اظهارات بوش درشرايطي صورت مي گيرد كه منطقه وجهان اكنون بشدت دستخوش بحرانهاي ناشي از سياست هاي تنش آفرين كاخ سفيد بويژه تيم نو محافظه كاران ما جراجو مي باشد.
حمايت بي دريغ نو محافظه كاران ازسياست هاي سركوبگرانه آريل شارون نخست وزير رژيم صهيوينستي، شكست سياستهاي آمريكا در عراق وگسترش موج تروريسم در منطقه وجهان جزئي از دست آوردهاي 4 سال سياست غيرمتوازن بوش وتيم وزارت خارجه و پنتاگون تلقي ميشود.
بيش از4 سال پيش هنگامي كه جرج بوش كوچك چارچوب سياست كلي دوره اول رياست جمهوري خود را ترسيم مي كرد تامين امنيت ملي آمريكا را مورد تاكيد قرار داد .
مبارزه با تروريسم و حل مساله فلسطين و برقراري دموكراسي در برخي كشورهاي منطقه در فرايند خاورميانه بزرگ جزئي از راهبردهاي سياست اعلام شده جرج بوش بود.
اما برخلاف انتظار نه تنها امنيت پايدار درآمريكا برقرار نشد بلكه جهان شاهد شكل گيري موج جديدي از تروريسم بين المللي بود كه اين موج بيش از پيش شهروندان آمريكائي را هدف قرار داد.
قتل بيش از 1400تن از سربازان آمريكا درعراق وبه مخاطره افتادن جان شهروندان كشورهاي اروپائي و افزايش حملات انتقامجويانه عليه نيروهاي هم پيمان آمريكا در عراق بخشي از واكنش ملت هاي منطقه نسبت به سياست هاي نو محافظه كاران آمريكابود.
با اين حال جرج بوش بدون تعديل سيات هاي خود از طريق تغيير تيم سياستگذاركاخ سفيد بار ديگر نشان داد كه همچنان مصمم است تا به راه پر مخاطره واشتباه آميز خود ادامه دهد.
اين راه قطعا به همگرائي تروريست هاي منطقه وجهان و واگرائي كشورهائي كه مايلند در چارچوب يك سياست منطقي و متوازن براي ريشه كن كردن تروريسم با آمريكا همكاري صادقانه داشته باشند، منجر خواهد شد.
اظهارات اخير بوش در مورد فعاليت هاي هسته اي صلح آميز جمهوري اسلامي و استفاده از عبارات تهديد آميز عليه اين كشور قطعا در جهاني كه ثابت كرده "خشونت بطور طبيعي خشونت ايجاد مي كند " جائي ندارد.
ايران به دليل موقعيت ژئوپلتيكي وبرخورداري از پتنانسيل هاي اجتماعي و قدرت باز دارندگي لقمه اي نيست كه بسادگي براي آمريكا قابل هضم باشد.
امتداد عقيدتي ايران به فراخناك تمامي كره زمين است وملتهاي مسلمان وحتي ملتهاي جهان سوم در طول 25 سال گذشته شاهد شكل گيري نظامي به نام جمهوري اسلامي بودند كه يك پيوند معقول، منطقي وانساني از باورهاي ديني و دموكراسي مورد قبول جامعه جهاني ايجاد كرد.
اين نظام جديد درگستره آشفتگي ها وهرج ومرج هاي سياسي قدرتهاي جهانخوار كه مايل نيستند پديده جديد ي تحت عنوان" دين باوري و موكراسي" فرا روي ملتهاي محروم قرار گيرد، ثابت كرد كه بشريت به دور از سيطره ابر قدرتها مي تواند بسوي سعادت ،خوشبختي و همزيستي مسالمت آميز حركت كند.
8 سال جنگي را كه صدام ديكتاتور سابق بغداد به نيابت از سوي آمريكا عليه اين نظام تحميل كرد ومنجر به پيروزي معجزه آساي ايران شد در حقيقت يك آزمون تاريخي براي همه ملتهاي محروم جهان بود.اين آزمون نشان داد كه برخورد نظامي هرگز نمي تواند اراده ملتهايي كه بخواهند مستقل و سربلند زندگي كنند وچشم به آينده اي روشن داشته باشند كوچكترين تزلزلي ايجاد كند.
جرج دبليو بوش متاسفانه ثابت كرد كه هرگزرئيس جمهوري نيست كه سعادت ورفاه ملت خود را در نظر مي گيرد، بلكه از طريق اتخاذ سياست هاي خشونت آميز آمريكا را به سوي يك سراشيبي خطرناك هدايت مي كند.
بنابراين جمهوري اسلامي ايران نه تنها اظهارات تهديد آميزرئيس جمهوري آمريكا را به محمل جد نمي گيرد بلكه با عزم واراده بيشتربراي رسيدن به اهداف والا وانساني خود و برخورداري از حق طبيعي خود براي دست يابي به فناوري هسته اي ادامه خواهد داد.
بوش بايد قدري ازتاريخ عبرت بگيرد وبا تعقل وتدبير بيشتري درسياست هاي گذشته خود تجديد نظركند واز بكارگيري عبارات خشن وغير ديپلماتيك در مورد ملتي كه در گذرتاريخ صفحات درخشاني ثبت كرده است بپرهيزد.
وسرانجام اينجا ايران است، مهد دليران، مهد ملتي است كه تاريخ گذشته آن تابناكترين سرفصل همه تاريخ بشريت را تشكيل مي دهد، ومقابله با ظلم وتجاوز وجهانخواران بين الملل، بديهي ترين شاخصه اين ملت است.
نظر شما