۱۰ بهمن ۱۳۹۰، ۱۲:۲۴

فرحناز علیزاده:

«سرد سفید» بین رمان و اقتباس سردرگم مانده است

«سرد سفید» بین رمان و اقتباس سردرگم مانده است

فرحناز علیزاده در نشست نقد رمان «سرد سفید» این اثر را بین رمان و اقتباس آزاد سردرگم دانست و گفت: نویسنده کتاب فرم را می‌شناسد اما کاش می‌دانست که کی و چگونه باید از آن بهره برد.

به گزارش خبرنگار مهر،  نشست نقد ادبیات داستانی دفاع مقدس با موضوع نقد و بررسی داستان بلند «سرد سفید» نوشته کاوه بهمن با حضور احمد شاکری و فرحنازعلیزاده در محل ستاد مرکزی راهیان نور برگزار شد.

در این نشست فرحناز علیزاده با اشاره به نگاه نویسنده کتاب به نگارش داستان، گفت: این کتاب در روی جلد خود عنوان می‌کند که اقتباسی است آزاد از زندگی شهید حاج الله‌رضا هنری لطیف‌پور اما در متن داستان فصل‌های زیادی به شخصیت اصلی داستان که فردی غیر از اوست اختصاص داده شده و این مساله باعث شده ندانیم که با یک رمان روبرو هستیم یا یک داستان اقتباس شده بر مبنای زندگی یک شهید.

وی ادامه داد: این کتاب را نه تنها داستان زندگی یک شهید نمی‌توان دید که باید آن را داستان زندگی یک نویسنده به نام پرهام دانست که سعی دارد بر اساس زندگی یک شهید یک رمان بنویسید. این موضوع شاید در نگاه اول قالب رمان را به ذهن تداعی کند اما ارجاعات زیاد نویسنده به قرآن کریم و حتی اسطوره‌ها این مساله را زیر سوال می‌برد و از طرف دیگر اگر همه اینها را هم کنار بگذاریم باز با این مساله روبروهستیم که کتاب هیچ کدام از این دو گونه نیست.

علیزاده در ادامه با اشاره به گونه ادبی اقتباس آزاد گفت: مدت زمانی که در داستان برای روایت از آن استفاده می‌شود در کنار نقل قول‌های مستقیمی که نویسنده از آنها بهره می‌برد به ما می‌گوید با یک اقتباس آزاد روبرو نیستیم از طرف دیگر در متن کتاب دیده می‌شود که نویسنده کمتر از ذهن و تخیل خود برای نگارش استفاده کرده است و این مساله رمان بودن کار را نیز زیر سوال می‌برد.

این منتقد تاکید کرد: اگر کار کاوه بهمن را در «سرد سفید» داستان بنامیم پس صحنه رخداد آن کجاست و چرا معلوم نیست؟ عدم توالی خط زمانی رخداد را در کجا باید جستجو کرد؟ گره‌گشایی چطور؟ شخصیت پردازی چطور؟ من مقدمه کتاب را در اندازه شروع یک رمان می‌بینم اما بعد از آن انگار نویسنده تنها درصدد ارائه یک گزارش بوده است و نه خلق اثری بر مبنای اقتباس ادبی آزاد.

علیزده تاکید کرد: وقتی می‌گوییم داستان یعنی باید مواد خامی به نویسنده برسد و او با شرح آن به نوعی درگیری ذهنی خود با آن ماده خام را به رخ مخاطبش بکشد اما این اثر اینگونه نیست.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به دوره زمانی تالیف و انتشار کتاب گفت: سال 89 که سال تالیف این اثر بوده دوره‌ای ‌است که در آن گرایش به تکنیک‌گرایی در داستان‌نویسان ایرانی زیاد دیده می‌شد بدون آنکه بدانند این تکنیک چگونه باید به کار برود و به نظر من کاوه بهمن هم تحت تاثیر همین نگرش بوده است اما ای کاش او کمی بیشتر به خودش در این اثر نزدیک می‌شد و می‌دانست که چرا و چگونه از فرم در داستان می‌توان استفاده کرد.

علیزاده افزود: چندی قبل از نویسنده کتاب مصاحبه‌ای خواندم که می‌گفت داستان دفاع مقدس دچار کلیشه شده است. من هم با این نگاه موافقم اما آیا این کار او نیز نوعی ورود به عرصه کلیشه بوده است. او تصویری سفید سفید از یک رزمنده ارائه داده است و این محمل به او اجازه نمی‌دهد که تضادی در داستان وارد کند و این همان استفاده نکردن از قابلیت‌های فرم در داستان است.

کد خبر 1520712

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha