از ديگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجاد(ع )، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله الحقوق است كه امام(ع ) در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا ، خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا بيان كرده است. فعاليت هاي امام ع در حوزه اجتماعي نيز سر آمد همگان است . آن حضرت در طول عمر پر بر كتشان خدمات بسياري به بخش محروم جامعه آن ديار اعطا كردند كه رسيدگى به درماندگان، يتيمان، تهيدستان و بردگان بخشي از آنها ست .برخي از روايات بر اين نكته تاكيد دارند كه آن حضرت، هزينه زندگى صد خانواده تهيدست را عهده دار بود. بخش عمده اي اززندگي امام سجاد ع در واقعه كربلا و وقايع پس از آن مي گذرد . آن حضرت به دليل برخي كسالت هاي جسماني اجازه حضور در ميدان نبرد را نيافتند و وظيفه خود را در پيام رساني واقعه كربلا و همچنين افشاي طريق حكام جائر وشرح دقيق واقعه كربلا براي عامه مردم به انجام رسانيدند . آن امام همام سرانجام و در روز 12 و يا 25 محرم سال 95 هجرى، درمدينه، به دسيسه هشام بن عبدالملك، مسموم گرديد و در 56 سالگى به شهادت رسيد. مدفن آن حضرت در قبرستان بقيع در مدينه منوره واقع شده است.
ورود كاروان اسيران كربلا به كوفه :
در چنين روزي در سال 61 ه ق كاروان اسيران كربلا وارد كوفه شد . مردم كوفه در خيابانهاي اين شهر جمع شده بودند. برخي از مردم كوفه خرما و نان و گردو براي اسيران آورده بودند. در اين ميان زينب (س) گفت: صدقه برخانواده پيامبر، حرام است و نان و خرما و گردوي مردم كوفه را به كناري انداخت. همان روز، يا روز بعد، مردم قبيله بني اسد كه در نزديكي كربلا در «غاضريه» زندگي مي كردند پيكرهاي فرزندان و دوستان و ياران پيامبر (ص) و علي (ع) را كه رها مانده بودند، جمع كردند و بر آنان نماز خواندند، و امام حسين (ع) را در نقطه اي كه امروز مرقد اوست، دفن كردند.
حضرت زينب س در ميان كوفيان چنين فرمودند :
«مردم كوفه! مردم مكار و فريبكار! مردم خوار و بي مقدار! بگرييد كه هميشه ديده هاتان گريان و سينه هاتان بريان باد! زني رشته باف را مانيد كه آنچه را استوار بافته است، از هم جدا سازد. پيمانهاي شما دروغ است و چراغ ايمانتان بي فروغ. مردمي هستيد لاف زن و بلند پرواز! خودنما و حيلت ساز! دوست كش و دشمن نواز! چون سبزه پارگين، درون بو گنده، برون سبز و رنگين، نابكار چون سنگ گور نقره آگين، چه زشت كاري كرديد! خشم خدا را خريديد و در آتش دوزخ جاويد خزيديد، مي گرييد؟!
بگرييد! كه سزاور گريستنيد، نه در خور شادمان زيستن. داغ ننگي بر خود نهاديد كه روزگاران برآيد و آن ننگ نزدايد. اين ننگ را چگونه مي شوييد؟ و پاسخ كشتن فرزند پيغمبر را چه مي گوييد؟ سيد جوانان بهشت و چراغ راه شما مردم زشت، كه در سختي يارتان بود و در بلاها غمخوار. نيست و نابود شويد اي مردم داغدار.
هر آينه باد در دست داريد و در معامله اي كه كرديد زيانكار ! و به خشم خدا گرفتار و خواري و مذلت بر شما باد. كاري سخت زشت كرديد، كه بيم مي رود آسمانها شكافته شود و زمين كافته و كوهها از هم گداخته.
