به گزارش خبرنگار مهر، موزه هنر امام علی(ع) با هدف معرفی و ارایه اصیلترین اسناد و مصداقهای خلاقه فرهنگی تجسمی با هویت ایرانی شیعی، کارگاههای نقاشی قهوهخانهای و پشتشیشه و نمایشگاه نقاشی پشتشیشه را برگزار کرد.
کارگاههای نقاشی قهوهخانهای و نمایشگاه نقاشی پشتشیشه که مروری بر نقاشیهای پشتشیشه از دوره زندیه تا به معاصر است، در ادامه برنامهها و رویکرد تخصصی موزه هنر امام علی(ع) در ماههای محرم و صفر، با هدف پژوهش و آموزش هنر ایرانی اسلامی و تاکید بر مضامین مذهبی با هدف آشنایی، ترویج و گسترش بیشتر این هنر در بین هنرمندان جوان و علاقهمندان با موضوعات مذهبی است.
در این نمایشگاه آثار اساتیدی همچون عبدالحسین، محمود، آقا صادق، محمود، عبدالله، اسماعیل گیلانی، علی اکبر گیلانی، قربان علی قربانی، بیوک احمری، عبدالله و امیر رحیمی، شقایق جزایری نیز با همکاری مجموعهداران خصوصی در این نمایشگاه ارایه خواهد شد.
قدیمی ترین آثار نقاشی پشتشیشه متعلق به قرن سوم و یا چهارم پیش از میلاد مسیح است که بیشترین نمونههای آن از کشور ایتالیا بدست آمده است. تاریخ ساخت و کاربرد شیشههای رنگی در ایران به دوره ایلامیان میرسد، بر اساس شواهد، هنر نقاشی پشتشیشه در ایران یک هنر وارداتی بوده و در ابتدا در اندازه های کوچک و بیشتر به صورت تزیینات معماری استفاده می شدهاند.
قدیمی ترین آثار نقاشی پشتشیشه متعلق به قرن سوم و یا چهارم پیش از میلاد مسیح است که بیشترین نمونههای آن از کشور ایتالیا بدست آمده است. تاریخ ساخت و کاربرد شیشههای رنگی در ایران به دوره ایلامیان میرسد، بر اساس شواهد، هنر نقاشی پشتشیشه در ایران یک هنر وارداتی بوده و در ابتدا در اندازه های کوچک و بیشتر به صورت تزیینات معماری استفاده می شدهاند.
این تزیینات بیشتر به صورت ساده و شامل چند سطح رنگی یا نقش گل و برگ و اشکال هندسی با معدود رنگهای تخت و دو بعدی بود. اعتقاد بر این است که نقاشی پشتشیشه به صورت مستقل از دوران صفوی در ایران رایج شدهاست.
در دوران زندیه این هنر رونق یافت و از نیمه نخست قرن سیزدهم هجری قمری با شروع سلطنت فتحعلی شاه قاجار، شیوه نقاشی صورت یا شبیه کشی در ایران رواج مییابد.
در اواخر قرن 13 و اوایل قرن 14 در شیراز، اصفهان، کاشان، قزوین و تهران از نقاشی پشتشیشه در گچبریها و آینهکاریهای منازل اعیان استفاده میشده است البته همزمان با تزیین در ساختمانها این هنر به صورت مستقل هم اجرا میشد.
نقاشیهای پشتشیشه و آینه را می توان از حیث محتوا و مضمون به دو دسته کلی تقسیم کرد:
نقاشیهای مذهبی شامل: خطوط قرآنی، شمایل ها، روایات مذهبی
نقاشیهای تزیینی شامل: گل و مرغ، نقوش انسانی، پرتره، حیوان، هندسی و منظره
نقاشیهای تزیینی شامل: گل و مرغ، نقوش انسانی، پرتره، حیوان، هندسی و منظره
در میان این آثار، شمایلها و نقاشی خطها به دلیل دارا بودن مفاهیم مقدس و سنتی اهمیت ویژهای دارند. از یک طرف خطوط آشنای مینیاتور را در ذهن تداعی میکنند و از طرف دیگر روایتهای ماندگار مذهب تشیع و نشانههای آن با تلفیق فرهنگ باستانی ایران را تداعی می کند.
اعتقاد مردم به مذهب شیعه و سنتهایی که نسل به نسل دنبال شدهاند، موجب شده تا این هنر به هنری شیعی- ایرانی تبدیل شود. نقاشی پشتشیشه در ایران را میتوان تجلیگاه خاطرات و ارادت باطنی و باورهای دینی نقاشان در جسم شفاف شیشه دانست.
هنرمندان برای تجلی جلوههای نور در آثارشان قبل از شروع کار وضو میگرفتند و با نیت تقرب به آستان دوست طرح میزدند. در این میان حادثه عاشورا نقطه عطف تابلوهای مذهبی است. شاید انتخاب شیشه به عنوان زمینه و بستر نقاشی، تمثیلی از انتقال نور آسمانی بوده که جلوهای از کمال مطلق است و نقاش، واسطه انتقال نور به بیننده است.
بیشتر نقاشیهای پشتشیشه به سفارش دراویش و قهوهخانهداران و ... به دست نقاشان سوتهدل در قهوهخانهها و اماکن مذهبی پدید میآمد. همچنان که قهوهخانهها از دوره صفویه محل گردهمآیی افراد و اقشار مختلف بودهاند، نقالان و نقاشان نیز در کنار یکدیگر از راه داستانسرایی و شعرخوانی نقشبهسزایی در آشنایی مردم با پیشینه فرهنگی و سنتی خود در دوران پیش و پس از اسلام ایفا کردهاند و این محل را به خاستگاه آفرینش آثار خیالینگاری و پشتشیشه مبدل کردند.
بیشتر هنرمندان نقاش قهوهخانهای و پشتشیشه از میان نقاشان ساختمانی برخاستند که با اخلاص و در عین تهیدستی، هنر خود را در خدمت اعتقادها و ارادت عمیق مذهبی به کار گرفتند. شمایلنگاری امامان معصوم، روایات مذهبی، به ویژه واقعه کربلا و داستانهای شاهنامه فردوسی، از اصلیترین موضوعات نقاشی پشتشیشه هستند.
ابتدا شیشه را می شستند و خشک می کردند، سپس طرح کلی منظره یا موضوع مورد نظر را بر آن می زدند و شروع به رنگ گذاری از آخر به اول بر آن می کردند. ابتدا نزدیک ترین نقوش و سطوح نقاشی به بیننده را بر سطح پشت شیشه می نگاشتند و به همین روال برعکس، کار نقاشی را ادامه می دادند. مثلاً از نقوش لباس یا جزئیات انسان یا هر چیزی که در پلان جلو ایستاده بود یا درختی که جلوتر از همه بود شروع می کردند، درختان یا عناصر پشت سر او را بعد از آن می کشیدند و آخر سر به کشیدن و رنگ کردن عناصر دور دست و کوه و آسمان می پرداختند. گاهی هنرمند مجبور بود که حین کار، در جلوی شیشه بنشیند و از جهت رو به رو به آن بنگرد و دست خود را خم و در آن ور شیشه، نقشپردازی یا رنگگذاری کند.
از نقاشان معروف این تکنیک در دوره زندیه، آقا صادق شیرازی، آقا نجف و آقا زمان و از دوره قاجار مهرعلی، استاد احمر و از دوره پهلوی عبدالجلیل، عبدالحمید، حسین همدانی و از چند دهه اخیر امیر رحیمی، مهین عظیما، عفت رحیمی، محمد علی ذوالقدر، مرتضی قاسمی، امیر رحیمی، عبدا... رحیمی و غیره را میتوان نام برد.
نظر شما