عباس تربن روزنامهنگار، شاعر و نویسنده جوان کشورمان که به تازگی دفتر شعر طنز «سوت سکوت» وی توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است، ساعتی را میهمان خبرگزاری مهر و درباره این کتاب به خبرنگار مهر گفت: این کتاب قرار بود سال 1388 توسط ناشر دیگر به چاپ رسد، ولی به دلیل اینکه آن ناشر در چاپ کتاب تعلل کرد، دفتر شعرم را به دست ناشر دیگری سپردم.
وی ادامه داد: البته مشکلات دیگری هم در مسیر بود؛ از جمله اینکه مافیای شعر طنز در چاپ اینگونه آثار سنگ اندازی میکند و اجازه نمیدهد چهرههای جدید وارد این عرصه شوند. به همین دلیل کتابهای شعر شاعرانی که عضو این مافیا نیستند، اجازه بررسی جدی پیدا نمیکنند.
شاعر «یک بستنی و پنج زبان» با اشاره به اینکه سعی کرده است وارد هیچ باند و گروهی در عرصه ادبیات نشود، بیان کرد: اگر بخواهی مستقل کار کنی دچار مشکل میشوی، ولی با همه این مشکلات من سعی کردهام مستقل باشم و با هیچ گروهی زد و بند نکنم. گرچه این استقلال هزینههایی دارد از جمله اینکه من برای چاپ این کتاب که هفتمین اثر مکتوبم بود، همانقدر انرژی صرف کردم که برای کتاب اولم ناگزیر به صرف وقت و انرژی شدم.
تربن افزود: به هر حال این کتاب از سال 88 تا چندی پیش مسکوت گذاشته شد و من هم در این مدت شعرهایی که در این فاصله داشتم با نسخه قبلی ترکیب کردم و در نهایت، مجموعه یک دهه تجربهام در عرصه شعر طنز را گردآوری کرده و به انتشارات قطره دادم و از اتفاق فعلی راضیترم.
وی تاکید کرد که به زودی کتاب شعر جدیدی نخواهد داشت و تلاش میکند هر مجموعه شعرش گزیده و انتخابی بهینه از بین سرودههایش باشد.
این شاعر با اشاره به اینکه هر کتاب چاپ شده باید قابل دفاع باشد، عنوان کرد: شعرهای این کتاب از نظر قالب، سپید، نیمایی، کلاسیک (غزل، چارپاره، دوبیتی و مثنوی) است.
تربن اضافه کرد: متاسفانه شعر مخاطب خود را به دلایل مختلف از دست داده، ولی هر قالب ادبیای که پسوند طنز دارد، میتواند استقبال بیشتری داشته باشد. در جامعه غمگین، طنز میتواند فرصتی برای تنفس و فراموش کردن زندگی پر از مشکل روزمره باشد، ولی مشکل ما این است که کتاب روز به روز در جامعهمان منزویتر میشود. قبلاً تیراژ کتابها هزار نسخه به بالا بود، ولی این روزها تیراژهای 500 نسخهای هم متداول شده و همین کتاب «سوت سکوت» در 550 نسخه به چاپ رسیده است.
به گفته وی، در جامعهای که مردم کتاب نمیخوانند طبیعی است که یک ناشر خصوصی هم حداقل تیراژ را برای کتابهایش در نظر بگیرد.
وی ادامه داد: همین 550 نسخه هم مدتها در کتابفروشیها میماند تا به فروش میرسد. واقعا در جمعیت 75 میلیونی اینکه 550 نسخه کتاب به فروش برسد، جای تاسف دارد. شما در فیلمهای خارجی حتی از نوع گانگستریاش هم میبینید که شخصیت بد داستان موقع خواب یک کتاب جیبی میخواند.
این روزنامهنگار در پایان گفت: وقتی ادبیات جریان عادی خود را طی نکند، طبیعی است که جو مصنوعی روشنفکری شکل میگیرد و ادبیات رابطهاش را با مردم از دست میدهد.
نظر شما