به گزارش خبرنگار مهر، چهرهاش آفتاب سوخته و خسته است اما مهربان. نوزادی را در آغوشش مدام جابجا میکند. پشت سر کسانی که بیتفاوت از کنارش میگذرند زیر لب با عصبانیت چیزهایی زمزمه میکند، ولی انگار فقط خودش میشنود. کسی به التماسهایش توجهی نمیکند.
گذری به آن طرف خیابان اصلی شهر هم بد نیست. پسر بچهای با سماجت گوشه کت مردی را گرفته و میکشد. التماس میکند: "تو رو خدا یه بسته آدامس بخر". مرد هر دفعه با عصبانیت به پسرک نگاه میکند. گویا هیچ تمایلی به خریدن آدامس ندارد.
خیابان صفائیه پرترددترین خیابان قم است که از یک طرف به حرم مطهر حضرت معصومه(س) منتهی میشود، اما بیشترین چیزی که توجه زائران را در این خیابان جلب میکند وجود متکدیان مدرن یا دست فروشانی است که تمام تلاش خود را برای کسب درآمد انجام میدهند.
کسب درآمد با ترازو
رضا، پسر بچهای نحیف که در خیابان صفائیه ترازویی مقابل خود گذاشته و مشغول کاسبی! است. صورتش از سرما سرخ شده، دستش را مقابل دهانش گرفته تا از بازدم وجودش گرم شود.
میگوید: شغل من نه گدایی است نه دست فروشی. من برای مردم کاری انجام میدهم و در قبالش پول میگیرم. من از هر نفر 100 تومان میگیرم و وزن دقیقش را میگویم و از این راه خرجم را در میآورم.
رضا پرده حیا را کنار میزند و از روزهای سخت زندگیاش این گونه میگوید: پدرم نمیگذاشت به مدرسه بروم، چون توان مالی نداشت. تصمیم گرفتم خودم کار کنم تا بتوانم مخارج تحصیلیام را تهیه کنم.
همیشه کتاب و دفتر مقابلش باز است، ولی نگاهش به این طرف و آن طرف است که یکی چشم در چشم او بگذارد و نگاهش را به بهای ناچیزی بخرد.
کاسبی با زبان بیزبانی!
صدایی از او در نمیآید. به سمتش که میروی با شوق نگاهت میکند. انگار همیشه مشتریاش هستی. در بساطش که روی زمین چیده همه چیز دیده می شود. گلدان، چتر، گیره سر و... . قیمت اجناس را با دستانش به مشتری نشان میدهد. دلش میخواهد مثل سایر فروشندهها حرفهای جذابی بزند و مشتری بیشتری جلب کند ولی ...
یکی از مشتریهایش میگوید: این آقا کر و لال است، بنابراین ترجیح میدهم از او خرید کنم تا بتواند نان شب زن و بچهاش را تامین کند.
مغازهای با سقف آسمان!
روسری میفروشد، در رنگهای مختلف، اما همه آنها را روی زمین پهن نکرده. مشتریها یکی یکی انتخاب میکنند و او هم از کیسه بزرگی که کنارش گذاشته بیرون میآورد.
45 سال دارد و به حاج علی معروف است. از شغلش راضی است و میگوید: اگر بخواهم مغازه اجاره کنم باید هر ماه تمام درآمدم را صرف پرداخت اجاره کنم، آن وقت دیگر نمیتوانم برای خانوادهام چیزی کنار بگذارم.
از پس خندههای بیرمق حاج علی میتوانی به عمق مشکلاتش پی ببری. میگوید: سقف مغازه من آسمان است و زمین کسی را هم غصب نکردهام، اما از ترس بازرسان شهرداری با استرس کاسبی میکنیم و همیشه ترس آن داریم که یک دفعه اجناسمان را ببرند.
به چند فروشنده خانم نیازمندیم!
هر کدام غصهای در دل دارند که وقتی پای صحبتشان مینشینی دلت میگیرد، یکی از این دست فروشان که به ظاهر مرتب است و از کارش هم خجالت میکشد، میگوید: کار ما نوعی گدایی است. فقط خودمان را گول میزنیم و چیزی در دست میگیریم تا پولی که در میآوریم حلال باشد.
