به گزارش خبرنگار مهر، این داستان بلند در 4 فصل تدوین شده است که فصل اول آن نام ندارد، ولی فصلهای دیگر آن با نامهای در جزیره، گزارشی از الواح و روایت راوی نوشته شده است.
در این رمان روایتی از زن دیروز در سدههای پیش از میلاد مسیح با روایتهایی از یک زن امروزی همراه میشود.
معمای این داستان همین است که چگونه بعد از گذشت سال ها جسد کاملاً سالم است! به همین منظور گروهی از باستان شناسان ایرانی از طرف یونسکو دعوت میشوند که به همراه این پروفسور، این معما را حل کنند. در جستجوهای انجام شده، لوحهایی از این زن پیدا میشود و قصه زندگی این زن از لابه لای این لوحها روایت میشود.
در بخشی از کتاب میخوانیم: عده زیادی شیون مرا دیدند و با گریه من اشک ریختند. وقتی سارنا را داخل خاک گذاشتیم انگار مادری را از دست داده بودیم. اشک به چشمهای همه راه یافته بود. حسی پاک و ناشناخته ما را در بر گرفته بود. حسی که هم آشنا بود هم بیگانه. هیچکدام از ما چنین لحظهای را تجربه نکرده بودیم. چه نسبتی بین ما و سارنا برقرار شده بود؟
چرا دکتر کارلوس اشک میریخت! سارنا را داخل خاک گذاشتیم و بنای یادبود برای او بنا کردیم. روی تکه چوبی تصویر سارنا حک شده بود. روی آن نوشته بود: اسطورهای باور نکردنی.
کتاب «زنی در جزیره گمنام» نوشته زهرا زواریان در 160 صفحه و با قیمت 4 هزار تومان، شمارگان 2200 نسخه از سوی انتشارات قدیانی منتشر شده است.
نظر شما