به گزارش خبرنگار مهر، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران سراسر پیشرفت و توسعه، اقتدار و امنیت، ایمان و اعتقاد است و تک تک الفبای فارسی تعریفی از این پیروزی شکوهمند دارد.
حجت الاسلام سید ابراهیم حسینی، امام جمعه ابرکوه انقلاب اسلامی را در حروف الفبای فارسی با نگاهی نو تعریف کرده و ابهت این پیروزی شکوهمند را به تصویر کشیده است.
الفبای انقلاب
(الف): امواج انقلابش، انبوه ابابیل و اباطیل افیونگر و اژدهای افسونگر اساطیر الاولین را به کام نابودی کشاند و با انفجار این نور، شاهراه ایمان و ایثار، اعتقاد و افتخار را روشن کرد.
(ب): انقلابی که بارقه امید برای بینوایان و برق بصیرت برای بینش صحیح بشریت شد و دلهای بلبلان بوستان بهمن پیروز را در بهارستان بلدالامین به پرواز درآورد و بنیان بیت العنکبوتی بیدادگران و بی دردمسلکان و بیگانه پرستان را برکند و برج و باروی رویابی آنان در 22 بهمن به برهوت سپرد.
(پ): انقلابی که پیکار پاکبازان و پایمردی پولادین مردانی بود که پیوسته پرخاشگر علیه پلیدی های پادشاهان چون پرویز تا پهلوی بودند و با پاک کردن کشور از مظاهر پلشتی و پوچی و اسیران پیله پندارهای پوشالی غرب را نیز سرنوشتی پاییزی داد.
(ت): سلام خدا بر مقتدای راستین انقلاب که تقویم تاریخ را به نفع توده های تاراج شده و تازیانه خورده ورق زد و تپانچه توبیخ را علیه تزویرگران و تبه کاران نشسته بر تخت تفرعن به کار برد و از تجلیگاه طور، تنزیل تورات نجات وارثان تبوک و تاسوعا را در جهان نوید داد.
(ث): او با الگوی ثاراللهی، ثناگویان ثنویت نوین را به تداوم بخشان راه شهیدان ثانی و ثالث تبدیل کرد و ثروت مادی و معنوی مردم را که ثمره رنجشان بود از حلقوم ثعلبان آمریکایی و غربی به درآورد و به همگان عزم ثابت بخشید.
(ج): رهبری که جبروت انقلابش بر اردوگاه استکبار جام زقوم جنهم شد و جدار جدول جاسوسان جهانخوار را درهم ریخت و جلالت اسلام و جایگاه رفیع آن را جاودانه ساخت و دوران حاکمیت جاهلیت مدرن جباران قرن را به سر رساند.
(چ): امام بزرگواری که با چوب انقلاب چاکران چکمه پوش و چاپلوس شیطان بزرگ و اذناب اروپاییش را که در این کشور و جهان سوم مشغول چریدن و چاپیدن بودند به دیار اربابانشان راند و از چشمه بصیرت و آگاهی، جام استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را به دست ملت داد.
(ح): حرامیان متکبر و بدخواه را حقیر و ناکام کرده و جام حلاوت حماسه ایمان و ایثار را به دست حامیان دین حنیف داد.
(خ): خشم مقدس او علیه خائنان به دین و وطن، خروش عمومی یارانش را به دنبال داشت تا خیمه شب بازان رژیم ستم شاهی و نیز خرقه پوشان مقدس مآب مخالف انقلاب را که خونابه دلش بودند برای همیشه از صفحه روزگار محو کند و ایران خراب آباد را از نو بسازد.
(د): گرچه دیوسیرتان دیوانه، حرکت دلقکی خود را به کار گرفتند و با ترور و وحشت، دشنه در دل ملت فرو کردند و دام دروغ و شایعه گستردند و به خاطر دیبای دنیا، دین فروختند و دوستی با آمریکای دجال و دشمنی با ملت را ترجیح دادند، اما سرانجام درخشندگی عزم انقلابی ملت، چشم این شب پرستان نشسته بر دژ پوسیده شیطان بزرگ را کور کرد.
(ذ): شهیدان راه امام و انقلاب، ذبیحه های مقام قرب ذوالجلال شدند، چو اینکه این به خون خفتگان چون ذوالفقار حیدر بر فرق اهریمن ظلم و جهل فرود آمدند و ذخیره ذی قیمت برای انقلاب شدند.
(ر): روحانیت راستین به عنوان رسولان امام و انقلاب، رسالت رحمانی و خطیر خود را پذیرا شدند تا روح انقلاب ملت رهیده از چنگال رجالان را نگهبان باشند و از رهگذر انقلاب، رخش راهوار رستگاری ملت را به حرکت آورده و رایحه رشد و تعالی و بالندگی را استشمام کنند.
(ز): زعیم انقلاب با ندای حمایت از زاغه نشینان، زمزم زندگی را به کام این زجرکشیدگان ریخت و به زوایای وجودشان جانی انقلابی بخشید و زنگار زهرآگین زندیقیان ابلیسی را از دست ملت خود گرفت و زالوصفتان بدخواه را زمین گیر کرده و زورگویان زبان دراز و مستکبر را به زنجیر زبونی کشید.
(ژ): برای انقلاب در ژاله، لاله روئیده و جنایت و کشتار در میدان ژاله، ژست ابلهانه ژاندارم منطقه را در هم ریخت و از ژرفای تاریخ، مژده پیروزی ژرف اندیشان را بر بداندیشان نوید داد.
(س): انقلاب، سیادت را به ملت ستم سوز و سرافراز ایران به ارمغان آورد و ستمگران سفاک را که سالار سوخته ای بیش نبودند از سریر قدرت به زیر کشید.
(ش): شکوه انقلاب، شعله بر جان شیطان بزرگ و شریکان شرورش افکند و ایستادگان بر قله شهادت را که شعله فروزان در شبستان امید و شیدایی و شاهد حقانیت شریعت شیعه بودند با شهد شیرین شهادت به جایگاه شرف ابدی رساند و شیپور شجاعت شهیدان انقلاب، صبح پر شرارت سلطه شاهنشاهی را به شام شومشان مبدل ساخت.
(ص): طلوع صبح صادق برای حکومت صالحان نوید انقلابی شد که صحنه هایش نمایش صلابت و صولت حیدریان صابر بود. آنان که صلوات و صلوات را صبغه زندگی با صفای خود کرده بودند.
(ض): ضرورت ضربه بر فرق ضلالت، شعار انقلاب بود که ضربانش ضربت ضرغام را می ماند تا ضایع شدگان تاریخ به دست ستم را به ضیافت خانه ضوء و ضیاء در ضلع ضریح "الله" دعوت شوند.
(ط): طاغوت، دوران طغیانش به سرآمد و انقلاب، بهار پرطراوت طاووسیان در بوستان طوبی شد تا طلسم رویایی طرفه را بشکند و طوق اسارت را از گردن ملت بردارد.
(ظ): ظلم، واژه منفوری که انقلاب بر آن خط بطلان کشید و ظفرمندانه زمینه ساز طلوع صبح ظهور منجی عالم بشریت شد تا ضامن تطهیر ظاهر و باطن زندگی بشر شود.
(ع): عصیان بر عاصیان، عظمت عاج گونه 2500 ساله آنان را منقرض کرد و امت عدالتخواه با الهام از پیام عصر عاشورا و با اهدا سرمایه جان، عقبه عفریت عفن عفلقیون بعثی عراق را نیز به دیار عدمستان فرستاد.
(غ): غلبه بر غاصبان تاریخ حق بشریت نتیجه غریو انقلاب شد تا غاشیه داران غاصب را که در غرفه غرور غنیده بودند و با غارتگری غلات غریبان ارتزاق می کردند به غار غمکده غولهای زمین خورده، بکشاند.
(ف): انقلاب در عصر فریب، فرقان حق و باطل شد تا در دهه فجر نوید فروپاشی ستون فقرات فتنه و فقر و فساد را دهد و فرهنگ فلاح و فتوای فتوت و فطانت را ترویج نماید و فداکاران فاتح را به فتح الفتوح مژده دهد.
(ق): قاموس این قیام، قتال و جهاد و مبارزه با قبیله قابیلی بود که با قشون قسی القلبشان قافله قبله را قلع و قمع می کردند.
(ک): بی کفایتی و ناکارآمدی وارثان کاخهای کیکاووس و کیقباد و کسری موجب شد که تو گویی ملت، کمال کمیلی خود را از کوفه و کشیشی از کلیسا و کلیمی از کنشت بیابد و با جلوداری رهبرش، سران کاخ کفر را با پیروان کاهن و کاهلشان به کیفر کردار برساند و کوخ نشینان را حمایت کند.
(گ): گستره این انقلاب گرداگرد گردون شد که بیداری اسلامی و جنبش وال استریت، گلبانگ گیرا و گرانمایه اسلام خواهی دست بر گریبان گیتی انداخته و گمنامان را از گرداب گمنامی گذرانده و آنان را به گذرگاه پیروزی رسانده است تا گریبان گرازان و گرگان آدمخوار را بگیرند و با گامهای مردانه خود آنان را به گورستان تاریخ بفرستند.
(ل): لشکر ابلیس هدفش لطمه بر بیداردلان در لیله القدر است اما ناکامیش ملازمه دارد با مبارزه با لفاظی ها به ویژه در لفافه لف و نشر . چون انقلاب لفظ لسان الغیب بود.
(م): مبارزه بی امان با مظاهر مسرف و مترف و محتکر، اصلی اساسی در انقلابی بود تا مبارزان مؤمن از ماذنه عشق و محراب و منبر، نوید مرگ منافقان و عناصر ملحد را دهند و مژده معراج را برای میثاقیان مکه و مدینه و مشعر و منی داشته باشند.
(ن): انقلاب ناقوس مرگ ناجوانمردانی شد که ناشر ناهنجاری ها و ناپاکی های اخلاقی و عملی بودند که نتیجه نفوذ فرهنگ غرب است و پاسدارانش نگهبانان نگارستان نارین تاریخ شدند.
(و): رهبری این انقلاب به عنوان ولی فقیه ودیعه دار میراث وادی وحی شد تا با حکومت دینی، وادی ایمن را برای سالکان راه وصال در ورطه واقعه ها و بحرانها با ورزیدگی و تبحر بسازد و وارثان وارسته را از خطر چنگال های وحشیان ورشکسته، با بصیرت برهاند.
(ه): او هدهدوار، هوش و هدایت را هدیه به ملت کرد و هراس و هرمان را از هندسه زندگیشان زد و دشمن را در هرج و مرج و هیاهو و هتاکی هایش ناکام گذاشت.
(ی): اینک انقلاب اسلامی یادگار یاسمن هایی است که در یلدای پرسوز یغماگران و یاوه سرایان مقاومت کرده و چون یلان یکه تاز، یاقوت جانشان را تقدیم یار کردند و یادآور ید و بیضاء حضرت موسی و خاطرات یعقوب و یوسف شدند.
نظر شما