به گزارش خبرگزاری مهر عصر روز سهشنبه بیستم دی ماه نشست نقد وبررسی فیلم چشم به کارگردانی جمیل رستمی در فرهنگسرای فردوس برگزار شد در این جلسه جمیل رستمی(کارگردان)، شاهد سلطانی و حمید سلیمی(نویسندگان فیلمنامه)، شاپور پورامین(مدیر فیلمبرداری)، لادن مستوفی، افسانه پاکرو و حمید شریفزاده(بازیگران)، جبار آذین(مهمان ویژه) و محمدرضا لطفی(منتقد و مجری) حضور داشتند.
در ابتدای نشست محمدرضا لطفی منتقد و مجری برنامه با بیان این موضوع که کارنامه رستمی چه در زمان دستیاری و چه به هنگام فیلمسازی کارنامه جالبی است، چرا که در مقطع دستیاری با ایرج قادری تا عباس کیارستمی همکاری داشته و سه فیملی هم که کارگردانی هریک در سه فضای کاملا متفاوت بودهاست با طرح این پرسش از جمیل رستمی که هدفتان از ساخت فیلم "چشم" چه بوده جلسه را آغاز کرد که وی پاسخ داد هر سه فیلم من یعنی مرثیه برف، ژانی گهل و چشم از لحاظ تفکری در یک راستا هستند و تنها به لحاظ تصویری با یکدیگر تفاوت دارند.
وی افزود: ژانی گهل قصهای کلاسیک دارد و مرثیه برف به لحاظ پرسوناژ بسیار کم کارکتر بوده، اما فیلم چشم حال و هوای تصویری متفاوتی دارد. با این حال من چشم را از لحاظ تفکری دور از دو فیلم دیگرم نمیدانم.
در ادامه لطفی خطاب به حمید سلیمی یکی از نویسندگان فیلم پرسید که نحوه تقسیم کار بین شما و آقای سلطانی به چه شکلی بود؟چرا که اساسا در کشور ما کار تیمی کمی سخت است. که سلیمی پاسخ داد در واقع طرح فیلم متعلق به آقای سلطانی بود و من در ادامه به کار اضافه شدم و افتخار این را داشتم که از شاهد سلطانی چیز یاد بگیرم.اما نقش من به نوعی کاتالیزر بین آقای سلطانی و رستمی بود.
در ادامه منتقد برنامه از شاپور پورامین فیلمبردار فیلم پرسید که در جایی عنوان کردهاید که این فیلم راحتترین کار در کارنامه شما بوده است، منظورتان از بیان این حرف چه بودهاست؟ که پورامین در پاسخ به وی گفت به هر حال این فیلم هم مشکلات خاص خودش را داشت و این به آن معنا نبوده که ما سرکار استراحت می کردیم و یا کم فروشی صورت گرفته است، بلکه منظور من از بیان این حرف آن بود که اساسا مدیریت جمیل رستمی به عنوان کارگردان نوعی آرامش را به گروه منتقل می کرد و ما از همان ابتدا راجع به نوع کار و کادر بندی ها صحبت کردیم و به تفاهم رسیدیم و دیگر نیازی به جدل در سر صحنه نداشتیم.
پورامین گفت: قطعا شما هربار که یک اثر هنری را میبینید احساس میکنید اگر به شکل دیگری به آن میپرداختید به کار بهتری تبدیل می شد،اما ما در این کار تست های زیادی را با دوربین ویدئو زدیم تا به یک نتیجه واحد برسیم و در کل می توانم بگویم هشتاد درصد آن چیزی شد که در ذهن ساخته بودم.اما اساسا من معتقدم که فیلمبردار باید طوری کار کند که به کلیت کار لطمه نزند و در راستای خود کار باشد نه آنکه کار او گل درشت شود و به چشم بیاید.
پس از پاسخ پورامین، لطفی خطاب به لادن مستوفی بازیگر فیلم گفت که شما در این طرح اکران فیلمهای خاص به نوعی رکوردار هستید چند فیلم از شما در حال اکران می باشد. آیا از این اتفاق خوشحال هستید؟ که مستوفی در ادامه این گونه پاسخ داد که شاید ظاهرا باید خوشحال باشم که بعد از مدتها فیلمهایی که برای آنها مدتها زحمت کشیدم به اکران عمومی درآمدهاند و توسط مردم دیده میشوند. اینکه بعد از مدتها شبانهروز کارکردن و زحمت کشیدن و در صفهای طولانی ایستادن نوبت به این کارها رسیده، اما راستش از این موضوع دلخور هستم که به فیلم ها برچسب میزنند و می گویند فیلم شما مخاطب خاص است. این یعنی چی؟ یعنی فیلم شما آنقدر خاص است که مخاطب عام آن را نمیفهمد. از اینکه برای مخاطب تعین و تکلیف می شود ناراحت می شوم.ما نباید برای مخاطب مسیر تعیین کنیم که چه فیلمی را ببیند و چه فیلمی را نبیند. البته استقبال از دو فیلم گلچهره و چشم نشان داد که مخاطب عام و مخاطب خاص چیزی جز یک کلمه فرمایشی نیست.
در ادامه این بحث مجری برنامه از شاهد سلطانی دیگر نویسنده این فیلم درباره چگونگی به جریان افتادن پروسه این فیلم از طرح تا فیلمنامه و تولید توضیح خواست که وی پاسخ داد دوستی و آشنایی من با جمیل رستمی به فیلم مرثیه برف برمی گردد و در طول این مدت طرح ها و ایده های زیادی را من برای ایشان تعریف کرده بودم و راجع به آنها صحبت کرده بودیم. چشم هم مانند سایر طرح هایی که در طول این سالها با آقای رستمی در میان گذاشته بودم مطرح کردم و ایشان از طرح خیلی خوششان آمد و کار نگارش آغاز شد و بعد هم حمید سلیمی به جمع ما اضافه شد و در واقع فاصله هایی که بین من و جمیل رستمی بود را به خوبی پر کرد.
پس از صحبت های سلطانی مجری و منتقد برنامه خطاب به افسانه پاکرو دیگر بازیگر فیلم گفت با نگاه به کارنامه شما می بینیم که برخلاف خیلی از بازیگران دیگر هم نقش اول بازی می کنید و هم نقش دوم،هم سریال بازی می کنید و هم فیلم سینمایی و گویا ابایی از این موضوع ندارید و سپس از وی پرسید علت این نوع نگاه شما در چیست؟ که پاکرو در پاسخ گفت همان طور گفتید برای من نقش اول و دوم تفاوتی نمیکند. این که میگویم نقش را متر نمیکنم یک شعار نیست و به آن اعتقاد دارم، همان طور که میبینید من در طول کارنامه ام نقش اول بازی کرده ام اما در این فیلم بدون هیچ ترسی نقش دو را برعهده میگیرم و یا در سریال حسن فتحی نقش مکمل بازی میکنم. این تنها به این دلیل است که خود کار برایم خیلی با ارزش تر از نقش است.
در ادامه لطفی خطاب به پاکرو پرسید شما به دلیل نوع چهره و تن صدا از آن دست بازیگرانی هستید که در خطر کلیشه شدن در نقش های دخترهای مظلوم و مورد ظلم قرار گرفته هستید و این نوع بازیگران باید خیلی هوشیار باشند که در این دام گرفتار نشوند،شما برای این موضوع و رهایی از آن تلاشی کرده اید؟ و پاکرو هم در پاسخ گفت اتفاقا من همیشه تمام سعی خود را کرده ام که نقش های متفاوت بازی کنم و در یک نقش نمانم، کارنامه کاری من هم نشان میدهد که هم نقش مثبت داشتهام و هم نقش منفی،اما شاید به دلیل اینکه کارهایی که من در آن چنین شخصیتهایی که شما گفتید بیشتر دیده شدهاند چنین حسی القا میشود، اما در کارنامه من کارهای نقش منفی هم وجود دارد.
پس از صحبت های پاکرو مجری برنامه در مورد حمید شریف زاده توضیح داد که شما در سال گذشته سریال فاصله ها را در حال پخش داشتید که دیده شد و اساسا وقتی سریالی مورد توجه قرار می گیرد بازیگران آن هم دیده می شوند و پیشنهادات زیادی به آنها می شود.برای یک بازیگری که تازه در یک سریال دیده و کشف میشود اتخاب بعدی خیلی مهم است و انتخاب بعدی شما پس از فاصلهها فیلم سینمایی چشم بودهاست و سپس از شریف پرسید علت این انتخاب چه بود؟ که شریفزاده در پاسخ گفت کاملا درست است. اوج پیشنهاد یک بازیگر زمانی است که کارش در حال دیده شدن است و من نیز از این قاعده مستثنی نبودم و در همان زمان پیشنهادات زیادی بهم شد. اما گام بعدی ام برایم خیلی مهم بود و دوست داشتم تا گامهایم درست برداشته شود، حتی قرار بود نقش اول فیلم سیبوسلما را بازی کنم که به دلیل قرارداد با این پروژه آن کار منتفی شد و حالا که نگاه می کنم از انتخابم به هیچ وجه پشیمان نیستم. چون دیده شدن به هر قیمتی را دوست ندارم،این را به عنوان شعار نمیگویم. بهعنوان مثال برای بازی در یکی از سریال هایی که در حال حاضر درحال پخش هم هست قرارداد هم بستم،اما ته دلم کار را دوست نداشتم و در نهایت قراردادم را بهم زدم و رفتم تاتر کار کردم.
در ادامه لطفی از جبار آذین مهمان ویژه جلسه خواست تا تحلیل کلیاش را از فیلم گلچهره بازگو کند که وی در پاسخ گفت پرونده فیلمسازی جمیل رستمی رو به صعود است چه در فیم های کوتاه چه در فیلم های بلندش موفق بوده است و سعی می کند تا فیلم خودش را بسازد و این در سینمای سفرش زده امروز یک حسن بزرگ به حساب می آید.چشم نگارش خوبی دارد و بازی ها قابل قبول است و عوامل کارهایشان را به خوبی انجام داده اند و این تنها فیلم فارسی زبان رستمی با مضمون عاشقانه به حساب میآید.
وی افزود: اما دو نکته در فیلم وجود دارد اول اینکه بستن چمدان در پایان فیلم توسط ژوان سهرابی و آغاز حرکتش توضیح داده نمی شود وبه حدس تماشاگر بسنده می کند و دیگر اینکه دغدغه فیلم چه بود؟فیلم چه چیزی را می خواست به تماشاگر بگوید؟ در ادامه صحبت های جبار آذین حمید سلیمی اذعان داشت که خیلی مهم است که زن و شوهرها یکدیگر را دوست داشته باشند و به یکدیگر یادآوری کنند که طرف مقابل را دوست دارند،حتی با بیان جمله.در این فیلم مشکل بردیا این است که متوجه نمی شود که همسرش عاشقش است.
در ادامه منتقد برنامه از جمیل رستمی درباره علت نامگذاری چشم برای این فیلم سوال کرد که رستمی پاسخ داد من میخواستم سه گانه چشم،گوش و زبان را بسازم .سه عنصری که به نوعی ادراک ما از جهان هستی را شکل می دهند و باعث قضاوت ما میشوند. در بخش چشم قصد داشتم تا هرکس از نگاه خودش ببیند و قضاوت خودش را داشته باشد. پس از این پاسخ رستمی لطفی باردیگر از کارگردان پرسید که فضای حاکم در فیلم به شدت لوکس است و در بعضی جاها آزاردهنده می شود و فیلم را از حالت ایرانی بودن خارج کرده است. علت استفاده از این نوع فضاها چه بودهاست که وی پاسخ داد در طول سال چیزی حدود صد فیلم ساخته می شود ولی همه آنها یک تصویر را نشان میدهند، همه ما در فیلمها تصویرهای یکنواختی از شهرهای مختلف داریم و ما در این فیلم به عمد با این منطق که شخصیتهای ما از قشر خاصتری است. عامدانه به سمت لوکیشنها و طراحیهای متفاوتتری رفتیم تا کمی با بقیه آثار از لحاظ جنس تصاویر متمایز شویم.
در پایان بار دیگر منتقد برنامه خطاب به رستمی گفت بحثی که این روزها در مورد فیلم شما زیاد مطرح می شود موضوع شغل ژوان و استفاده از عنصری مثل توجه زن به زبان کردی است که کارکرد عمده ای در قصه ندارد و می تواند به محقق هر زبان دیگری تبدیل شود. سپس از رستمی در این باره توضیح خواست که وی هم گفت بله حرف شما درست است،اما ما در این کار برای زن به شغلی نیاز داشتیم که در سفر باشد و مشاغل مختلفی را هم بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بهترین شغل با توجه به مختصات شخصیتی کارکتر ژوان نویسنده و محقق زبان و فرهنگ فولکلور یک منطقه است و اگر می خواستیم این شخصیت را محقق زبان ترکی یا خراسانی نشان دهیم مجبور بودیم تا مترجم و کارشناسی در این زمینه میآوردیم،اما به دلیل کرد بودن خودم و آشنایی که با فرهنگ فولکلور کردی داشتم تصمیم گرفتم تا ژوان را محقق زبان کردی نشان دهیم تا در این باره حداقل به مشکلی برنخوریم و نیاز نباشد که برای این بخش زمان صرف کنیم.
این نشست در ساعت 22 با تجلیل از عوامل به کار خود پایان داد.
نظر شما