به گزارش گروه دين و انديشه "مهر " به نقل از فصلنامه اطلاع رساني ، شمار مقالهها و مباحثي كه در دهههاي اخير به مسائل اخلاقي عنايت ورزيده و رعايت موازيني در امور توليد، ذخيره، توزيع و استفاده از اطلاعات را – بويژه به ياري ابزارهاي الكترونيكي و در راستاي برپايي پايگاههاي داده هاي ارجاعي و منابع اطلاعي – برشمرده اند گام به گام پا را فراتر نهاده و از پيامدهاي اجتماعي فناوري رايانهاي، تحت عنوان مباني اخلاقي ارتباط سخن گفتهاند. در اين باب پرسش اساسي همواره آن بوده است كه آيا اطلاع رسانان مي توانند و بايد مباني و اصول اخلاقي را رعايت كنند؟ اگر اين كار ممكن است، آيا اين اصول را ميتوان به صورت رمزگان يا مجموعه قوانيني درآورد؟
در سال1980 ميلادي، دست اندركاران و صاحبنظران كتابداري امريكا مجموعهاي از قوانين مقدماتي فراهم آوردند كه درونمايه آن را سه موضوع اصلي – اصول اخلاقي در پژوهش، اصول اخلاقي در تدريس اطلاعرساني، و اصول اخلاقي در كار اطلاع رساني – تشكيل ميداد. در موضوع اخلاق در تحقيق، مباحثي نظير نادرستي وتقلب فكري درپژوهشهاي اطلاع رساني، اعتبار بخشي نابجا بههمكاران آشنا، و زمينههاي ممنوع التحقيق مطرح شده است. در مسئله اخلاق در تدريس اطلاع رساني به مشكلِ تدريسِ سوگرفته، و روش تدريس با تكيه بر مسائل ويژه پرداختهاند، و در باب اخلاق در كار اطلاع رساني از مطالبي چون استفاده – يا درست تر بگوييم سوء استفاده – از تسهيلات كار براي مقاصد شخصي، لزوم محرمانه ماندن اطلاعات، پالايش نتايج داده ها و اطلاعات بنا به مقاصدخاص، مشكلات ميانجيان اطلاع رسان، فروشندگان اطلاعات پيوسته، و پيامدهاي سوء استفادهء سياسي از اطلاعات به منزله منشأ قدرت سخن رفته است.
به گزارش "مهر به نقل از فصلنامه اطلاع رساني ، اصل اساسي درهرگونه انديشه اخلاقي، آزادي انسان است. اين اصل در منشور حقوق بشر سازمانملل متحد و قانوناساسي كشورمان و ديگر سرزمينها با اطلاع رساني و ارتباطات رابطه دارد. اصل آزادي انسان را ميتوان از نظر فلسفي، وجود فضاي آزاد و بي مانع ميان انسانها و جهاني دانست كه در آن به اشتراك زندگي ميكنند و در آن، امكان بنيادين گفت وشنود ميان آنان وجود دارد. بدينسان اطلاع رسانان در زمينه كار حرفهاي خود و اجتماع خويش مسئوليتهاي اخلاقي خاصي دارند تا موهبت آزادي بر اثر فشار حكومتهاي جبار خدشه دار نشود و امكان همزيستي همگان همراه با تبادل درست اطلاعات فراهم آيد. قافله بشري در سير به سوي كمال علمي به قلههاي رفيع دانش دست يافته است. عوامل متعددي در فتح اين قلهها موثر بوده كه « تبادل اطلاعات» از مهم ترين اين عوامل است و در تمام حوزههاي معرفت بشري نقشي تعيين كننده و كارساز دارد. از سوي ديگر، ارتباطات و پيام رساني به پشتوانه رشد و گسترش فناوري، تمام جهان را زير پوشش خود گرفته است، به گونهاي كه هيچ فرد و كشوري نميتواند خود را مصون از تاثيرپيامهاي ناخواسته، و مستغني از شركت در جريان بينالمللي اطلاعات بداند. بنابراين، هم براي بهره وري از دانش معاصر و هم مشاركت در پيشرفت علمي و نيز به منظور مقابله با ابعاد مخرب جريان بينالمللي اطلاعات كه كيان مذهبي و ملي را هدف گرفته است، ناگزير از حضوري توانمند و موثر در اين جريان هستيم و از لوازم نخستين اين حضور، شناخت هرچه بيشتر ابعاد «جريان بينالمللي اطلاعات» است تا در توليد اطلاعات، ديدگاههاي گونهگون ديده شوند.
گزارش "مهر" مي افزايد :« رافائل كپورو» مسائل اخلاقي اطلاع رساني را زير عنوان مسائل مربوط به توليد، اشاعه و كاربرد اطلاعات به بحث مينهد و لزوم پايبندي به اصول اخلاقي را در اين زمينه ها به شرح زير گوشزد ميكند.
الف) اصول اخلاقي در زمينه توليد اطلاعات . دشواريهاي اين زمينه با مسائل اخلاقي پژوهش علمي رابطهاي تنگاتنگ دارند. ازديدگاه برقراري ارتباط و در ملاحظه نتايج تحقيقات، پديدآورندگان اطلاعات اخلاقاً در برابر راستي و عيني بودن دستاوردهاي خود مسئولاند. راستي و درستي، از سويي، به معناي جست وجوي شرافتمندانه حقيقت و از سوي ديگر، آزادگذاري نقد و محك زني است. عينيت به ميزان آگاه كنندگي اشارت دارد كه بيش تر بايد كيفي و چوني باشد تا كمّي و چندي؛ اين نكته، رويارو با ديدگاههاي اشاعهدهندگان اطلاعات است. براي رسيدن به اين هدف بايد از مجهزترين و بهترين ابزارهاي اطلاعرساني در اختيار، بهره جست. اين نكته شايد به تضادهاي اخلاقي گوناگوني بيانجامد، بويژه زماني كه چنين ابزارهايي در انحصار فرد يا افرادي خاص باشد، در دسترس نباشد، يا افراد بنابه اهدافي از پيش انديشيده، آشكارا از آنها محروم شده باشند.
ب) اصول اخلاقي در زمينهء اشاعه اطلاعات . در باب كار عملي اشاعه اطلاعات، مسائل اخلاقي زير مطرح است :
(ب-1) در اختيار بودن : اطلاعات و بويژه اطلاعات تخصصي بايد در اختيار همگان باشد، بشرطي كه محدوديتهاي سياسي، اقتصادي و ديگر موانع در نظر گرفته شود. اگر به مسائل اقليتهاي نژادي، تبعيضات نژادي، تضاد ميان ملل داراي غناي اطلاعات و فقر اطلاعات، تضادهاي اطلاعاتي كشورهاي پيشرفته، مسائل انحصارها، و مهار و نظارتهاي مردمسالارانه وجز آنها بينديشيم، اصل فوق از نظر اخلاقي اهميت بسيار دارد. آيا در « جامعه بيكاغذ» ، مردمسالارانه بودن دسترسي به رسانههاي چاپي تضمين ميشود؟ چگونه ميتوان به تعادلي ميان برقراري ارتباط شفاهي، چاپي و الكترونيكي دست يافت؟
(ب-2) رازداري: اين زمينه پهناور اخلاقي انواع مسائل مربوط به مسئوليت توزيع كنندگان اطلاعات، حفظ خود اطلاعات، و محافظت از دادههاي شخصي مربوط به توليدكنندگان و استفاده كنندگان، از جمله نتايج، جرح و تعديلها، و جز آن در جست وجوها را دربرميگيرد. اين اصل همچنين به انواع دخل و تصرفهاي بياجازه در حوزه شخصي استفاده كنندگان، از سوي توليدكنندگان پايگاههاي دادهها نيز مربوط است.
(ب-3) اصل كمال: اين اصل، براي نمونه، به امكان تبعيض قائل شدن در تهيه تام و تمام اطلاعات، يا انتخاب سوگرفته آنها از سوي توليدكنندگان پايگاههاي دادهها مربوط است كه درنتيجه، بهگمراهي استفاده كنندگان ميانجامد.اينمسئله به روند چكيده نويسي و نمايهسازي هم ربط دارد. بايد در نظر داشت كه توليدكننده پايگاههاي دادهها مسئول درستي محتوا نيست، بل تنها در باب كمال و درستي روند تهيه دادهها و بازتوليد صحيح آنها مسئوليت دارد. محدوديتهاي اين اصل به مشكلاتي چون گزينشي بودن و ارزيابي دانش و آنچه « آلودگي اطلاعاتي» ميخوانند مربوط است.
پ) اصولاخلاقي در كاربرد اطلاعات . از آنجا كه در هنگام جست وجوي اطلاعات، استفاده كنندگان اهدافي چندگانه دارند، مسائل اخلاقي مربوط به كاربرد آنها هم متنوع است و از آن جمله ميتوان از اصول عينيت، كمال كيفي و جستجوي حقيقت نام برد. حقيقيبودن اطلاعات مفهومي برابر با « پايايي» يا اعتبار علمي دارد و اين مهم بايد اهداف نظري و عملي مربوط به دستكاري اطلاعات را دربرگيرد. از جمله تضادهاي اخلاقي موجود در زمينه كاربرد اطلاعات، ميتوان از پالايش نتايج جستجوها، و سوء استفاده از اطلاعات و تسهيلات اطلاعرساني بنا به مقاصد مختلف نام برد.
بازبيني متون اطلاع رساني نشان ميدهد كه برخي صاحبنظران، از جمله « لَد»، مسائل اخلاقي را از ديدگاهي ديگر مطرح و بررسي كردهاند. اين مشكلات به دو بخش اساسي و متمايز «مسائل اخلاقي كلان» و «مسائل اخلاقي خرد» تقسيم ميشوند. اصولاً مسائل كلان مربوط به مشكلاتي است كه گروهي در رويارويي با جامعه با آنها مواجه ميشوند و در رشته ما، بيش تر اين مسائل به پيامدهاي كلي اجتماعي بويژه به مسئله بازيابي اطلاعات وابسته است. رئوس مطالب اين مبحث در نوشتارهاي اطلاع رساني عبارت اند از دشواريهاي جامعه فراصنعتي، رابطه ميان كشورهاي فقير از نظر اطلاعاتي و غني از نظر اطلاعاتي، مشكلات جريان آزاد اطلاعات، حريم خلوت فردي و رسانهها، و جز آنها. مسائل خرد، مواردي بي شمارند كه از درون گروهها ناشي ميشوند؛ در حرفهها، گروههاي عمده دست اندركار اطلاعات عبارت اند از استفاده كنندگان، توليدكنندگان و توزيعكنندگان اطلاعات. برخي از مسائل اخلاقي مطرح براي اين گروهها عبارت است از مشكلات دستيابي به اطلاعات، ايمني اطلاعات، مباني اخلاقي حرفهاي از جمله مباني اخلاق پژوهش، تدريس، و كار و كردار اطلاعرساني، مسائل حق مولف و جز آنها.
به گزارش "مهر" ، «كوچن» در مقالهاي با عنوان «اطلاعات و اجتماع» مي گويد اصطلاح «اطلاعات» كه در دهه 1950، تحت تأثير نظريه ارتباطات رياضي، انتظار ميرفت كه متمايز از « معنا و مفهوم» باشد، اينك در دهه اخير به معناي « دادههاي مربوط به تصميمگيري» به كار ميرود. از جهت مفهوم «اجتماع»، اين « بل» بود كه ويژگي مرحله فراصنعتي را خصلتي مبتني بر اطلاعات دانست، يعني اجتماعي برپاشده بر پايه فنون فرداست كه امكان تصميمگيري عقلاني استوار بر شالودههاي آگاهانه را آسان ميسازد. به نظر وي، فراوردههاي برقراري ارتباطات دانشي و خودِ فناوري، امكان ايفاي نقشي چشمگير را در جامعه آتي خواهند داشت. مضمون اساسي سخن اين است كه اطلاعات و دانش ميتواند ما را در برآمدن از پس مصيبتهاي امروزي مدد رساند، بشرطي كه ارزشها و داوريهاي انساني، توازني در اين ميان برقرار سازد. براي افراد حرفهاي در رشته اطلاع رساني، تنها داشتن مهارتهاي تخصصي و حرفهاي بسنده نيست؛ اگر ميخواهند كه دانش، پاسخگوي اين مسائل حياتي باشد، ناگزيرند از نظر انسانيت، كليگراياني روشنفكر نيز باشند.
گزارش "مهر" مي افزايد : «كوچن» در باب مسائل اخلاقي كلان به شش دشواري به شرح زير اشاره ميكند :
امنيت و اطلاعات : در اين جا دو مسئله اخلاقي دشوار وجود دارد . يكي شكاف موجود ميان دانش متخصصان، و ميزان دانستنيهاي عامه مردم از مسائل دفاعي و امنيتي است. شكاف ديگر، آزادي و گشودگي مجراي جريان اطلاعات و موانع امنيتي ملي (يا بينالمللي) است. در باب چگونگي آشتي مجدد بين اصل سنتي جريان بسيار نامحدود و باز اطلاعات درون مرزهاي مختلف از يك سو، و وجود اقدامات حفاظتي قانوني در برابر نظام حمايت يكسره و بي محابا از امور بازرگاني و اقتصادي از سوي ديگر، چالشي سخت وجود دارد.
استخدام و اطلاعات: در زمينه محدودِ مربوط به اطلاعات تخصصي، پيشرفت بيش تر در جريان كلي امور مربوط به جست وجوي كاربر نهايي پيش بيني ميشود، درحالي كه متخصصان اطلاع رساني به طراحي و حفظ و نگهداري نظامها و زبانهاي كاربرپسند توجه دارند. فراهم آوردن تسهيلاتي براي جست وجوي اطلاعات از سوي كاربر نهايي، يا ساخت، پرداخت نظامها و زبانهاي ساده، مقولههايي هستند كه بر امر به كارگماري افراد تأثير ميگذارد. اين بحث اخلاقي به دشواريهاي بر سر راه تغييرات فني و سازماندهي كارهاي ناشي از آنها مربوط است و از نظر اجتماعي اهميتي حياتي دارد.
بخش تجارت و صنعت اطلاعات : بهدست آوردن اطلاعات بويژه دانش فني مورد استفاده در بخش تجارت و صنعت، خواه دولتي يا غيردولتي، از معضلات جهان امروز است. تضادهاي سياسي و اقتصادي موجود در شكلگيري «جامعه اطلاعاتي» از يك سو، و مشكل تصميمگيريهاي بجا و درخور مبتني بر اطلاعات از سوي ديگر، مستلزم توجه خاص به اصول اخلاقي است.
برنامهريزي و اطلاعات: دشواري در امر برنامهريزي، زماني چهره مي نمايد كه مسئله پيچيدگي نظامهاي مبتني بر رايانه و مهار و نظارت بر آنها در پيش رو است. در زمينه اطلاعات تخصصي، مشكل فراهم آوردن و در اختيارداشتن اطلاعات بسنده و مربوط به برنامهريزي پيش ميآيد و بسا موارد كه اطلاعات ضروري به تصميمگيرندگان و برنامهريزان نميرسد تا بتوانند بر مبناي آنها عمل كنند. در اين موارد، براي نمونه كافي است به بحرانهاي بوم شناختي، تغييرات سازماني و نهادي، و مشكلات بهداشت اجتماعي اشاره شود و لزوم تدوين اصول اخلاقي مناسب يادآوري گردد.
عدم تمركز و اطلاعات : امروزه در زمينه بازيابي اطلاعات، گرايش مراكز رايانهاي را به تمركز هر چه بيش تر امور شاهديم. وارد ساختن رايانه از طريق شبكههاي ملي و بينالمللي در انجام فعاليتهاي گوناگون در راستاي اين گرايش است. اين تمايل، هدايت كارهاي گروهي را ممكن ميسازد و از تمركز كارهاي اطلاعرساني پشتيباني ميكند. به موازات اين پيشرفتها، با حضور روبهرشد ريزرايانهها و پيشرفت در زمينه ساخت و تكميل نظامهاي خبره روبروييم. بعد اخلاقي اين مسئله به بهترين صورت در سخنان «كوچن» بازتاب يافته است كه ميگويد: «منافع خالص حاصل از فنون و فناوريهاي جديد چيست؟ آيا ريزرايانهها و رسانههاي ارتباطي مربوط – مانند اتومبيل و تلويزيون – راه و رسم زندگي ما را تغيير خواهند داد و در مقابل، ما را از جنبههاي مثبت و منفي كارها آگاه خواهند ساخت؟ آيا اين فنون ما را در انتخابهاي شخصي و ابراز عقيده درباره خودمان محدود خواهند كرد يا دستمان را بازخواهند گذارد؟ آيا امكان خواهند داد انتخابهايي مبتني بر اطلاعات بيش تر انجام دهيم؟ آيا به ما كمك خواهند كرد جامعه آگاه تري شويم؟ در اين صورت، آيا اين گونه آگاهيها به ما امكان ميدهند انسانتر شويم و در جاده تكامل به موجودي عاقلتر و بهتر بدل گرديم؟ مسئله اصلي همين جا است. مشكل روزافزون عدم تمركز و پراكندگي غير مسئولانه دانش جهاني، محدود شدن تلاشهاي همكاري و ايجاد انحصارهاي خرد را به بار خواهد آورد كه در تحليل نهايي، چيزي جز روي ديگر سكه انحصارگرايي – در مقياسي بزرگ – نخواهد بود. مسئله زماني پيچيده تر ميشود كه بخواهيم حريم خلوت فرد و يكپارچگي اطلاعات را كنار نهيم و به ويژگي «محرمانهبودن» آنها وقعي نگذاريم، بخصوص زماني كه محرمانه ماندن اطلاعات، مورد درخواست توليدكننده يا استفاده كننده از اطلاعات باشد.
گرانبار شدن و نامناسب بودن اطلاعات : اين دشواري در آغاز انقلاب اطلاعاتي نوين پيش آمد و بخصوص همراه با بازيابي اطلاعات از راه پايگاههاي دادههاي كتابشناختي چهره نمود. يافتن راه حلهاي مسائل پيچيده، به اطلاعات و رويكردهاي اطلاع شناختي پيچيده و يكپارچه نيازمند است. شكلهاي نوين دانش و شيوههاي عرضه و پردازش نو، چالشهاي تازه ميطلبد. براي نمونه، بحثهاي اخلاقي و معرفت شناختي مربوط به پيامدهاي تحقيق و توسعه در زمينه هوش مصنوعي، آثار چنين چالشهايي است.
جهاني شدن يا جهاني بودن اطلاعات، مسائل فرهنگي را پيش ميآورد. براي مثال، از سويي مشكلات و موانع اطلاع رساني مطرح ميشود و از سوي ديگر مشكلات تازه اي – مثلاً در مورد كشورهاي درحالتوسعه – تحميل ميشود؛ مشكلاتي چون حقوق ملي قانوني و علايق ملل، استعمارگرايي اطلاعاتي، و حتي جهانخواري اطلاعاتي، تهديد سنتهاي فرهنگي بومي و جز آنها، حاصل گرانبار شدن و نامناسب بودن اطلاعات، و در زمره ديگر معضلات است. بيترديد مسئله حريم خلوت شخص و يكپارچگي اطلاعات و اصول اخلاقي لازم براي حفظ آنها، به همهء اين مسائل رسوخ خواهد كرد.
گونه ديگر مشكلات، مسائل اخلاقي خرد است. صاحبنظران كتابداري و اطلاع رساني – نظير خبرگان ديگر رشتهها – براين باورند كه مجموعه قوانين اخلاقي و مباني عمل را نبايد - چنان كه مرسوم است – با مباحث آزاد در باب مسائل علم اخلاق در هر حرفه و تخصص اشتباه كرد. با وجود اين، مجموعه قوانين اخلاقي تجليگاه همين بحثها، و گونهاي واكنش نسبت به مشكلات اخلاقي موجود در هر حرفه به شمار ميرود. در نتيجه همين نوع بحثهاي درونحرفهاي، « انجمن اطلاع رسانان امريكا» در سال 1984 موارد زير را به عنوان مسائل اخلاقي خرد برشمرده است كه در آنها، ارزشهاي حرفهاي و اخلاقي نقشي بزرگ دارند: سبكبار كردن اطلاعات؛ حريم خلوت (بازكردن عمدي يا غيرعمدي بايگاني ها/دادهها)؛ حق مولف (پوشيده ماندن اطلاعات مربوط به نرم افزارها، مالكيت فكري و جز آنها)؛ قيمت گذاري (رقابت تجاري)؛ تبهكاري رايانهاي (اعمال بزهكارانه و شرورانه)؛ امنيت (حفظ رمزواژهها، برگههاي شناسايي و جز آنها)؛ آزادي فكري/ دانشگاهي؛ مسيرهاي شغلي / امنيت شغلي / وضعيت شغلي؛ جريان فرامرزي دادهها؛ بخش خصوصي/ دولتي (وجوه پرداختي، كالاهاي رايگان، كمكهاي پنهاني دولت و جز آنها)؛ روابط مشتريان؛ روابط كارفرمايان/ كارمندان؛ و پنهان كردن يا تحريف اطلاعات.
در باب اصول اخلاقي حرفهاي، دو مسئله – رابطه متقابل ميان گفتارهاي كلي اخلاقي، و تدوين و وضع قوانين عملي، و همچنين ماهيت « بايدها»ي اخلاقي – مطرح است. در مورد مسئله نخست برخي براين باورند كه به سبب ضعف ذاتي مجموعه قوانين اخلاقي، تدوين و وضع چنين اصول و قواعدي ناممكن است. رابطه اخلاقي اصولاً بر پايه « ارتباط چهره به چهره» استوار است و مبنايي ناشناخته ندارد. اين ارتباط اخلاقي متقابل، خاص انسانها است كه مايليم زماني كه از حريم خلوت شخصي، در عين گشودگي مجراي برقراري اطلاعات و بازبودن جريانِ سريانِ آن سخن ميگوييم، حفظ شود. اين توهمي است آشكار كه ميپنداريم چون رسانههاي ارتباطي « بهتر و مطلوبي» داريم، بهتر ميتوانيم ارتباط برقرار كنيم. در اين صورت وسيله را برتر از هدف برشمردهايم و سرانجام خود مقهور قدرت ارتباطي مي شويم. اما اگر بر روشنساختن و توضيح روند ارتباطي پاي بفشاريم، ضرورتي ندارد كه به انفعال يا پاي پس كشيدن ناگزير شويم. چنين توضيح و تنويري بايد سرشت نهايي دانش بشري را دربرگيرد، بطوري كه از نظر اخلاقي بتواند براي ماندگاري جمعي ما مفيد افتد. اصول و مباني اخلاقي دانش و بنيانهاي اخلاقي اطلاع رساني بايد آيين رفتار اخلاقي فردي و مسئوليت جمعي ما در برابر دانستنيها، توليد دانش و رساندن و بهرهجويي از آن باشد. جامعهاي كه در اين مسائل و اصول و دستورهاي اخلاقي، يعني توقعات ما از افراد، خالي باشد، خلأ بيچون وچرايي دارد و به احتمال زياد، در راه از هم گسيختگي و تلاشي ره ميپيمايد.
منبع : دكتر اسدالله آزاد عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد، فصلنامه اطلاع رساني. دوره 16، شماره 1و 2 ( با تلخيص و ويرايش مجدد)
نظر شما