وی ادامه میدهد: وقتی کار نیست باید چه کنیم؟ مغازه دارها که فقط فروشنده خانم استخدام میکنند و روی هر شیشهای هم نگاه کنی نوشته شده "به چند فروشنده خانم نیازمندیم".
به راستی جای بسی تامل است که به این کارها فروشندگی میگویند یا گدایی؟ در عمل نام این رفتار تکدی گری است، اما چون در دستان افراد اجناسی قرار گرفته، آنها را دست فروش میگویند. این نوع دست فروشی چند درجه از تکدی گری بالاتر است.
قصه دستفروشی سر دراز دارد! هر جای شهر که قدم میزنی دست فروشانی میبینی که کنار خیابان و پیادهرو بساط میکنند. این معضل با توجه به زائرپذیربودن شهر قم از حساسیت قابل توجهی برخوردار است، اما در هفتههای اخیر شاهد بازرسیهای مکرر نیروهای خدمات شهری در سطح شهر هستیم که تعداد این دستفروشان در برخی خیابانها کاهش محسوسی داشته است.
ساماندهی دستفروشان
وقتی از جهانبخش نجفزاده معاون خدمات شهری شهرداری قم در مورد شغلهای کاذب و آسیبزا از جمله دست فروشی میپرسی میگوید: سازمان میادین شهرداری در رابطه با شغلهایی که به نوعی به اجتماع آسیب میرسانند اقداماتی انجام میدهد، اما این وظیفه تنها بر عهده این سازمان نیست، بلکه سایر نهادها نیز در این زمینه وظایفی دارد.
به گفته وی ماموران خدمات شهری به صورت پیاده روی و گاهی با خودرو در سطح شهر گشت میزنند و با دست فروشان و کسانی که به زیبایی و بهداشت شهر آسیب میرسانند برخورد قانونی میکنند.
نجفزاده با اشاره به اینکه دست فروشان به زیبای فضای شهری لطمه میزنند عنوان میکند: دست فروشان و افرادی که شغلهای کاذب دارند مانع زیبایی منظر شهری میشوند و مغازههایی که موانع فیزیکی در پیادهرو یا خیابان ایجاد میکنند نیز در این میان بیتقصیر نیستند.
وی از ساماندهی دست فروشان خبر میدهد و میگوید: برای ساماندهی دست فروشان و زیبایی شهر، بازار روزهایی طراحی شده تا آنها بتوانند در این مکانها به کسب درآمد بپردازند و به نوعی ساماندهی شوند و عامل بینظمی در جامعه نشوند.
معاون خدمات شهری شهرداری قم ادامه میدهد: این بازار روزها به منظور ساماندهی دست فروشان در نقاط مختلف شهر با توجه به نیاز مردم در هفت روز هفته برقرار هستند و افراد میتوانند به جای دست فروشی در سطح شهر، به این مکانها منتقل شوند.
نجفزاده در مورد نحوه برخورد با این افراد میگوید: در ابتدا به این افراد تذکر و اخطار داده میشود و در مراحل بعدی با آنها برخورد قانونی صورت میگیرد.
سد معبر اشکال شرعی دارد
آن گونه که نجفزاده میگوید، تمام جوامع درگیر این پدیده منفی اجتماعی هستند که به دلایل مختلف به وجود میآید. اما در بین این دست فروشان همه جور آدمی هم وجود دارد، برخیها واقعا نیازمند هستند و برخی دیگر سودجو.
وی ارتقای فرهنگ شهروندی را در جمعآوری شغلهای کاذب موثر میداند و میگوید: برای برطرف کردن این مشکل نیازمند ارتقای فرهنگ اجتماعی و شهروندی هستیم و باید ناآگاهی و عدم توجه کافی به قانوان و حقوق مردم از بین برود.
از سویی دیگر مراجع تقلید سد معبر و بیتوجهی به حقوق مردم را امری غیرشرعی میدانند ولی از دغدغه مسئولان شهری این گونه به نظر میرسد که دستفروشان با وجود اینکه مکانهایی برای فعالیت آنها ساماندهی شده است، اما همچنان پیامدهای ناشی از دست فروشی را نثار سلامت شهروندان و امنیت آنها میکنند.
نظر شما