طبيعتا هرچقدر در اين قلمرو بحث و تبادل نظر شود ، فاصله ي ما با نقطه ي مطلوبي كه اهل خرد و فرهيختگان ساحت قلم و انديشه از آن سخن مي گويند ، كمتر خواهد شد ، اما سير درحواشي و غفلت از اصل مطلب ، نه تنها راهگشا نيست ، بلكه " نقطه ي مطلوب " ي كه ذكر آن رفت ، در درازمدت به نقطه اي غيرقابل دسترس تبديل شده و جايگاه يك جايزه ي ملي را به موضوعي درون گروهي و معمولي تنزل مي بخشد .
هفته ي گذشته ، منازعه ي گفتماني تعدادي از داوران جايزه ي كتاب سال با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در خصوص موافقت يا مخالفت ذكر نام خود به عنوان " داور " اين جايزه ، در مصاحبه با رسانه ها ( كه ظاهرا بدون هماهنگي با مسئولين جايزه ي كتاب سال صورت گرفته بود ) ، بحثي داغ در شماري از رسانه هاي ما بود .
درطول برگزاري بيست و يك دوره ي كتاب سال جمهوري اسلامي ، اساسا در اعلام اسامي داوران اين جايزه و شفاف سازي در خصوص معيارها و ملاك هاي انتخاب كتاب هاي برتر ، در بين اصحاب قلم ، نويسندگان و تئوريسين هاي فرهنگي و علمي كه بعضا در رسانه ها قلم مي زنند ، اختلاف نظر وجود داشته است و تا امروز كه شاهد برگزاري بيست و دومين دوره ي اين جايزه هستيم ، كماكان اين اختلاف نظر به قوت خود باقي است .
|
اما در همين اثنا ، تعدادي از داوران ، با رسانه ها ارتباط برقرار مي كنند و درباره ي كم و كيف آثار رسيده ، نحوه ي داوري ، چشم انداز كتاب در ايران در حوزه هاي مختلف موضوعي و ... به اظهار نظر مي پردازند و حتي تعدادي از آنها ، وزارت ارشاد را در عدم اعلام نام خود مسئول و مقصر معرفي مي كنند !
بد نيست به صورت مصداقي ، اختصارا به يكي از داوران درحوزه ي كتاب " كودك و نوجوان " اشاره كنيم كه در اظهارت خود ، كمتر كتابي را طي سال گذشته ، شايسته ي دريافت جايزه و كسب رتبه ي برتر مي داند و ...
اين درحالي است كه معمولا آراء و نظر هيات داوران تا روز موعود اعلام نمي شود و اين كه زودتر از موعد تعيين شده ، كسي يا كساني به عنوان داور ، به ارائه ي مصداق بپردازند و تلويحا و تصريحا ، مشخص كنند كه چه نوع آثاري با كدام گرايش و محتوا و ... برگزيده مي شوند ، از چارچوب اصولي و حرفه اي و ضوابط كتاب سال كه توسط وزارت ارشاد تبيين شده ، كاملا به دور است .
سه اصل " كسوت در حوزه ي موضوعي " ، " برخورداري از صداقت و انصاف در ارزيابي آثار " و " تخصص " از حداقل شرايطي است كه بايد براي گزينش داوران كتاب سال در نظر گرفته شود ، بديهي است كه جمع نامبرده فرايند نشر كتاب به طور اعم و توليد آثار موضوعي را به طور اخص مورد ارزيابي قرار داده و اگر اين امر با صحت و درستي صورت بگيرد ، به طور قطع در وادي كتاب و نشر و آفرينش فكر و انديشه تعيين مسير هم خواهد كرد ، حال با در نظرگرفتن مجموعه ي شرايطي كه بايد در بحث داوري كتاب سال وجود داشته باشد ، اگر داوران مايل به ذكر نام خود نيستند و احساس مي كنند كه پس از اعلام نتايج ، بايد به منتقدان پاسخ دقيق و كارشناسي بدهند ، از آراء خود دفاع علمي داشته باشند و ... نهايتا بخواهند صورت مسئله را با حذف نام خود پاك كنند تا احيانا از " پاسخگويي " و مسائل حاشيه اي آن در امان بمانند و الخ ، اين جريان فرهنگي و ملي فراگير نه تنها به انحراف سوق مي يابد ، بلكه نبايد ديگر به جريان سازي در حوزه ي كتاب و فكر و ادبيات و ارائه ي چشم اندازي درست از يك سال آينده نيز اميدوار بود ، در اين صورت ، ديگر چه تفاوتي ميان جايزه هاي درون گروهي و منطقه اي كتاب و ادبيات كه در طول سال شاهد برگزاري آنها هستيم و هركدام راهي براي خود در پيش گرفته اند بدون اين كه داعيه ي فراگير بودن و ملي داشته باشند ، با اين جايزه ي ملي و دولتي وجود دارد ؟!
از سويي ديگر در سرزميني فرهنگ مدار با پيشينه ي خيره كننده ي تمدني و آريايي ، آيا شنيدن اين حكايت تلخ كه منتقد يا داور، به خاطر ارائه ي نظر كارشناسي خود درجشنواره اي ، شغلش را از دست مي دهد ، معيشتش به خطر مي افتد و يا مورد غضب مولفان معترض قرار مي گيرد ، دردناك و غيرقابل باور نيست ؟ آيا برخي وجود جشنواره ها و جايزه ها را به جاي آنكه در قد و اندازه ي يك جريان يا ابزار براي دستيابي به " هدف " ببينند ، آن را به عنوان خود هدف ارزيابي مي كنند و تصورشان اين است كه با حذف نام و اثرشان در فهرست انتخاب داوران ، ديگر بايد قلمشان را بر زمين بگذارند و با خلاقيت وداع كنند ؟ اين موضوع مي تواند در حد خود به عنوان يك ضعف فرهنگي قلمداد شود كه عمده ترين دليل براي عدم اعلام نام داوران ، ازسوي مسئولين امر، تحديد معيشت و آرامش داوران و بعضا تهديد خود آنها ( ! ) ذكر گردد .
اگرمبناي انتخاب داور براي جايزه اي همسنگ با كتاب سال جمهوري اسلامي كسوت ، تجربه ، تخصص ، صداقت و تعهد اخلاقي و حرفه اي باشد ، حتي يك روز هم تاخير براي عقد قرارداد با چنين فردي جايزنيست ، چرا كه فرد نامبرده در صورت برخورداري از ويژگي هاي ياد شده ، خود به مزيت ها و رنج داوري آگاه است ، به هرحال ، رصد كردن آثار مجموعه اي كثير از كساني كه در طول يكسال به نوشتن و سرودن و پژوهش علمي ، فرهنگي ، فلسفي ، ديني و .... سرگرم بوده اند ، امري دشوار است و دشوارتر اين كه خواسته باشيم همه ي آنها را راضي نگاه داريم ، " داور واقعي " با آگاهي و احاطه ي كامل به كاري كه به او واگذار شده و تبعات بعدي راي و نظري كه ارائه مي كند ، وارد ميدان داوري مي شود ، چنين كسي روي نظركارشناسي خود ، با ارائه برهان علمي و حرفه اي پافشاري مي كند و طبيعتا بايد از سوي مراجع ناظر ، مورد حمايت هم قرار بگيرد ، اما متاسفانه كمتر پيش آمده است كه داوران جشنواره ها و جايزه هاي مربوط به كتاب و ادبيات دركشورما ، بدون در نظرگرفتن مسائل حاشيه اي ، به اثري راي بدهند و تاسف انگيزتر اين كه درمورد داوري خود ، به هيچ وجه حاضر به پاسخ گويي و ... نيستند !
|
مع الوصف ، در حال حاضر بدون هيچ گونه قضاوتي كه احيانا موجبات رنجش فرد يا افرادي را فراهم آورد ، مي توان گفت كه عدم اطلاع رساني در مورد تعداد و اسامي و ملاك هاي انتخاب داوران دربرخي حوزه ها ، محل سوال و بعضا ابهام است ، صرف اين كه فردي درسال گذشته ، اثرش مثلا در حوزه ي كتاب كودك و نوجوان به عنوان كتاب سال انتخاب شده ( كه قطعا ضابطه مند بوده است ) ، شايد نتوان به اين نتيجه رسيد كه امسال همين فرد ، به عنوان " داور " هم حضور داشته باشد ، ضمن اين كه به برخي انتخاب ها در اين حوزه ، طي سالهاي گذشته ، انتقاداتي نيز وارد است كه در جاي خود قابل بحث و تامل هستند .
ظرفيت سازي براي پاسخگويي و ورود تخصص - توام با تعهد و تجربه كارشناسي دركارداوري و عدم هراس از پرسش ، همان اتفاقي است كه بايد بيافتد و خود ما مي توانيم زمينه سازتحقق آن باشيم ، گزينش يك كتاب ، به مفهوم ماندگاركردن آن نيست ، به منزله ي معرفي بيشتر آن و تشويق مولف است ، رد شدن يك اثر مكتوب نيز ، نبايد به منزله ي مدفون كردن اثر و صدورحكم اعدام براي پديد آورنده تلقي گردد ، در عين اين كه " معيارپذيري در داوري " ، " حذف گزينه هاي سليقه اي و گروهي " و " توجه به دانش ، كسوت و تعهد اخلاقي و حرفه اي كارشناسان " بايد بيشتر از گذشته دخيل شوند .
گروه فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر
نظر شما