خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: خانوادهها در تعطیلات نوروزی میتوانند همانقدر که وقت خود را به دیدن تلویزیون صرف میکنند به مطالعه کتاب نیز بپردازند که پیشنهاد ما برای چهارمین روز فروردینماه خواندن رمان «دردسر ساز» است که میتواند به تعامل بهتر اعضای خانواده کمک کند.
«دردسر ساز» رمانی نوشته بن میکائلسن است که با ترجمه پروین علیپور در ایران منتشر شده است. این کتاب همانقدر که برای گروه سنی نوجوان مناسب است، میتواند برای بزرگترها به ویژه آنهایی که فرزندان نوجوان دارند مفید باشد.
داستان درباره کـُل ماتیوز، پسر 15 سالهای است که سالهاست دعوا و دزدی میکند و مجازات آخرین جرمش که کوبیدن سر پیتر پریسکال (هممدرسهایاش) به دیوار پیادهرو خیابان، خیلی سنگین است. کل باید بین زندان و «دایره دادرسی سرخپوستان آمریکا» یکی را انتخاب کند. در هر صورت یا پشت میلههای زندان زندگی میکند و یا یک سال جدا از دیگران در یک جزیره دورافتاده. کل «دایره دادرسی» را انتخاب میکند و تصمیم میگیرد در این جزیره دورافتاده با طبیعت و عناصرش رودررو شود.
کـُل که یک نوجوان بزهکار است با رفتنش به این جزیره در اصل سفری به خودآگاهی و درک حقیقت را آغاز میکند که در این مسیر با تحمل سختیها، رویارویی با شرایط مختلف و نیز مراسم گوناگون که از فرهنگ سرخپوستها برگرفته شده است، او از آدمی که بوده است، دست میشوید و به جایگاهی میرسد که حالا میتواند به فردی که روزی به شدت به او آسیب رسانده است، کمک کند.
شخصیت اصلی این داستان هر بلایی سرش میآید به دلیل آن است که نمیتواند خشمش را کنترل کند و همچنین فکر میکند هر کسی که در برابر او قد علم کند، باید به سزای عملش برسد. او که خود قربانی خشم پدر و بیتفاوتی مادر است، میخواهد انتقام کودکیهایش را از جامعه و مردمش بگیرد. او سعی میکند با بد و دروغگو بودن از همه انتقام بگیرد و از این نکته غافل است که به ازای هر کار بدی که می کند در اصل به خود لطمهای بزرگ میزند.
ولی او آنقدر خوششانس است که در حالیکه نزدیک است به دلیل آخرین تخلفش سر از زندان درآورد، گاروی افسر مراقب سرخپوست و ادوین یک مرد میانسال سرخپوست به کمک او میآیند و با پیشنهاد حضورش در دایره دادرسی سرخپوستان آمریکا برای او جرم جایگزین درنظر میگیرند.
این کتاب همانقدر که جنبه داستانی دارد، اثری آموزشی و روانشناسانه است. این کتاب را به جرات میتوان یک اثر روانشناسانه و تربیتی دانست که پوشش رمان را برای ارتباط بهتر با مخاطب برگزیده است. به نظر میرسد خواندن آن برای والدینی که نوجوانی در خانه دارند و همچنین دستاندرکاران آموزش و پرورش نوجوانان و نهادهای نظارتی و تنبیهی مفید باشد. البته نوجوانان هم مخاطب این اثر هستند. باشد که این داستان هشداری برای آنها باشد که از دست رفتن کنترل خشم چگونه میتواند آینده زندگی آنها را تباه کند؛ گرچه هیچگاه برای بهتر بودن دیر نیست.
خواننده وقتی با کتاب همراه میشود با هر سن و سالی که باشد میتواند به خوبی خود را جای «کـُل ماتیوز» بگذارد و از خود بپرسد، چقدر از تجربههای او را از سر گذرانده است و چقدر در کنترل خشم موفق است؛ مگر نه اینکه بسیاری از اتفاقات ناخوشایند زندگی به دلیل یک لحظه از بین رفتن کنترل انسان بر خشمش رخ میدهد و حال هر یک از ما میتواند همراه با قهرمان داستان خود را در جزیرهای در نظر بگیرد که بازخورد رفتار درست و غلطمان به سرعت به خودمان برمیگردد.
نظر شما