خرمشهر ثروتمندترين شهر كشورمان بود كه به دست دشمن افتاد. مردم اين شهر نه تنها فقير نبودند بلكه جنگ و صدمات ناشي از آن مردم متمول خرمشهر را به ضعف كشاند ، آنها نه تنها از مال خود براي اسلام و نظام دست كشيدند بلكه گوشت و پوست استخوان آنها سنگر و خاكريز اول دفاع مقدس شد، اما اكنون اين مردم با شرافت حتي از فقر و بيان مشكلات خود خودداري مي كنند و اكنون اين مرزنشينان غيرتمند كه سه نسل آن درگير مشكلات جنگ و پيامدهاي آن هستند خواسته هايي دارند كه قابل تامل است.
كودكان خرمشهري اينك به جاي مدرسه رفتن زنگ در خانه ها را فشار مي دهند و دنبال قوت لايموت مي گردند . مردم خرمشهر آب آشاميدني ندارند و زنان بي سرپرست و مصيبت ديده خرمشهري مي گويند : شنيده ايم وزير رفاه به سوماتراي اندونزي رفته اگر ممكن است به او بگوييد زنان بي سرپرست و كودكان خرمشهري مي گويند : آقاي وزير بعد از سوماترا به فقراي با آبروي خرمشهر هم سري بزنيد.
اين پيام را مي شود در تك تك چهره هاي چشم انتظار مردم خرمشهر ديد، براي مردم خرمشهر ادامه اين زندگي سخت ، عادت شده است . مردم از وزير رفاه مي پرسند آيا جناب وزير خبر داريد در خرمشهر چه مي گذرد؟ آنها از شما مي خواهند حتما سري به خرمشهر بزنيد تا از نزديك در جريان مشكلات مردم اين سامان قرار گيرند.
آنها مي خواهند وزير محترم رفاه سفري هر چند كوتاه به ديار خرمشهر داشته باشد تا بداند مردم اين شهر چقدر از رفاه بهره مندند و براي جانفشاني ها و فداكاري هاي آنها چقدر كار انجام شده است ؟!
نظر شما