مي دانيد چگونه جگر رسول خدا را خستيد؟و حرمت او را شكستيد و چه خوني ريختيد؟و چه خاكي بر سر بيخيتيد؟ زشت و نابخردانه كاري كرديد؛ كه زمين و آسمان از شر آن لبريز است و شگفت مداريد كه چشم فلك خونريز است. همانا عذاب آخرت سخت تر است و زيانكاران را نه يار و نه ياور است.
اين مهلت، شما را فريفته نگرداند! كه خدا گناهكاران را زودازود به كيفر نمي رساند و سرانجام خون مظلوم را مي ستاند. اما مراقب ما و شماست و گناهكار را به دوزخ مي كشاند.» صداي مردم كوفه به گريه و ندبه بلند شده بود...
نوشته اند در كوفه در قصر ابن زياد بار عام داده بودند، تا همه مردم حاضر شوند و در جشن پيروزي ابن زياد شركت كنند. اسيران وارد مجلس ابن زياد شدند. زينب (س) كهن ترين جامه ها خود را پوشيده بود. آرام و ناشناس در كناري نشسته بود. فضه و سلمي و... دور او را گرفته بودند. عبيدالله كه به احتمال بسيار زينب (س) را شناخته بود براي تحقير پرسيد: اين زن كيست؟ زينب (س) به او پاسخي نداد. سه بار پرسيد: زينب (س) همچنان خاموش بود. يكي از زنان گفت: «اين زينب (س) است، دختر فاطمه (س) .
ـ عبيدالله بن زياد همه خشم خود را در جمله اي خلاصه كرد و گفت: سپاس خداوندي را كه شما را رسوا كرد و كشت و قصه و فتنه شما را دروغ گردانيد.
ـ زينب (س) گفت:
سپاس خداوندي را سزاست كه ما را به وجود محمد (ص) گرامي داشت و ما را پاك و پيراسته گردانيد. نه چنان است كه تو مي گويي. بلكه تبهكار، رسوا و بدكار تكذيب مي شود.
ـ ابن زياد گفت: كار خدا را با خاندانت چگونه ديدي؟
ـ زينب (س) گفت: «ما رايت الا جميلا»، جز زيبايي نديده ام. شهادت براي آنان مقدر شده بود. به سوي كشتن گاه خويش رفتند. بزودي خداوند آنان و تو را فراهم مي آورد تا در پيشگاه خداوند حجت آوريد و داوري خواهيد. نگاه در آن روز، پيروزي و رستگاري از آن كيست؟
مادرت به عزايت بنشيند پسر مرجانه!
ـ ابن زياد خشمگين و برافروخته، در حالي كه هيچگونه تسلطي بر خويش نداشت، به طرف زينب (س) يورش برد. «عمروبن حريث» او را آرام كرد و گفت: امير! او زن است. سخن زن كه اعتباري ندارد.!
ـ زينب (س) اين بار عباراتي را به زبان آورد، در اوج عاطفه، تصوير جاودان عاشورا، ...... گفت:
به خدا سوگند سالار مرا كشتي، شاخه هاي درخت زندگي ام را بريدي، ريشه ام را بركندي، اگر اينها دلت را خنك مي كند، خوشدل باش!
ـ در نبرد سخن، عبيدالله بن زياد بر خاك افتاده بود. آخرين كلامش با زينب (س) همين بود كه اين زن سجع مي گويد....
ـ سخنان زينب (س)، گفتگوي ابن زياد با حسين بن علي (ع)، و عاطفه جوشان رباب (س) (همسر امام حسين (ع)) ابن زياد را از برگزاري چنان مجلسي پشيمان كرده بود.
سيد عطاء الله مهاجراني ، پيام آور عاشورا ، انتشارات اطلاعات 1371
در چنين روزي در سال 1828 ميلادي ايران و روسيه معاهده تركمنچاي را منعقد كردند . پس از عهدنامه گلستان ، روس ها در مناطق مسلمان نشيني اعمال وقيحي را مرتكب شدند كه همگي از ظلم و ستم بر مردم اين خطه حكايت مي كرد . در اين ميان مردم اين مناطق بارها فرياد دادخواهي سردادند . در اين ميان علماي بسياري بر وجوب جهاد عليه دشمن اشغالگر تاكيد كردند . اين مقدمات همگي فراهم كننده دوره دوم جنگ ها بود . با تجاوز روس ها به سرحدات ايراني عملا بر خلاف خواست ايرانيان جنگ دوم آغاز شد و در مناطق باكو ، شكي و شروان نبرد سختي در گرفت . در اين ميان جنگ گنجه از ساير نبردها مهم تر بود . در اين جنگ ها نيز ايران به دليل برخي خيانت ها از روسيه شكست خورد و عهدنامه تركمانچاي به ميدان آمد . مفاد اين عهدنامه به اين شرح بود :
1- واگذاري خانات ايروان و نخجوان به دولت روسيه و تخليه طالش و مغان از سپاه ايران .
2- پرداخت ده كرور تومان ( پنج ميليون تومان )به طور اقساط از طرف ايران به روسيه به عنوان غرامت جنگي
3- اجازه عبور و مرور آزاد به كشتي هاي تجاري روسي در در ياي مازندران
4- رضايت به انعقاد يك عهدنامه تجاري بين ايران و روسيه و حق اعزام كنسول و نمايندگان تجاري به هر منطقه از مناطق ايران كه روس ها لازم بدانند .
5- حمايت از وليعهدي عباس ميرزا و كوشش در به سلطنت رساندن وي پس از مرگ شاه
6- استرداد اسراي طرفين
7- اعطاي حق قضاوت كنسولي به روسيه
علاوه بر امضاي معاهده تحميلي تركمانچاي زير فشار روس ها يك عهد نامه تجاري نيز با آنان به امضا رسيد كه تمام بازار ايران را بدون هيچ مانعي در اختيار روس ها قرار مي داد .
در گذشت اقبال لاهوري :
درچنين روزي در سال 1873 ميلادي ، علامه اقبال لاهوري شاعر و عارف پارسي گوي ديده از جهان فروبست . اقبال لاهوري شاعر انديشمند معاصر جهان اسلام علاوه بر سرودن شعر در مايه هاي انديشگي و فلسفه نيز صاحب انديشه هاي والا و بالايي است . او با الهام گيري از كلام قرآن كريم جزء نخستين افرادي بود كه با توسل به انديشه هاي ناب اسلامي به مبارزه با فرهنگ غربي پرداخت و غرب را مفهوم واحدي تصور كرد كه از آن مي توان استفاده هاي گونه گون جست . حال آنكه غرب به همراه محصولات مطلوب خود جهان عقب افتاده را مدهوش صنعت پيشرفته خود خواهد كرد و آن زمان است كه جهان جنوب خود را وابسته كامل به شمال فرض مي كند .اقبال لاهوري فرهنگ غرب را بطور كامل ميشناخت و با انديشههاي فلسفي و اجتماعي غرب آشنايي كامل داشت . اما وي از هر گونه غربگرايي و شيفتگي نسبت به " ايسم " هاي غربي ، مسلمانان را بر حذر ميداشت . او در كنار انديشه هاي تعقلي خود فردي عارف و احساسي نيز بود و عبادت و ذكر و فكر و مراقبه را داراي ارزش فراوان مي دانست . اقبال ، احياي فكر ديني را بدون احياي معنويت اسلامي بيفايده ميشمارد . وي همچنين مرد عمل و مبارزه هم بودو با استعمار درگيري داشته است.اقبال علاوه بر اينها به خاندان پيغمبر علاقه و ارادتي خاص دارد و به زبان فارسي اشعاري انقلابي و آموزنده در مدح آنها سروده كه گمان نميرود در ميان همه شاعران شيعي مذهب فارسي زبان بتوان نظيري برايش پيدا كرد . اقبال فلسفهاي دارد كه آن را " فلسفه خودي " مينامد . او معتقد است كه شرق اسلامي هويت واقعي خود را كه هويت اسلامي است از دست داده و بايد آن را بازيابد . آثار وي در مجموعه هاي متعدد بطور مكرر و به زبانهاي مختلف به چاپ رسيده است. جاويد نامه و «احياي فكر ديني اسلام» كه مهمترين آثار او نام دارند .
حفظ قرآن عظيم آئين تست حرف حق را فاش گفتن دين تست
تو كليمى چند باشى سرنگون دستخويش از آستين آور برون
سرگذشت ملتبيضا بگوى با غزال از وسعت صحرا بگوى
فطرت تو مستنير از مصطفى است بازگو آخر مقام ما كجاست
مرد حق از كس نگيرد رنگ و بو مرد حق از حق پذيرد رنگ و بو
هر زمان اندر تنش جايى دگر هر زمان او را چو حق شانى دگر
رازها با مرد مؤمن بازگوى شرح رمز كل يوم باز گوى
جز حرم منزل ندارد كاروان غير حق در دل ندارد كاروان
حق ببين حق گوى و غير از حق مجوى يك دو حرف از من به آن ملتبگوى
بنده حق بى نياز از هر مقام نى غلام او را نه او كس را غلام
بنده حق مرد آزاد است و بس ملك و آئينش خداداد است و بس
رسم وراه و دين و آئينش زحق زشت و خوب و تلخ و نوشينش ز حق
عقل خودبين غافل از بهبود غير سود خود بيند نبيند سود غير
وحى حق بيننده سود همه در نگاهش سود و بهبود همه
غير حق چون ناهى و آمر شود زور ور بر ناتوان قاهر شود
صدور احكام براي كودتا چيان :
در چنين روزي در سال 1299 احمدشاه قاجار حكم رياست الوزرايي سيد ضياءالدين طباطبايي يزدي و سرداري سپه ژنرال رضاخان را صادر كرد. سيد ضيا ء الدين پس از دست گرفتن قدرت بسياري از شخصيت هاي سياسي را دستگير و به زندان افكند . از جمله اين شخصيت ها آيت الله مدرس بود . سيد ضياء الدين چند روز پس از كودتا به حضور احمد شاه رفت و شاه كه نسبت به جان خود به شدت بيم داشت وي را به عنوان نخست وزير كابينه جديد معرفي نمود . كابينه سيد ضياء عملا وظيفه يك محلل براي ورود كابينه رضا خان را ايفا نمود . پس از چندي مقام وزارت جنگ نيز به رضاخان واگذار شد . به اين ترتيب با حمايت انگليسي ها ، وي يك به يك پله هاي ترقي را پيمود و به تدريج به محكم كردن مواضع خود مشغول شد . اما در اين مسير رضا خان با حضور مبارزاني چون سيد حسن مدرس نمي توانست به جولان گسترده بپردازد . در دوره چهارم مجلس، رضاخان كه در مقام وزارت جنگ بود، كوشيد امور دفاعى و اقتصادى را هم در اختيار گيرد . مدرس در دوازدهم مهر 1301، در جلسه 148 دوره چهارم مجلس، نطقى عليه رضاخان ايراد كرد و بر بركناري او تاكيد نمود. طرح موهوم جمهورى خواهى نيرنگ ديگر رضاخان بود كه مدرس آن را ضد استقلال و هويت ايران و رهاورد تصميم انگلستان براى تمركز قدرت در شخص رضاخان خواند و در جهت نابودىاش گام برداشت . سرانجام گروهى از نمايندگان وابسته به نيرنگ روى آوردند، مدرس را به بهانه آشتى با رضاخان در منزل قوام السلطنة نگاه داشتند و در غياب وى سردار سپه با 92 راى مثبت مجلسيان قدرت را به دست گرفت .
بيم استعفاي مصدق :
در چنين روزي در سال 1331 ه ش هفده نفر ازنمايندگان مجلس شوراي ملي ، فعاليت شديدي براي التيام دادن به روابط دولت و دربار آغاز كردند . بيم استعفاي دكتر مصدق و وقوع حوادث غير مترقبه، كليه محافل را نگران ساخته بود .
نظارت كنسرسيوم بر نفت ايران :
در چنين روزي در سال 1332 ه ش اعلام شد كه كنسرسيوم بين المللي نفت، مي تواند از نظر فني بر صناعت نفت ايران نظارت داشته باشد.
تعيين رياست ديوان عالي كشور :
در چنين روزي در سال 1358 امام خميني ره آيت الله بهشتي را به عنوان نخستين رييس ديوان عالي كشور و آيت الله موسوي اردبيلي را به عنوان نخستين دادستان كل كشور پس از انقلاب اسلامي برگزيدند . ديوان عالي كشور بر اساس اصل يكصد و شصت و يكم به منظور نظارت بر اجراي صحيح قوانين در محاكم و ايجاد وحدت رويه قضايي و انجام مسووليت هايي كه طبق قانون به آن محول مي شود بر اساس ضوابطي كه رييس قوه قضاييه تعيين مي كند تشكيل مي گردد . بر اساس اصل يكصد شصت و دوم قانون اساسي ، رييس ديوان عالي كشور دادستان كل بايد مجتهد عادل و آگاه به امور قضايي باشند و رييس قوه قضاييه با مشورت قضات ديوانعالي كشور آنها را براي مدت پنج سال به اين سمت منصوب مي كند .
تولد دكتر حسابي :
درچنين روزي در سال1281 هجري شمسي پروفسور دكتر محمود حسابي رياضيدان و فيزيكدان برجسته ايراني در تفرش متولد شد. پدرش معزالسلطنه از رجال سياسي حكومت بود .او چهارساله بود كه به همراه پدر سفيرش به لبنان رفت . در بيروت پدر تجديد فراش كرد و به همين سبب همسر اولش را به همراه دو فرزندش ، محمود و محمد، به دليل مقررات از سفارتخانه اخراج كرد و هيچ كمكي هم به آنان نكرد. اين دوران ، دوران فقر و تنگدستي براي محمود ومادر وبرادرش بود اما او در همان اوان كودكي و در همان اوضاع فلاكت بار توانست قرآن و ديوان حافظ را بطور كا مل حفظ كند . محمود پس از طي در جات ابتدايي و دبيرستان در هفده سالگي نخستين ليسانسش را دررشته ادبيات عرب از دانشگاه آمريكايي بيروت دريافت دارد . او بعدا در رشته هاي مهندسي راه و ساختمان ، پزشكي ، رياضيات ، ستاره شناسي ، فارغ التحصيل شد و همزمان توانست در رشته مهندسي معدن در دانشگاه سوربن فرانسه تحصيل كند . وي سرانجام رشته فيزيك را براي ادامه تحصيل انتخاب كرد و توانست در 25 سالگي در جه دكتري خود را دررشته فيزيك با دفاع از رساله خود با عنوان "حساسيت سلولهاي فتو الكتريك " دريافت دارد . او بعدها جزء برترين شاگردان انيشتن شد . دكتر حسابي در بازگشت به وطن تاسيس دانشگاه تهران را پيشنهاد داد و خود معمار دانشكده فني آن شد و تا آخرين روز هاي عمر رياست گروه فيزيك اين دانشكده را به عهده داشت . دكتر حسابي در دوران نخست وزيري دكتر مصدق وزير فرهنگ دولت او شد . پروفسور حسابي به چهارزبان انگليسي ، فرانسه ، آلماني و عربي سخن مي گفت و به زبانهاي سانسكريت ، لاتين ، يوناني ، پهلوي ، اوستايي ، تركي و ايتاليايي تسلط داشت . از آن دانشمند فقيد بيست و پنج مقاله وكتاب به زيور طبع آراسته شده است . دكتر حسابي در سال 1990 ميلادي به عنوان مرد نخست علمي جهان معرفي شد و در سال 1366 در كنگره 60 سال فيزيك كشور لقب پدر فيزيك ايران را به خود گرفت . او در چنين روزي در سال 1371 در بيمارستان دانشگاه ژنو به هنگام معالجه قلبي دار فاني را وداع گفت . ازنكات جالب توجه اين دانشمند و فيزيكدان هموطن دلبستگي ويژه به مفاخر ايراني اسلامي بود كه از جمله مي توان به تعلق خاطر ايشان به زبان فارسي ياد كرد ، به همين سبب وي براي واژه هاي د خيل در فارسي ، معاد ليابي مي كرد كه نتايج زحماتش در فرهنگنامه اي گرد آمده كه توسط انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي چاپ شده است.
راه اندازي شبكه راديو جوان :
در چنين روزي در سال 1375 ميلادي شبكه راديويي جوان راه اندازي شد . اين شبكه راديويي با هدف جلب مخاطبان گروه سني جوانان راه اندازي شده است .
پيش نويس قانون اساسي فلسطين :
در چنين روزي در سال 1922 ميلادي ، چرچيل پيش نويس قانون اساسي فلسطين را جهت تشكيل مجلس قانونگذاري به رياست نماينده عالي بريتانيا عرضه داشت كه كشورهاي عربي آن را نپذيرفتند .
تشكيل جبهه دومكراتيك براي آزادي فلسطين :
در چنين روزي در سال 1969 ه ش ، جبهه دمكراتيك براي آزادي فلسطين به رهبري نايف حواتمه (مسيحي اردني تبار و از اهالي السلط) تشكيل شد . اين جبهه پس از انشعاب از جبهه خلق ، آيين كمونيستي را شيوه كار خود ساخت .
تصرف ناپل :
در چنين روزي در سال 1495 "ناپل "پس از قريب به يك سال جنگ ميان فرانسويان و ايتالياييها ،به تصرف شارل هشتم پادشاه فرانسه درآمد .
تولد شوپن :
در چنين روزي در سال 1810 فردريك شوپن يكي از بزرگترين موسيقيدانان جهان ديده به جهان گشود . فردريك شوپن آهنگساز و پيانيست لهستاني در خانواده اي نسبتا توانگر در نزديكي ورشو ديده به جهان گشود . واز خردسالي به ياد گرفتن پيانو پرداخت . او نخستين كنسرت خود را كه شهرت زيادي را براي او به بار آورد در هشت سالگي اجرا نمود . وي دوران نخستين فراگيري موسيقي را در ورشو به پايان برد و در بيست سالگي به پاريس رفت و در آنجا به آوازه بسيار در هنر موسيقي دست يافت . شوپن باانجام سفر هاي بسيار به كشور هاي مختلف اروپايي در اين كشور ها به ارايه كنسرت مشغول شد . آهنگ هاي ا و بيشتر رومانتيك اند . اتودها ، كنسرتو هاي پيانو، پرلود ها نكتورن ها و بالادهاي او را مي توان از جمله مهمترين آثار وي بر شمرد .
فروش ايالت فلوريدا :
در چنين روزي در سال 1821 ميلادي ، دولت اسپانيا ايالت فلوريداي خود را به قيمت پنج ميليون دلار به دولت آمريكا فروخت.
تولد رابين كلينگوود :
رابين سي كالينگوود فيلسوف انگليسي ديدبه ه جهان گشود . «بر يتانيايي رومي » عنوان مهمترين اثر اوست .
تولد ادنا اس تي ونسان ميلاي :
در چنين روزي در سال 1892 ميلادي ونسان ميلاي شاعر ، نويسنده و فمينينست آمريكايي ديده به جهان گشود . او بر نده جايزه پوليتزر ادبي شده بود .
تولد گيورگوس سفريس :
در چنين روزي در سال 1900 ميلادي سفريس شاعر مشهور يوناني به دنيا آمد . او در سال 1963 ميلادي جايزه نوبل را از آن خود كرد .
تولد لوييس بونوئل :
در چنين روزي در سال 1900 ميلادي بونوئل فيلمساز بر جسته اسپانياي به دنيا آمد . «تريستانا» و« شبح آزادي» عناوين مهمترين آثار اويند .
مطالبه از روسيه :
در چنين روزي در سال 1918 ميلادي آلمان كشور بالتيك ، فنلاند و اوكراين رااز روسيه مطالبه كرد .
شناسايي فرانكو :
در چنين روزي در سال 1939 ميلادي هلند رژيم ديكتاتور فرانكو در اسپانيا را به رسميت شناخت .
حمله به العقيليا :
در چنين روزي در سال 1941 ميلادي آلمان ، حمله به العقيليلا ليبي را آغاز كرد .
تعيين امير قطر :
در چنين روزي در سال 1972 ميلادي خليفه بن حمد ال تاني امير و نخست وزير قطر شد .
ارتباط چين و آمريكا :
در چنين روزي در سال 1973 ميلادي ايالات متحده آمريكا و چين با يكديگر به توافق رسيدند كه دفتر ارتباط سياسي در پكن و واشنگتن دي سي شكل گرفت .
حكومت نظامي در افغانستان :
در چنين روزي در سال 1980 ميلادي در افغانستان حكومت نظامي بر سر كار آمد .
قتل عام مسلمانان :
در چنين روزي در سال 1983 ميلادي هندو ها بيش از سه هزار تن از مسلمانان هندي را در ايالات آسام اين كشور كشتند .
تعيين مرز آلاسكا و كانادا :
در چنين روزي در سال 1825 ميلادي ، روسيه و انگلستان مرز آلاسكا و كانادا را تعيين كردند.
موافقت با تاسيس اتحاديه عرب :
در چنين روزي در سال 1945 ميلادي اتحاديه عرب تاسيس شد.اتحاديه عرب يك سازمان منطقه اي است كه تقريبا تمامي كشورهاي عربي در آن عضوند . اين اتحاديه بر مبناي انديشه پان عربيسم تشكيل شد و هم اكنون ديپلماسي نزديكي كشور هاي عربي در حوزه هاي اقتصادي ، سياسي و فرهنگي را دنبال مي كند . اتحاديه ياد شده در حال حاضر كمتر عرصه بازيگري در فضاي سياسي روز را در جهان معاصر مي يابد و به نظر مي رسد بيشتر به يك سازمان تشريفاتي بدل شده است .
حمله به مواضع انگلستان :
درچنين روزي در سال 1958 ميلادي دولت اندونزي مواضع انگلستان در مالزي را مورد تهاجم خود قرار داد .
روز تولد رييس جمهور:
همه ساله چنين روزي در آفريقاي مركزي به عنوان روز تولد رييس جمهور گرامي داشته مي شود .
روز اتحاد :
همه ساله چنين روزي در مصر و سرويه به عنوان روز اتحاد گرامي داشته مي شود .
روز مادران :
همه ساله چنين روزي در هندوستان به عنوان روز مادران گرامي داشته مي شود .
عزاي عمومي در مكزيك :
همه ساله چنين روزي به عنوان ملي عزاي عمومي در مكزيك گرامي داشته مي شود . در اين روز فرانسيسكو مادرو يكي از آزادي خواهان و استقلال طلبان اين كشور در سال 1913 ميلادي در گذشت .
روز جهاني اخوت :
همه ساله چنين روزي به عنوان روز جهاني اخوت در كشور هاي مختلف جهان گرامي داشته مي شود .
نظر شما