به گزار ش خبرنگار مهر، نشست رونمایی از کتاب «در پایتخت فراموشی» شامل یادداشتهای سفر محمدحسین جعفریان و بهروز افخمی به افغانستان عصر امروز چهارشنبه 20 اردیبهشت در غرفه انتشارات سوره مهر در نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست جعفریان در سخنانی با اشاره به اینکه این یادداشتها مربوط به سفر وی با افخمی به افغانستان در زمانی بود که افخمی سمت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را نیز داشت، گفت: این سفر همزمان با اولین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود رخ داد و به دلیل حضور چهرههای سرشناس سیاسی و فرهنگی در افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار بود و در آن اتفاقات جالبی نیز رخ داد.
جعفریان ادامه داد: من در سالهای متمادی سفرهای زیادی به افغانستان داشتم و گاه نیز در آن کشور مسئولیتهایی نیز داشتم، اما کمتر پیش آمد که درباره سفرهایم بنویسم. ویژگی این کتاب اما در این است که در زمانی روایت میشود که تنها 6 ماه از خروج طالبان از کابل میگذرد و تصویری از افغانستان ارائه میکند که در آن پس از 30 سال جنگ تازه دولتی مستقر شده است و از سوی دیگر بهرهگیری از زبان طنز در روایت خاطرات این کتاب به نظرم توانسته مخاطب را در مجموع قانع کند.
جعفریان همچنین گفت: من در چند بزنگاه تاریخی در افغانستان حضور داشتم. به خاطرم هست تنها دو روز قبل از شهادت دیپلماتهای ایران در مزار شریف از این شهر به کابل رفتم و یا در سفری که با رضا برجی به قندهار داشتیم، توانستیم ملاعمر رهبر طالبان را از نزدیک ببینیم، اما منسجمتر از یادداشتهای این کتاب یادداشتی از سفرهایم ندارم.
در ادامه این مراسم محمد سرور رجایی مسئول دفترخانه ادبیات افغانستان در ایران نیز در سخنانی با اشاره به گذشته تاریخی افغانستان گفت: هیچ کشوری مانند افغانستان با ایران اشتراکات تاریخی و جعرافیایی ندارد و این به معنی آن است که این دو کشور در کنار هم میتوانند به فرهنگ مشترک دست یافته و فعالیتهای قابل توجهی را رقم بزنند.
وی ادامه داد: افغانستان در طول سالهای جنگ و حتی قبلتر از آن تشنه ادبیات ایران بوده است. به خاطرم هست هر کتابی از یک نویسنده ایرانی به ما میرسید، کتاب مفیدی بود و دست به دست میچرخید؛ به ویژه اگر این آثار متعلق به دکتر شریعتی یا حضرت امام (ره) بود. حتی سال گذشته هم که من به افغانستان سفر کردم به نوعی این تشنگی را میدیدم، اما متاسفانه در طول 30 سال گذشته از عمر انقلاب اسلامی در ایران، نه مهاجرین افغانی حاضر در ایران توانستند ارتباط مناسبی با فرهنگ ایران برقرار کنند و نه ایرانیان توانستند از فرهنگ افغانستان درک درستی به دست بیاورند. تنها حوزه هنری بود که گامهای جدی در معرفی فرهنگ و ادبیات افغانستان برداشت و اگر چند نهاد دیگر مانند حوزه به این موضوع میپرداختند، شناخت ما امروز از فرهنگ افغانستان بیشتر بود.
رجایی در ادامه افزود: من بی پرده عرض میکنم که از برخی دوستان ایرانی گلایه مندم در تهران در ایستگاه متروی مولوی هر عابری که تابلوی معرفی مولانا را بخواند متوجه میشود که روی آن نوشته است مولانا شاعر ایرانی زاده شهر بلخ تاجیکستان در حالی که بلخ همواره از شهرهای افغانستان بود.ای کاش ایرانیان و افغانیها بیشتر به کشور همدیگر سفر میکردند و بیشتر سفرنامه مینوشتند تا زمینه این اشتراکات بیشتر فراهم میشد.
وی همچنین به کتاب رضا امیرخانی اشاره کرد و گفت: جانستان کابلستان اثر درخور توجهی بود که سال گذشته درباره افغانستان منتشر شد. هرچند که به اعتقاد من ایرادات محتوایی نیز دارد، اما وجود آن قابل توجه و قابل اعتناست و پس از آن نیز این کتاب آقای جعفریان میتواند اثری درخور توجه باشد.
رجایی همچنین خواستار همکاری و حمایت نهادهای فرهنگی ایران به افغانستان شد و گفت: افغانستان در جنگ 30 ساله خود تمام زیرساختهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود را از دست داده است و امیدواریم بتوانیم با همکاری متقابل این زیرساختها را دوباره بسازیم.
بهروز افخمی فیلمساز نیز دیگر مهمان این مراسم بود که در سخنان کوتاهی با اشاره به اینکه سفر وی و جعفریان با هدف نوشتن فیلمنامهای درباره افغانستان صورت گرفته بود، گفت: من هنوز هم در آرزوی ساختن فیلمی درباره افغانستان هستم به شرط آنکه خود آقای جعفریان به من در نوشتن این فیلمنامه کمک کند.
رضا امیرخانی نیز از مهمانان دیگر این مراسم بود که به دعوت جعفریان با حضور در تریبون سخنرانی اظهار کرد: هر ایرانی که میخواهد راجع به افغانستان بنویسد باید بداند که تا گردن مدیون حسین جعفریان است. اگر نویسندهای مانند من توانست به افغانستان سفر کند و درباره آن مطلبی بنویسد بدون شک تحت تاثیر یادداشتهای حسین جعفریان در مجله مهر بود.
وی همچنین با اشاره به صحبتهای محمد سرور رجایی درباره کتاب خود گفت: من بدون شک نکاتی را در سفرنامه ام به افغانستان اشتباه کردهام. خیلیها به من گفتند که چرا این کتاب را پیش از انتشار به فردی مانند جعفریان ندادی تا بخواند. من در پاسخ به آنها میگویم اگر این کار را کرده بودم دیگر بدون شک کتابی منتشر نمیشد؛ چون جعفریان ایرادات فراوانی به من میگرفت!
امیرخانی در پایان با اشاره به جعفریان و ناصر فیض که مجری این برنامه بود، گفت: به همه حاضرین در این جلسه توصیه میکنم هرگز با این دو نفر به سفر نروید؛ چون نمیتوان با آنها به سفر رفت و سفرنامه نوشت. دلیلش هم این است که این دو نفر همواره مهمتر از مکانی هستند که با آنها به آن سفر میکنیم! همچنین اگر دوست دارید به افغانستان سفر کنید و سفرنامهای درباره آن بنویسد، کتاب آقای جعفریان را نخوانید، چون بدون شک دیگر چیزی باقی نمانده است که شما بخواهید در سفرنامهتان وارد کنید.
نظر شما