۲۶ فروردین ۱۳۹۱، ۱۰:۵۳

توسط انتشارات سخن‌گستر/

داستان‌های نویسندگان استان فارس در «رنج نارنج» منتشر شد

داستان‌های نویسندگان استان فارس در «رنج نارنج» منتشر شد

کتاب «رنج نارنج» شامل مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه نویسندگان استان فارس از مجموعه کتاب‌های «این روشنای نزدیک» توسط انتشارات سخن‌گستر منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مدیر طرح کتاب‌های «این روشنای نزدیک» محسن سراجی است که در ابتدای کتاب در مطلبی کوتاه درباره این مجموعه توضیح داده و نوشته است: مجموعه‌ «کتاب‌های استانی این روشنای نزدیک» شما را دعوت می‌کند به آغاز یک سفر، سفر با ادبیات به سرزمین‌ آدم‌هایی که حداقل در یک نقطه با همدیگر اشتراک دارند و آن محل زندگی‌شان است. با «رنج نارنج» سفر با آدم‌های داستان‌نویس استان فارس را تجربه کنید.

ابوتراب خسروی هم بر ابتدای این کتاب، مقدمه‌ای نوشته است. انتخاب و گزینش داستان‌ها را هم بابک طیبی و محسن سراجی انجام داده‌اند. خسروی در مقدمه‌اش نوشته است: در شیراز نیز که همیشه از دیر زمان یکی از بسترهای بزرگ اندیشه ایران زمین بوده، استعدادهای جوان مجامع مشترک چه از نوع جلسات خانگی و چه از نوع مجامع مکتوب چون کتاب مشترک از طریق داستان‌نویسی سعی در بسط این گفتمان ملی دارند. با شناختی که این قلم از نویسندگان جوان شیراز دارد، معتقدم که به نسبت تلاشی که در آینده خواهند داشت، حتما نویسندگان بزرگ و معماران اندیشه این مرز و بوم در آینده از مابین آن‌ها نیز برخواهند خواست.

«اعتراف»، «یک قرار ساده»، «توی این رخت‌خواب نرم خوابم نمی‌برد»، «زنی که پرید»، «روح بلند سگ»، «گرنیکا»، «تابو»، «دو فنجان شیرکاکائوی کمرنگ»، «خانه‌های توسری خورده»، «آنچه نرود مران»، «SHE»، «آدم‌هایی از جنس ...»، «آنژانش»، «پاپیون!»، «مامان‌ بازی»، «شاید شبی در غار...» و «وقتی خسته میشوی» عنوان 17 داستان این مجموعه هستند.

نویسندگان این داستان‌ها هم به ترتیب عبارت‌اند از: ایمان اسلامیان، احمد اکبرپور، آسیه امام‌رضایی، لیلا برزگر، هادی بهروز، محسن پورمظفر، سوسن تقوایی، مرضیه جوکار، فرشته حکمت، فرامرز دهگان، محسن رضوی، اعظم سبحانیان، رضا صنایع، ابوذر قاسمیان، سیروس کشتکار، الهام مزارعی و سند مومنی.

در قسمتی از داستان «توی این رخت‌خواب نرم خوابم نمی‌برد» می‌خوانیم:

گریه کردم، خیلی؛ آنقدر که باعث شود تمام روزها را به یاد آورم و هرچه برایم رنگ او داشت بغل بگیرم. درست مثل مادر که آن‌طور من و خواهرم را توی بغلش فشار می‌داد. ولی هیچ چیز باعث نشد حقیقت یادم برود و فراموش کنم گوری نیست که بر سرش بنشینم. و اگر هم بود چیزی نداشتم بگویم بر سنگش بنویسند. لباس سیاه مادر کهنه بود، اما اندازه. درست شکل خواهرم را به خودم گرفته بودم، با آن تور سیاه گلدار بر روی موهایم. به گورستان رفتم و سر اولین گور بی‌نامی که دیدم، نشستم. صورتم خیس اشک شد، مطمئنا همان قیافه خواهرم را داشته‌ام، با همان حسرت تازه. فهمیدم چقدر گور بی‌سنگ نوشت آن‌جاست. روی بعضی‌هاشان یک دسته گل بزرگ، شبیه دسته گلی که من آورده بودم، تازه و خشکیده نشسته بود.

«رنج نارنج» با 112 صفحه، شمارگان هزار جلد و قیمت 2 هزار و 200 تومان منتشر شده است.

کد خبر 1576137

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha