اسرائیل در صدد فتح افکار عمومی آمریکاست/ پیگیری عملیات "لاون" در برابر ایران

به گزارش خبرگزاری مهر، "جوئل کانتز" در مطلبی تحت عنوان "عملیات Susannah و فـتح افکار عمومی آمریکا توسط اسرائیل" می نویسد: روزنامه لیبرال اسرائیلی، هارتض آنچه را که "توطئه نتانیاهو برای کشاندن آمریکا به جنگ با ایران" نامید، تقبیح نمود. به گفته این روزنامه، نخست وزیر اسرائیل در حال آماده سازی افکار عمومی آمریکا برای تعرض به پایگاه های هسته ای ایران است که می تواند در فاصله زمانی ژوئن تا آگوست و درست قبل از همایش اصلی جمهوریخواهان رخ دهد.

در ادامه این مطلب آمده است: با توجه به چشم انداز انتخابات، چنین حمله ای می تواند باراک اوباما را مجبور کند تا پشتیبانی نظامی لازم را ارائه نماید. تنش های اخیر پیرامون برنامه هسته ای ایران می تواند به عنوان ابزاری برای جهت دادن به افکار عمومی آمریکا به نفع اسرائیل و منزوی نمودن سایر دیدگاه ها بیانجامد. روزنامه هارتض این راهبرد را گسلی اخلاقی خوانده و آن را با عملیات Susannah در سال 1954 مقایسه نموده است. عملیاتی که توسط سرویس های اطلاعاتی اسرائیل در مصر انجام پذیرفت و هدف آن نیز جذب افکار عمومی آمریکا و انگلیس بوده است.

لوتان در ادامه می نویسد: در آن زمان، مصر که تازه پادشاه خود را عزل کرده بود، توسط سرهنگ جمال عبدالناصر با بریتانیایی ها برای تخلیه پایگاه های آنها در منطقه سوئز مذاکره می کرد. او تحت فشار اخوان المسلمین و نیروهای ملی گرا بود. اسرائیل خود را منزوی احساس می کرد و دوستان غربی اش از رفتار سیاسی تهاجمی آن دل خوشی نداشتند و حتی معاون وزیر خارجه آمریکا توصیه کرده بود که اسرائیل از رفتارهای فاتح گونه خود دست بردارد. اما بن گوریون که حضور نیروی های بریتانیایی در منطقه را به عنوان تضمینی برای امنیت اسرائیل تلقی می نمود، با فشار دوایت ایزنهاور رئیس جمهوری آمریکا که بر خروج سریع بریتانیایی اصرار می ورزید و تلاش می‌کرد که به مصر نیز نزدیک شود هم مواجه بود.

کانتز می نویسد: سرهنگ گیبلی عضو اطلاعات ارتش اسرائیل ماموریت یافت تا با خرابکاری و توطئه مانع نزدیکی مصر و آمریکا شود. ماموریت وی تضعیف اعتماد غربی ها به رژیم جدید مصر و ایجاد ناامنی تدوین گردید. حرکاتی که منجر به شکل گیری تظاهرات و دستگیری های گسترده و خلق فضای شک و تردید شود و انگشت اتهام را به سمت اخوان المسلمین، احزاب کمونیست و ملی گراها دراز نماید و این، بدون آنکه شک و سوء ظنی را متوجه اسرائیل و نقشه آن کشور بنماید. در چنین حالتی احتمال آنکه، کسانی که دغدغه امنیت اسرائیل را دارند به پرونده خاور نزدیک توجه نمایند و آن را مجددا در دست گیرند افزایش می یابد.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: اولین بمب روز دوم ژویه 1954 در اسکندریه منفجر شد. در 14 همان ماه انفجارهایی ظاهرا کتاب فروشی آمریکایی ها در قاهره و اسکندریه را هدف قرار داد، و بعد از ظهر نیز سینمای انگلیسی ها مورد هدف قرار گرفت و جو رعب و وحشت را تقویت نمود. اما هیچکدام از این انفجارها، آمریکایی ها و انگلیسی ها را تحت تاثیر قرار نداد، چرا که در روز بعد، آیزنهاور از تصمیم خود برای پشتیبانی از مصر گفت و در روز 27 نیز وزیر دفاع انگلیس طرح اولیه خروج نیروهای بریتانیایی را تنظیم نمود.

لوتان می نویسد: دستگیری فیلیپ ناتانسون که حامل یکی از چمدان های انفجار بود، باعث شد که پلیس مصر با این سرنخ به سیزده عضو کماندو اسرائیلی دسترسی پیدا کند و در روز 5 اکتبر این خبر توسط وزارت کشور مصر اعلام گردد. افکار عمومی اسرائیل شوک زده شد و نخست وزیر وقت از تلاش عوامل ضد یهودی صحبت نمود. وقتی هم که دادگاه تشکیل شد، رسانه های اسرائیلی اعترافات متهمین را از آن رو که به زعم آنها زیر شکنجه گفته شده است، بی ارزش تلقی نمودند. حکم دادگاه که دو محکوم به اعدام و مابقی را به حبس محکوم میکرد، موجب بحرانی درون اسرائیلی گردید. نقشه سرهنگ گیبلی برملا شد و وی در مقابل محاکم مصری اعتراف نمود که چراغ سبز وزیر دفاع را داشته است. پینهاس لاوون وزیر جنگ اسرائیل این امر را تکذیب نمود و خود را بی اطلاع دانست. اما از آنجا که گیبلی تحت حمایت موشه دایان و شیمون پرز بود، سندی که نشان دهنده چراغ سبز بود خلق شد که وزیر جنگ آن را جعلی خواند و نهایتا عملیات Susannah به قضیه Lavon تغییر نام داد.

شش سال طول کشید تا در جدال احزاب چپ اسرائیلی ثابت شود که لاوون بی گناه بوده است. البته عملیات مذکور به بخشی از اهداف خود رسید. احکام سنگین دادگاه های مصری و بیانیه های سنگین و تند اعراب موجب شد که رسانه های اسرائیلی و وابسته، با شببه سازی آن سخنرانی ها با افکار نازی ها، مظلومیت خود را در دوران بعد از هولوکاست از سر بگیرند. امروزه نیز به نوعی شخص نتانیاهو همین روش را در برابر آمریکایی ها در مورد خطر ایران دنبال می نماید.