۲ بهمن ۱۳۸۳، ۱۳:۴۱

دكتر سعيد دهقاني در گفت و گو با "مهر" :

فرضيه جدايي دين از سياست را كساني مطرح كرده اند كه نه اسلام را مي شناسند و نه تصور درستي از سياست دارند

فرضيه جدايي دين از سياست را كساني مطرح كرده اند كه نه اسلام را مي شناسند و نه تصور درستي از سياست دارند

يكي از مباحث مطروحه در اسلام سياسي مبحث جهاد است كه مقوله اي كاملا متفاوت از جنگ به معناي رايج غربي است. اساسا ما در اسلام چيزي به نام جنگ نداريم و آن چه مطمح نظر اسلام بوده و هست در حقيقت چيزي جز دفاع مقدس و يا جنگ مقدس نيست و دكتر نصر نيز دقيقا به اين نظر واقف بوده و دركتاب در "قلب اسلام" هر جا به جنگ اسلامي مي رسد از آن تحت عنوان دفاع مقدس (Holy War ) ياد مي كند.

 دكتر نصر در كتاب "قلب اسلام " به بحث گذاردن آموزه هاي بنيادين اسلام خصوصا رافت و رحمت، جمال الهي، عدالت الهي و بشري، توحيد، كثرت انبياء و ... درصدد پاسخگويي به سيل شبهاتي برآمد كه اندك اندك مي رفت در اذهان مردمان مغرب زمين همانند دوران قرون وسطي نسبت به اسلام رسوخ نمايد. قلب اسلام نه استدلالي صرف و نه معنوي محض است. به عبارت ، ديگر قلب اسلام درصدد آن است تا معرفت برون ديني را با بينش درون ديني توام سازد و در اين مسير عقل و نقل را يكجا با هم به كار مي گيرد

دكتر سعيد دهقاني مترجم كتاب "قلب اسلام " در گفت و گو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در پاسخ به اين پرسش كه دكتر سيد حسين نصر با نگارش كتاب "قلب اسلام" درصدد پاسخگويي در برابر تهاجمات غربي عليه اسلام برآمده است. نگاه نصر در اين كتاب چگونه است آيا از نظر معنوي درصدد پاسخگويي برآمده يا استدلالي، گفت : پس از حادثه يازده سپتامبر نوك تيز حملات رسانه ها و مطبوعات غربي متوجه اسلام شد. در اين حادثه در يكسو بنيادگرايان افراطي مسلمان قرار داشتند و در سوي ديگر غربيان ليبرال و دموكرات. نظريه پردازان گروه دوم كه اسلام را تنها در خشونت طلبي طرفداران اسامه بن لادن مي ديدند درصدد بر آمدند تا با مبنا قرار دادن اين حادثه به توجيه استدلالات ناصواب خود عليه اسلام بپردازند. همانگونه كه همزمان با آن اسلام را مترادف با طالبانيسم به جهانيان معرفي مي كردند. در چنين اوضاعي كه نوعي نفرت همگاني و عمومي در محافل بين المللي جهان نسبت به اسلام و آموزه هاي آن وجود داشت، استاد بزرگوار جناب دكتر نصر كه به حق مي توان او را نماينده و معرف اسلام حقيقي در غرب كنوني دانست، به نگارش قلب اسلام اقدام كرد. ايشان در اين كتاب با به بحث گذاردن آموزه هاي بنيادين اسلام خصوصا رافت و رحمت، جمال الهي، عدالت الهي و بشري، توحيد، كثرت انبياء و ... درصدد پاسخگويي به سيل شبهاتي برآمد كه اندك اندك مي رفت در اذهان مردمان مغرب زمين همانند دوران قرون وسطي نسبت به اسلام رسوخ نمايد. قلب اسلام نه استدلالي صرف و نه معنوي محض است. به عبارت ديگر، قلب اسلام درصدد آن است تا معرفت برون ديني را با بينش درون ديني توام سازد و در اين مسير عقل و نقل را يكجا با هم به كار مي گيرد.

وي با تاكيد بر اين نكته كه استدلال هاي اين كتاب بيشتر متوجه انسان غربي است تا انسان شرقي مسلمان اظهار داشت : به همين دليل ممكن است دربادي امر طرح پاره اي از مباحث براي يك مسلمان ايراني غريب نمايد. دقيقا از همين روست كه به عنوان استشهاد به مطلب مورد بحث از نقل نيز استفاده مي شود. نصر به خصوص در مباحث مربوط به احكام و قواعد فقهي چهار مذهب فقهي سني و سه مذهب فقهي تشيع را بدون نشان دادن وجه امتياز آنها به صورت يكجا جمع كرده است. اين امر هر چند در ظاهر امر ممكن است به صورت انتقادي بر اين كتاب مطرح شود اما لازم به ذكر است كه ايشان در اين كتاب بيشتر به دنبال نشان دادن وحدت دروني ديني مذاهب گوناگون به جامعه مغرب زمين است تا انگشت نهادن بر وجود تفاوت و اختلاف آنها. از سوي ديگر، چنين رويكردي مختص ديدگاه سنت گرايانه خاص ايشان است كه آن نيز به نوبه خود مبتني بر فلسفه خاصي است كه حكمت و سنت را به يكديگر پيوند مي زند.

 اگر مراد از بنيادگرايي اعتقاد و باور به اصول اوليه و صريح آموزه هاي معرفتي دين اسلام باشد، در اين صورت هر مسلمان و از جمله خود نصر را نيز بايد يك بنيادگرا محسوب داشت. بنيادگرايي در تمامي اديان جهان و از جمله تاريخ خود مسيحيت نيز مصداق داشته است و در كل مي توان آن را افراط و شدت در به كارگيري آموزه هاي ديني خصوصا آن جنبه از دين كه با حكومت و سياست ارتباط مي يايد دانست

دكتر دهقاني در پاسخ به اين پرسش كه نصر يك سنتگراست چگونه يك سنتگرا مي تواند در مقابل بنيادگرايان پاسخگو باشد، آيا ادله سنت گرايان در جهان امروزي كاربرد دارد گفت : قبل از پاسخ به اين سوال بايد واژگان بنيادگرايي و سنت گرايي را كالبد شكافي كرد. اگر مراد از بنيادگرايي اعتقاد و باور به اصول اوليه و صريح آموزه هاي معرفتي دين اسلام باشد، در اين صورت هر مسلمان و از جمله خود نصر را نيز بايد يك بنيادگرا محسوب داشت. اما آنچه امروزه عموما از واژه بنيادگرايي مراد مي شود و اين البته خود معلول تغيير و تحولاتي است كه در تاريخ مغرب زمين روي داده است، چيزي غير از تعريف ياد شده است. بنيادگرايي در تمامي اديان جهان و از جمله تاريخ خود مسيحيت نيز مصداق داشته است و در كل مي توان آن را افراط و شدت در به كارگيري آموزه هاي ديني خصوصا آن جنبه از دين كه با حكومت و سياست ارتباط مي يايد دانست. مغالطه تحويل (Reductionism) غربيان از اسلام دقيقا در همين جاست كه تمامي اسلام را منطبق با بنيادگرايي تفسير مي كنند.

