رفتم و این هم به خواست خدا وسیله خیری برای استفاده از محضر بزرگان شد."

در آنجا از محضر استادانی چون مرحوم آیت الله حاج شیخ کاظم شیرازی، آیت الله حاج سید ابوالحسن موسوی اصفهانی، آیت الله العظمی حاج سید میرزا آقا اصطهباناتی و آیت الله حاج میرزا علی آقا قاضی طباطبایی که یکی از اعاظم اهل معرفت بود، کسب فیض کرد.

شهید دستغیب صاحب 8 اجازه اجتهاد بود

وی در سن 24 سالگی موفق به کسب درجه اجتهاد از مراجعی چون آیات عظام آقا ضیاء عراقی، شیخ کاظم شیرازی و سید ابوالحسن اصفهانی شد؛ شهید دستغیب صاحب هشت اجازه اجتهاد بود.

پس از مراجعت از نجف اشرف، ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد جامع عتیق و تنویر افکار عموم، تحصیل و فراگیری علم و دانش را ادامه داد و خدمت فقیه وعارف نام مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی(ره) رسید و با بهره گیری از مراحم آن بزرگوار، مدارج عالیه ای را در عرفان طی کرد.

 بالاخره همنشینی و رفاقت با حضرت آیت الله نجابت، جملگی موجب آزادی از قیود عالم طبع شد و آرزویی جز تقرب به ذات مقدس پروردگار و وصال او باقی نگذاشت.

ساده زیستی شهید دستغیب/ خوراکش کمتراز یک چهارم نان بود

شهید دستغیب در خانه ای محقر و ساده که بی شباهت به خانه اجداد طاهرینش نبود، زندگی را به سر می برد و از هرگونه تجملات و مظاهر فریبنده دنیا پرهیز می کرد.

ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، تقوی، زهد، صبر، اخلاق حسنه، قدرت بیان و قلم از صفات بارز وی بشمار می رفت. خوراکش کمتر از یک چهارم نان جوین بود که آن را با مقداری پیاز، نمک و گاه مختصری پنیر می خورد و از خوردن گوشت پرهیز می کرد؛ چنانکه ریاضتهای شرعی مداوم، مجاهدات و ترک شهوات او را ضعیف و رنجور ساخته بود.

 شبها را با عبادت و تهجد به صبح می رساند و بسیار روزه می گرفت؛ عشق به روضه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) ریشه در جانش داشت و شبهای عاشورا لباس سیاه عزا به تن می کرد؛ غالباً اول وقت به نماز می ایستاد و در آن هنگام گویی که دیگر در این دنیا نبود؛ اوقات ایشان یا به عبادت و تلاوت قرآن و ذکر می گذشت و یا به نگارش و کمک و همدردی با نیازمندان مشغول بود.

به مردم علاقه زیادی داشت و سر و کار ایشان با افراد طبقه 3 جامعه بود که همواره به یاری و حل مشکلات آنها می شتافت.

 معمولاً خاموش بود و با دقت به سخنان افراد گوش می داد و سخنان درست آنها را می پذیرفت؛ با دشمنانش نیز رفتاری شایسته داشت و به هیچکس اجازه نمی داد که از مخالفین ایشان بدگویی کند؛ حتی گاهی با تعریف از مخالفین خود، آنها را به شگفت می انداخت.

مبارزات سیاسی شهید دستغیب

مبارزات سیاسی شهید از زمان رضاخان آغاز شد. هنگامی که رژیم پهلوی دست به کشف حجاب زد، او به طور آشکار به مخالفت برخاست.

تهدیدها و آزار و اذیت رژیم هیچ گونه خللی در اراده او،  در ادامه مبارزه وارد نمی‌ساخت و حتی زمانی که ایشان را ممنوع المنبر کرده بودند، بر روی زمین می‌نشست و مردم را موعظه می‌ کرد.

اوج مبارزات شهید علیه رژیم، زمانی بود که رژیم لوایح شش گانه و مسایل ایالتی و ولایتی را مطرح کرد که منجر به جنبش سال ‪ ۱۳۴۱و آغاز نهضت امام خمینی قدس سره و قیام خونین پانزده خرداد شد.

پس از کشتار وحشیانه رژیم شاه در پنجم رمضان در شیراز که منجر به تعطیلی مسجد جامع این شهر به مدت دو هفته شد، حکومت نظامی اعلام شد و آن عالم مجاهد را دستگیر و در تهران زندانی و سپس تبعید کردند؛ طی این مقطع از مبارزات بود که آیت الله دستغیب، به همراه چهار تن دیگر از علما، اعلامیه ‌ای صادر و شاه را از سلطنت خلع کردند.

شهید دستغیب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم استان فارس در اولین مجلس خبرگان انتخاب و در همین ایام بنا به درخواست مردم و به فرمان امام قدس سره به سمت امام جمعه شیراز منصوب شد.

           

شهید دستغیب به زبان بزرگان / شهید دستغیب عالمی عامل بود

فضائل اخلاقی آن شهید زبانزد خاص و عام بود. حضرت آیت الله نجابت از همسنگران قدیمی وی می گوید: "ملاقاتی با آیت الله دستغیب نداشتم، مگر آنکه ایشان در آن صحبت از خدا و معارف اهل بیت داشته باشند"

عالم ربانی و فقیه عالیقدر مرحوم حاج آقا شیخ محمد کاظم شیرازی به هنگام اعطای اجتهاد به ایشان، در مورد وی می نویسد: " او از هر اخلاق ناشایستی پاک است و به هر اخلاق شایسته ای آراسته است." حضرت امام (ره) نیز با بیاناتی روشن، اخلاق و خلقیات شهید محراب را به تصویر می کشد و او را "مربی محرومان"،"هدایت کننده مردم"، "معلمی بزرگ "، "عالمی عامل " و بالاتر از همه " متعهد به اسلام " می نامد.

شهید دستغیب به درجات والایی از معنویات دست یافته بود که در سیر وحدانیت رب العالمین، کمتر کسی به این مراحل می رسد و پی به این عوالم می برد.

از شهید دستغیب که در تمام عمر، دارای نفسی مطمئن بود، کرامات زیادی نقل شده است. گاهی خبر از هنگام مرگ فردی می داد، گاه کودک محتضری را به اذن خدا زنده نگاه می داشت و گاه با عملی که حاکی از اشراف خود نسبت به واقعه ناگفته ای بود، موجب شگفتی می شد.

ارائه طریق و استمرار رسالت پیامبران

از دیگر خصوصیات ارزنده این شهید والامقام، برگزاری مراسم هفتگی دعای کمیل و هدایت و ارشاد مردم بوده که در آن هنگام کم نظیر بود.

بیان شیوا و نفوذ کلام ایشان گمراهان بسیاری را به راه می آورد و موجب توبه گنهگاران زیادی شد؛ در حقیقت، در دوران طاغوت علیرغم فشار و تباهی عالمگیر دستگاه حاکم، مجالس دعای کمیل او اثری شبیه تأثیر صحیفه سجادیه و مبارزه منفی ائمه اطهار علیهم السلام داشت.

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز با آنکه نمایندگی مردم فارس و امامت جمعه شهر شیراز را بر عهده داشت، بیش از انجام امور دولتی،  به ارشاد مردم می پرداخت.

دوگانگی در اداره امور، موجب بیگانگی مردم از حکومت و اسلام خواهد شد

ایشان به دولت اسلامی ارج می نهاد؛ در امور مربوط به اداره استان و یا شهر دخالتی نمی کرد و معتقد بود که اگر دخالتهایی صورت گیرد، هرج و مرج به وجود خواهد آمد.

شهید دستغیب می گفت: مسئولان دولتی باید وظایف قانونی خود را انجام دهند و ما هم ارشاد و هدایت و اصلاح و تربیت اخلاقی مردم را به عهده داشته باشیم ، چراکه موجب می شود، کار دولت به صلاح و فلاح برسد، وگرنه دوگانگی در اداره امور، موجب بیگانگی مردم از حکومت و اسلام خواهد شد و تشتت، تفرقه، جدایی و طرح مسائلی که به سود انقلاب نخواهد بود، را در پی دارد.

تشریفات جدایی آفرین است

ماشین ضد گلوله و مسائلی از این قبیل که نگاه حسرت آمیز مردم را به خود می کشید و آه و درد و رنج را از نهادها بر می آورد، در زندگی وی راه نداشت.

شهید دستغیب معتقد بود که تشریفات جدایی آفرین است و همه مصائب از جدایی است. در خانه ایشان به روی همه باز بود و به جوانان از هر طبقه و گروه عشق می ورزید و آنها را تکیه گاه واقعی و حقیقی حکومت و انقلاب می دانست.

شهادت آیت الله دستغیب/ در بین مردم بودن سعادتی انکارناپذیر است

شهید آیت الله دستغیب، در میان مردم و با آنها زندگی می کرد و این امر را سعادتی انکار ناپذیر می دانست. کوچه های پر پیچ و خم محل اقامت را در روز جمعه پیاده می پیمود و می گفت: "می خواهم در کوچه ها در میان مردم باشم تا اگر کسی سؤالی و یا گرفتاری داشته باشد و خجالت بکشد به منزل بیاید، به کارش رسیدگی کنم . "

با آنکه بارها از وی خواسته شده بود که منزل خویش را از درون کوچه های پرپیچ و خم و قدیمی شهر،  تغییر داده و به جایی رحل اقامت افکند که حفاظت و حراست از ایشان امکان پذیر باشد، نپذیرفت و می گفت: " در بین مردم بوده ام و تا آخرین نفس هم باید با ایشان باشم."

بنابراین در همان خانه ساده و بی آلایش سکونت کرد و در همان کوچه های پرپیچ و خم  به دست ناجوانمردان به شهادت رسید.

تالیفات شهید دستغیب

1- قلب سلیم 2- حقایقی از قرآن 3- معراج 4- ماه خدا 5- صدیقه کبری 6- داستانهای شگفت 7- هشتاد و دو پرسش 8- گناهان کبیره در دو جلد 9- سوره نجم 10- سیدالشهدا(ع) 11- معاد 12- صلوه الخاشعین 13- قلب قرآن و...

کد خبر 1480526

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha