دکتر محمدحسین رجبی(دوانی) معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه امام حسین(ع) و کارشناس تاریخ اسلام در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد اینکه چه شرایطی ایجاد شد که جامعه اسلامی بعد از رحلت حضرت رسول(ص) یکباره از مسیری که حضرت در نظر گرفته بودند خارج شد و ولایت اهل بیت به عنوان حکومت و خلافت تحقق پیدا نکرد و جامعه از این فیض عظما محروم شد، گفت: این موضوع مسئله بسیار مهمی است، اگر به دوران رسالت پیامبر توجه داشته باشیم و در زحماتی که آن حضرت برای هدایت امت کشید کنکاش کنیم می بینیم که بسیاری از رهنمودهای آن حضرت برای مردم کاملا هضم شده بود و مردم آنرا پذیرفته بودند و ایمان و اعتقاد داشتند .
وی افزود: به رغم یک چنین امتحان خوبی که در اکثر موارد یاران پیامبر(ص) از خودشان نشان دادند و از این امتحانات سربلند بیرون آمدند اما در امر ولایت مولای متقیان امیرالمؤمنین(ع) اکثر جامعه اسلامی موفق نبودند و در امتحان ولایت مردود شدند.
این کارشناس تاریخ با بیان اینکه اگر به این مسئله بیشتر توجه کنیم در می یابیم که با وجود تلاش هایی که مهاجران در راه پیشرفت اهداف پیامبر داشتند در بعضی نکات هنوز ارزش های جاهلی در میان مردم زنده بود اظهار داشت: برادری که پیامبر(ص) در بین مردم حاکم کرد و می خواست ارزش های غلط جاهلی و تعصب قبیلگی را از بین ببرد در زمان حیات پیامبر به طور کامل محقق نشد. حضرت مردم را دو به دو با هم برادر کردند به خصوص از قبایل رقیب تا اینکه ارزش های جاهلی از بین برود و ارزش های معنوی و دینی جایگزین شود ولی می بینیم که این مسئله آنچنان باید و شاید مورد استقبال قرار نمی گیرد.
نویسنده کتاب "مکتوبات و بیانات سیاسی علمای شیعه " تصریح کرد: مسئله دیگر این بود که اینها تصور می کرند پیغمبر(ص) از بنی هاشم است اگر امامت و خلافت هم در بنی هاشم استمرار داشته باشد فضیلتی برای بنی هاشم حاصل خواهد شد که دست نیافتنی است و بقیه مهاجران و تیره های مختلف قریش از این فضیلت محروم خواهند بود، چون در دوره جاهلیت رقابتی میان تیره های مختلف قریش وجود داشت.
رجبی با بیان اینکه این موضوع پیش از سقیفه میان قریشی ها که اکثریت مهاجران را تشکیل می دادند وجود داشت، لذا خود پیامبر(ص) هم می دانست قریش نسبت به ولایت امیرالمؤمنین(ع) حساس است؛ گفت: در غدیر خم وقتی وحی می آید که ابلاغ کن پیامبر(ص) واهمه دارند که اگر ابلاغ کند قریش برنتابد و بایستند و تفرقه ایجاد کنند لذا می بینیم که لحن آیه نسبت به پیامبر(ص) تند می شود "وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ" اگر ابلاغ نکنی رسالتت را انجام ندادی. خداوند می داند که پیامبر(ص) از چه واهمه دارند لذا پیامبر را تسکین می دهد و آرام می کند و می فرماید: "وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ" این موضوع در میان مهاجران وجود دارد و انصار این گونه نیستند.
نویسنده کتاب "وسایل و فتاوی جهادی علمای مسلمان" تصریح کرد: مهاجران نسبت به امام علی(ع) حساس بودند که چرا ایشان در میان اصحاب پیامبر(ص) این گونه یکه تاز است، اما انصار اینگونه نبودند اتفاقا انصار حب اهل بیت را هم داشتند و با امام علی(ع) مشکل نداشتند اما علت اینکه سقیفه را به پا کردند خبطی بود که با برداشت های غلط مرتکب شدند و آن این بود که اول از مخالفت مهاجران با امیرالمؤمنین(ع) آگاه بودند و می دانستند که مهاجران زیر بار حکومت امام علی(ع) نمی روند. ثانیا در روزهای آخر عمر شریف پیامبر(ص) بارها شنیدند که پیامبر با وجود اینکه اکثریت دارند به اقلیت مهاجر می سپارند. انصار حساس شدند که چه شده پیامبر(ص) ما را این گونه به مهاجران می سپارد تا جایی که پیامبر(ص) فرمودند با همه سفارش هایی که کردم به انصار ظلم ها خواهد شد.
وی افزود: انصار یقین کردند که مهاجران نمی گذارند علی(ع) خلافت و ولایت را به عهده بگیرد چون اگر علی(ع) مسئولیت را به عهده بگیرد ظلمی صورت نخواهد گرفت، لذا با علم به حساسیت مهاجران به امام علی(ع)، بنا را بر این گذاشتند که چون مهاجران مخالف امام علی(ع) هستند و حال که قرار است آنها قدرت را به دست بگیرند بهتر است کاری کنیم که آنها به خواسته خود نرسند تا به ما ظلم نکنند.
رجبی دوانی گفت: سقیفه را تشکیل دادند که مانع روی کار آمدن مهاجران شوند ولی خبطشان در این بود که مهاجران چون اقلیت بودند نمی توانستند خود را بر انصار تحمیل کنند اما به دنبال فضل و تریبونی بودند که راحت بتوانند از آن استفاده کنند و از پس انصار بر بیایند و خود انصار این فضا را در اختیار آنها قرار دادند یعنی اگر انصار سقیفه را تشکیل نمی دادند با توجه به اینکه انصار هم به آنها حساس بودند مهاجران چگونه می توانستند خود را بر اکثریت تحمیل کنند.
نویسنده کتاب "زندگی سیاسی امام خمینی(ره)" یادآور شد: سقیفه محرمانه بود و مهاجران عامل نفوذی در این نشست داشتند؛ یکی از دوستان عمر بن خطاب عامل نفوذی بود همین که دید روی سعد بن عباده توافق شده او از سقیفه خارج شد و به عمر بن خطاب خبر داد و عمر به سرعت به سراغ ابوبکر فرستاد و همراه أبوعبیده جراح به سقیفه آمدند و با زیرکی بین انصار اختلاف انداختند و دعوای قدیمی اوس و خزرج را زنده کردند و به جان هم انداختند و حدیثی را به پیامبر(ص) نسبت دادند که ایشان فرموده که جانشینان من از قریش هستند و ما اولی هستیم و انصاری که با هم اختلاف افتادند با لج و لجبازی با یکدیگر آنها را به عنوان خلیفه پذیرفتند حال آنکه مقدماتی داشت و بحث ها و نزاع ها و جدل هایی اتفاق افتاد اما وقتی به مرحله تفرقه بین انصار کشید انصار از لجاجت خلافت را به مهاجران دادند و اینها برنده منازعه قدرت شدند.
نظر شما