وي افزود : نصر در مقام يك سنتگرا نه تنها با اين برداشت غربيان از اسلام كه خود نوعي اسلام تحريف يافته است مخالفت مي كند بلكه خود ، بنيادگريان را نيز به چالش فرا مي خواند تا با مروري دوباره بر آموزه ها و احكام اسلام سنتي خود را در جرگه كل امت اسلام كه به اعتقاد  ايشان اكثرا مسلمانان سنتگرا هستند، صرف نظر از تعلق داشتن به هر گونه مكتب فقهي و كلامي وارد كنند. امروزه ديدگاه سنتگرايانه آنهم در جهاني كه به رغم گسست دروني وحدت آن و جنگها و نزاع هاي قومي و قبيله اي تشنه معارف حقيق و اصيل است، با نوعي تسامح و تساهل درون ديني بهتر و بيشتر از هر ديدگاه ديگري مي تواند ملتها و مليتها را به گفت و گوي اديان فراخواند، هر چند چنين تسامح و تساهلي به معناي دست كشيدن از اصول اوليه و حقيقي اسلام - يعني توحيد، نبوت و معاد كه به اعتقاد مترجم نه تنها اصول اسلام بلكه اصول و مبناي تمامي اديان حقه آسماني سلف نيز هست - نيست. دقيقا در پاسخ به اين سوال است كه نصر در كتاب "فلسفه سيد حسين نصر" كه نقد ديدگاه هاي سنتگرايانه ايشان از منظرهاي فلسفي و ديني گوناگوني است، با مبنا قرار دادن ديدگاه فلسفي خاص خويش به تمامي سوالات و انتقادات محتمل از سوي منتقدان و متفكران جهان پاسخ داده است.

اسلام براي برپايي حكومت جهاني نازل شده است زيرا خاتميت، جاودانگي، جهاني بودن قرآن كه مي توان آن را مجسمه اسلام ناميد، جز با جهاني بودن اقامه حكومت اسلامي معنا نمي يابد. اسلام سياسي را بايد در سياست اسلام جست وجو كرد كه در كل چيزي جز اقامه عدل و برپايي عدالت نيست .  تفكيك اسلام و سياست تناقض آميز است. فرضيه جدايي دين از سياست از ناحيه كساني مطرح شده است كه نه اسلام را شناخته اند و نه تصور درستي از سياست دارند

دكتر دهقاني در پاسخ به اين پرسش كه اگر ما اسلام را از همان منظري كه نصر مي بيند نگاه كنيم چگونه مي توانيم اسلام سياسي را تفسير كنيم؟ آيا اسلام سياسي در تعارض با اسلام سنتي نيست، گفت : البته لازم به ذكر است كه ديدگاه نصر نيز هر چند در برخي موارد داراي نقايصي است كه همانند هر نظريه ديگري تنها با به نقد كشيدن منطقي آن پيراسته شده و به مرحله عمل نزديك خواهد شد، اما سخن در اين جاست كه نقد ديدگاه سنتگرايانه اسلام از سوي برخي نقد عالمانه اي نيست. در بعد سياسي نيز بايد گفت كه اساسا اسلام براي برپايي حكومت جهاني نازل شده است زيرا خاتميت، جاودانگي، جهاني بودن قرآن كه مي توان آن را مجسمه اسلام ناميد، جز با جهاني بودن اقامه حكومت اسلامي معنا نمي يابد. اسلام سياسي را بايد در سياست اسلام جست وجو كرد كه در كل چيزي جز اقامه عدل و برپايي عدالت نيست و همين مقوله يكي از دغدغه هاي بنيادين سنتگرايي است. دقيقا در همين راستاست كه يكي از فصول "قلب اسلام" منحصرا به عدالت الهي و عدالت بشري اختصاص يافته است. اساسا تفكيك اسلام و سياست تناقض آميز است. فرضيه جدايي دين از سياست  از ناحيه كساني مطرح شده است كه نه اسلام را شناخته اند و نه تصور درستي از سياست دارند .

وي با تاكيد بر اين مطلب كه سياست به آن معنايي كه در غرب متداول است در تعارض با اسلام قرار دارد گفت : پر واضح است كه سوال ازعينيت ديانت و سياست و امكان تحقق بالفعل آن در جهان امروز، روش هاي وصول به چنين هدفي، مطلوب بودن آن،

ما در اسلام چيزي به نام جنگ نداريم و آن چه مطمح نظر اسلام بوده و هست در حقيقت چيزي جز دفاع مقدس و يا جنگ مقدس نيست و دكتر نصر نيز دقيقا به اين نظر واقف بوده كه در "قلب اسلام" هر جا به جنگ اسلامي مي رسد از آن تحت عنوان دفاع مقدس ياد مي كند

انتظار از چنين تلفيقي و ... پاسخي ديگر مي طلبد. عدالت به عنوان آموزه اساسي حكومت اسلامي مقوله اي است كه مسلمانان در طول قرنهاي تاريخ اسلام همواره به دنبال تحقق آن بودند. يكي از مباحث مطروحه در اسلام سياسي مبحث جهاد است كه مقوله اي كاملا متفاوت از جنگ به معناي رايج غربي است. اساسا ما در اسلام چيزي به نام جنگ نداريم و آن چه مطمح نظر اسلام بوده و هست در حقيقت چيزي جز دفاع مقدس و يا جنگ مقدس نيست و دكتر نصر نيز دقيقا به اين نظر واقف بوده كه در "قلب اسلام" هر جا به جنگ اسلامي مي رسد از آن تحت عنوان دفاع مقدس (Holy War) ياد مي كند. زيرا نقش بنيادين جنگ، تهاجم و يورش يك جانبه است در حاليكه كاركرد جنگ مقدس بيشتر داراي نقش دفاعي است تا تهاجمي.

دكتر دهقاني افزود : همين امر تفاوت دو نگرش بنيادگرايانه و سنتگرايانه را نيز روشن مي سازد. هر چند ديدگاه بنيادگرايانه جنگ را متصف به صفت اسلامي مي كند اما در عين حال همچنان همانند صليبيون قرون وسطي بر بعد تهاجمي آن تاكيد مي ورزد. لكن از منظر سنتگرايانه، جنگ يا به عبارت بهتر "جهاد" چيزي جز دفاع مقدس نيست . البته آن هم در پنج مقوله  مورد تعرض . به طور كلي دفاع از اسلام سنتگرايانه تا جايي ممكن و حتي مطلوب است كه اصول اساسي اسلام از بين نرود. در خود قرآن نيز جهاد يكي از راه هاي معرفت الهي به شمار مي آيد و كساني كه در راه خداوند حهاد مي كنند، راه هاي هدايت به روي ايشان گشوده مي شود كه در نهايت چيزي جز صراط مستقيم نيست. البته جهاد اقسامي دارد از قبيل جهاد علمي، فرهنگي، مسلحانه و ... اما آنچه از آيات و روايات ماثور بر مي آيد اين است كه جهاد اكبر (جهاد با نفس) افضل و برتر ازجهاد اصغر(جهاد مسلحانه) است. به هر تقدير تفسيري كه نصر از اسلام ارائه مي دهد در تعارض با اسلام سياسي نيست و اساسا نمي تواند باشد.

بعد روحاني و باطني اسلام همان معنويت آن است كه احكام شرعي نيز بدون آن فاقد روح خواهد بود. معنويت اسلام برتر از معنويت مسيحيت و بودايي است. در عين حال كه جنبه استدلالي و عقلاني آن نيز به مراتب بيشتر از دو مورد اخير است. به اعتقاد نصر بعد باطني نه تنها اسلام بلكه همه اديان حقه آسماني واحد است و آن معرفت و وصول به اصل علوي و غايي است

دكتر دهقاني در پاسخ به اين پرسش كه آيا نصر درصدد اين است كه اسلام معنوي معرفي كند شبيه مسيحيت معنوي و يا بوديسم معنوي، گفت : همچنانكه خداوند تبارك و تعالي ظاهر و باطن است اسلام نيز ظاهر و باطني دارد. بعد روحاني و باطني اسلام همان معنويت آن است كه احكام شرعي نيز بدون آن فاقد روح خواهد بود. معنويت اسلام برتر از معنويت مسيحيت و بودايي است. در عين حال كه جنبه استدلالي و عقلاني آن نيز به مراتب بيشتر از دو مورد اخير است. به اعتقاد نصر بعد باطني نه تنها اسلام بلكه همه اديان حقه آسماني واحد است و آن معرفت و وصول به اصل علوي و غايي است. پلوراليستيك بودن اسلام نيز در چنين مفادي معنا مي يابد چرا كه اسلام به يك معنا در درون خود، اديان سابفه را جاي داده است. چنين اندراجي البته مربوط به بعد باطني يا معنوي دين است نه آداب و رسوم ظاهري و شرعي . چراكه در اسلام بعد ظاهري بسياري از آداب  و رسوم شرعي مسيحيت و يهوديت نسخ گرديده است. قالب يك عمل عبادي نيز تنها در پرتو توجه به روحانيت و معنويت آن عمل است كه مقبول و پسنديده است و اكثر فقهاي بزرگوار نيز به اين مطلب تصريح داشته اند. معنويت مسيحيت يا بودايي نيز شبيه ايمان اگزيستانسياليستي است تا ايمان اسلامي. به اين معنا كه اين عواطف و احساسات درون بشر است كه نقش كليدي را در دو آيين فوق الذكر دارند. البته لازم به ذكر است كه نصر از معنويت نه تنها مسيحيت و بوديسم بلكه حتي از روحانيت آيين هاي ديگري چون فيثاغوري، هرمسي و ... براي تبيين معرفت و معنويت اسلام سود مي جويد. وي حتي بودا را با استناد به قول برخي از فقها و مفسران مسلمان شبه قاره با جناب ذوالكفل مذكور در قرآن مطابقت مي كند و واژه بودا را مشتق از بود و هستي مي داند. سخن درباره بودا، آموزه هاي او، نحله هاي بودايي و اعتقاد نصر پيرامون اين آيين را به نحو مبسوطي در ترجمه كتاب " قلب اسلام "  آورده ام و تفصيل آن را به خود كتاب وا مي گذارم.

مترجم كتاب "قلب اسلام" در پاسخ به اين پرسش كه در صورتي كه اطلاع كافي درباره تاثيرگذاري كتاب قلب اسلام در محافل آكادميك و پژوهشي اسلامي و حتي تاثير پذيري بنيادگرايان از اين كتاب داريد بگوييد ، اظهار داشت : قلب اسلام به يك معنا قلب آن ديني است كه به نحو اجمالي و تفصيلي در تمامي اديان سابق وجود داشته است. اميد مي رود قلب اسلام كه هم اكنون مراحل پاياني خود را پشت سرگذاشته تمامي مسلمانان خواه بنيادگرا و خواه سنتگرا و محافظه كار را در درك آرمانها و واقعيات اسلام به نحو احسن ياري برساند. بر اين باورم  كه با انتشار اين كتاب دريچه اي جديد تر به روي خوانندگان گشوده خواهد شد و آنها را در شناخت اصول و معارف اصيل اسلامي ياري خواهد كرد. تاثيرگذاري اين كتاب را كه آن را با نكات تبييني وافي و كافي آراسته ام به پس از انتشار آن و واكنش جامعه علمي و مذهبي و دانشگاهي و حوزوي موكول مي كنم. ان شاء الله دانشمندان و بزرگواران با گوشزد كردن نقايص و كاستي هاي آن و احيانا برداشت اين حقير از اسلام حقيقي كه در راستاي اصول اسلام سنتي است ما را به شناخت و معرفت واقعي رهنمون ساخته و رهين منت خود گردانند.     

گفتني است كه از كتاب "قلب اسلام" ترجمه ديگري به وسيله مصطفي شهر آئيني و بازبيني دكتر شهرام پازوكي توسط انتشارات حقيقت منتشر شده است .

کد خبر 150485

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha