به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقش علوم انسانی در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از مجموعه نشست های تخصصی دومین کنگره ملی علوم انسانی بعد ازظهر چهارشنبه 14 دی در تالار استاد شهریار دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
در این نشست دکتر اصغر واعظی استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به بررسی علوم انسانی از منظر اندیشمندان غربی پرداخت و گفت: اینکه متفکران غربی را مطالعه و مسائل مورد نظر آنها را بررسی کنیم راهکاری است که بواسطه آن می توانیم موضع خودمان را در علوم انسانی و مسائل خودمان مشخص کنیم.
وی افزود: یکی از رویدادهای مهم که در غرب پس از رنسانس به وقوع پیوست استقلال علوم از بنیانهای مابعدالطبیعه قرون وسطایی بود. این فرآیند در علوم طبیعی بسیار شتابان صورت گرفت اما علوم انسانی راهی ناهموار و بسیار پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشت به گونه ای که تعابیری چون علوم انسانی، علوم روحی، علوم اخلاقی و نظایر آن برای نخستین بار در قرن نوزدهم توسط اندیشمندان غربی به کار رفت.
وی تصریح کرد: در غرب بعد از رنسانس کانت همه چیز را تئوریزه کند، در علوم انسانی همواره بدنبال نظام ارزشی و غایت ها هستیم، بایدهای ما مبتنی بر نظام ارزشی و غایت ها است. کسی مثل کانت غایت را به انسان محدود می کند ولی در نگاه دینی مسئله این گونه نیست و غایت به انسان محدود نمی شود.
واعظی تصریح کرد: واژه بومی سازی ارائه شده در جامعه مفهومی است که هنوز تبیین درستی از آن ارائه نشده است. یک تعبیر از بومی سازی این است که ما در هر عصر و دوره ای در حوزه سیاسی، اقتصادی و ... مسائلی برایمان مطرح باشد که باید آنها را بر اساس زمینه ها بررسی کنیم. اینکه چگونه باید این کار را انجام داد موضوع مهمی است.
در ادامه این نشست دکتر بهروز دری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به بررسی موضوع علوم انسانی از آرمان تا واقعیت و ضرورت ها پرداخت و گفت: ما در جامعه علمی دچار فقر منابع بومی در علوم انسانی هستیم. بسیاری از منابع ما در این حوزه ترجمه شده آثار غرب است.
وی افزود: ایران اسلامی به واسطه برخورداری از منابع انسانی هوشمند، خلاق و نوآور از مزیت نسبی قابل ملاحظه ای در عرصه منطقه ای و جهانی برخوردار است. نقش بی بدیل انسانها در تحرکات اجتماعی و گردش امور سازمانها و نهادها توجه ویژه به این عامل موثر عرصه کار تولیدی و خدماتی را در زمره مهمترین ماموریت های هر جامعه قرار داده است.
دری تاکید کرد: این مهم بدون اتکا به فلسفه و ماهیت انسانی در کانونهای فکری و کاری نقش موثر خود را در حرکت جوامع ایفا نخواهد کرد از این روست که علوم انسانی به عنوان بخش عمده ای از مجموعه علوم بشری هدایتگر حرکت و چرخش فعالیت های انسانها در بروز و افول تمدن ها، گردش و حرکت نسلها، حیات سازمانها و جریان امور و فعالیت های نهادهای اجتماعی است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: به همین جهت جوامع نیازمند برخورداری از فلسفه و سیاست های روشن و مدون در علوم انسانی هستند تا بتوانند جوامع انسانی را مدیریت کنند و از منبع حیاتی انسانها برای بکارگیری سایر عوامل طبیعی و مادی به طور موثر استفاده نمایند.
وی افزود: همانند بسیاری از جوامع وجود سیاست ها و راهبردها در قالب اسناد بالادستی برای هدایت فعالیت ها ضروری است. در جمهوری اسلامی نیز این ضرورت در متن و مفاد سند چشم انداز نظام، سیاست ها و قوانین صریح و ضمنی مورد اشاره قرار گرفته است.
نظر شما