به گزارش خبرنگار مهر، این روزها در جمع گدایان شهر کرمانشاه علاوه بر گدایان قدیمی و شناخته شده، چهره های جدیدی از گدایان دیده می شوند و مردم شهر در برخورد با آنان واکنش های متفاوتی از خود بروز می دهند که شنیدنی است.
در مورد این گروه از آدمها که از این راه ارتزاق می کنند گفته ها و ناگفته ها بسیار است. عده ای بر این عقیده اند که برخی گدایان علاوه بر آنکه سرمایه های هنگفت پنهان دارند از درآمدهای سرشاری برخوردارند و چون خرقه گدایی شغل پر درآمدی است به این عمل دست می زنند و راضی به دست کشیدن از آن نیستند.
برخی دیگر هم می گویند که از آنجایی که آخرین راه چاره درماندگان در زندگی گدایی است، پس آنها در ناعلاجی به آبرو و حیثیت اجتماعی، سیاسی خود پشت پا زده و دست به گدایی می زنند.
در مورد برخورد با متکدیان نیز نظرات بسیار و عقاید متفاوت وجود دارد. عده ای که هرگز هیچگونه ترحمی در حق گدایان نمی کنند و معتقدند انسان باید در هر شرایطی بتواند معاش خود را تامین کند و سربار دیگران نشود و به خاطر چنین دیدگاهی به گدایان به نظر خوبی نمی نگرند.
هستند کسانی هم که با ترحم و دلسوزی برای گدایان در حد توان خود به آنها کمک می کنند و برای آنها دل می سوزانند.
برخی می گویند متکدیان را باید شناسایی کرد و چون اکثریت آنها صاحبان اموال و دارایی های زیادی هستند حتی می توان اموال و دارایی های گدایان را مصادره کرد.
تعدادی نیز عقیده دارند که سازمان یا نهادی باید وجود داشته باشد تا این معضل را از چهره جامعه بزدایند و شنیده می شود که بعضی ها می گویند پدیده گدایی ریشه در سالیان دراز تاریخ، فرهنگ و اقتصاد ما دارد و موجودیت آن در جامعه خالی از اشکال است.
اماکنی وجود دارد که چند نسل از گدایان در آن تا آخر عمر به گدایی پرداخته اند به گونه ای که انگار در آن مکان ها دارای حقوق قانونی و سابقه کسب پیشه هستند.
روند رو به رشد تکدی گری در کرمانشاه موجب شده تا امروزه شاهد حضور چهره های جدیدی از گدایان در هر کوی و برزن باشیم که به تازگی به جمع این خیل پیوسته اند.
در حوالی میدان آزادی کرمانشاه، گداهایی که نه از این شهر هستند و نه اهل این منطقه با تعداد قابل توجهی به چشم می خورند. در ورودی پل عابرپیاده میدان آزادی چهره یکی از گداها برای مردمی که روزانه چند بار از این نقطه عبور می کنند ناآشنا است.
می خواهیم که با وی گفتگویی داشته باشیم، در ابتدا گدا بودن خود را انکار می کند و می گوید که مسافری است که تمام پولش را به سرقت برده اند، ولی از نوع کلامش پیداست که از آن دست گداهای باسابقه و حرفه ای است که دوست ندارد رموز کارش را برای دیگران بیان کند.
لب به سخن می گشاید و می گوید: همه گداهای کشور دوست دارند که در کرمانشاه کار کنند و درآمد این شهر را بیشتر و بالاتر از سایر نقاط می دانند و مردم کرمانشاه کمک به صنف ما را وظیفه دینی و انسانی خود می دانند.
وی در پاسخ به این سئوال که چه زمانی به کرمانشاه آمده ای و تا کی اینجا خواهی ماند، می گوید: معمولا افرادی مانند بنده با آغاز فصل تابستان به کرمانشاه می آیند، ولی من از اول بهار به کرمانشاه آمده ام تا بتوانم بهترین نقطه شهر را برای خودم پیدا کنم و الان هم می بینید که موفق شده ام در قلب شهر کرمانشاه کاسبی کنم.
"زهرا کبودیان"، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در این باره به خبرنگار مهر می گوید: یکی از دلایل افزایش تکدی گری در کشور را باید حس انسان دوستی مردم ایران دانست که این عامل مسیر اشتباه خود را رفته است و متاسفانه برخی از مردم گمان می کنند که کمک به گداهای سطح کوچه و خیابان امری واجب و دینی است.
این جامعه شناس می افزاید: مردم استان کرمانشاه به دلیل صفت جوانمردی، بیشترین کمک را به افراد متکدی می کنند که این خود باعث سرازیر شدن خیل عظیمی از متکدیان و "گداهای دوره گردنما" به این خطه شده است.
کبودیان تاکید می کند: ولی خوشبختانه نسل جدید بسیار آگاه تر از گذشته است و می داند که کمک به گداهای سطح کوچه و خیابان نه تنها امری پسندیده نیست بلکه خود باعث افزایش گداهای حرفه ای و خطرناک می شود.
وی می گوید: باید نهادهای فرهنگی و اجتماعی که به نوعی در امور شهری و اجتماعی دخیل هستند، در این زمینه مردم را آموزش دهند و از سویی دیگر نهادهای نظارتی و اجرایی از فعالیت متکدیان در سطح شهر و معابر عمومی جلوگیری کنند.
اما مردم گدایان شهر خود و طرز شکل گدایی هر یک از آنها را خوب می شناسند و می دانند شگرد گدایان در هنگام تکدی هر یک به گونه خاص خود است و در عین حال با اشکال متفاوتی، مانند نشستن گدا در محلی مشخص و پر رفت وآمد و در موقعی خاص از زمان و یا شگرد عده ای از گدایان که با اصرار از رهگذران گدایی می کنند و نیز شیوه گدایی با اشاره و ایهام و...
عابرینی که در گذر از این خیابان هستند با مشاهده جنازه ای به سویش می روند تا از حال و حکایت قضیه مطلع شوند در این موقع است که گدا به اصطلاح به هوش آمده و شروع به حرف زدن می کند: "آبرومندم، حیثیت دارم، خدا لعنت کند دامادم را، خواهرم، خواهر بیچاره ام، کدامیک از شما خانواده شوهر او را می شناسید" و با آوردن نام یکی از اهالی سرشناس و ثروتمند شهر او را داماد خود معرفی می کند، کسی که او را زیر چتر حمایت می گیرد و بعد هم مشخص می شود شخص حمایت کننده توسط گدای شیک پوش شدیدا ضربه دیده است.
البته از این نوع گدایان و این شکل از گدایی تحت عنوان کلاهبرداری هم نام برده می شود و عده ای نیز برای این دسته نام "گدایان توریست" گذاشته اند.
از دیگر شگردهای جدید گدایی که در کرمانشاه مرسوم شده است، شیوه ای است که در آن گدا به در منازل رفته و در می زنند و با حق به جانبی و مقدس مابی به صاحب منزل می گویند: من گدا نیستم، بلکه نذر دارم که چند خانه ای را گدایی کنم و تا چیزی کف دستم نگذارید نخواهم رفت و یا اینکه برای نوه بیمارم نذر کرده ام، تو را به خدا کمک کنید نذرم را خوب ادا کنم.
گفته می شود شکل های جدیدی از گدایی و متعاقب آن افراد جدیدی از گدایان روز به روز چهره نمایان می کنند.
براساس این گزارش، باید اضافه کرد علاوه بر همه اینها، شگردها و روشهای فراوان دیگری برای تکدی گری تازگی ها مرسوم شده است و افراد زیادی هستند که انگار به پدیده تکدی گری به دیده یک حرفه پردرآمد می نگرند، بدون آنکه کمترین قبحی در بر داشته باشد و چنین است که دهها نوع افراد به این شیوه امرار معاش کرده و استعداد خودشان را در راه کشف شگردهای تازه و نو گدایی می آزمایند و اتفاقا بعضا موفق هم بوده اند. افراد و شیوه هایی که شاید در این مقوله نمی گنجد و حکایت دیگری است که باید در جای دیگر بدان پرداخت.
.............
گزارش: کیومرث امیری
نظر شما