حجتالاسلام والمسلمین دکتر "بهرام دلیر" عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد خارج حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد کاربرد حکمت متعالیه در فلسفه معاصر گفت: حکمت متعالیه میتواند مبنایی قرار گیرد تا فلسفههای مضاف را از دل این فلسفه استخراج کرد و از این فلسفه خوانش دیگری داشته باشیم.
وی افزود: مثلا در بحث فقه و سیاست در اندیشه صدرا، غالبا اشکال میکنند که ملاصدرا درباره فقه سیاسی حرفی نزده است، اما واقعیت این گونه نیست. ملاصدرا در آثارش مانند شواهد الربوبیه، مبدأ و معاد و بعضی از نوشته های دیگر بسیاری از بایدها و نبایدهای سیاسی را به حوزه فقه میسپارد.
دلیر تأکید کرد: بر این اساس سیاستی را که ایشان دنبال میکند را سیاست متعالیه نامیدهاند که صدرا تمام این مباحث را در خدمت شریعت در میآورد و شریعت را به عنوان مخدوم معرفی میکند و سیاست با تمام قلمرو و ابعادی که دارد خادم شریعت قرار میگیرد.
دلیر در ادامه سخنانش اظهار داشت: ملاصدرا در شواهدالربوبیه، مشهد پنجم، شاهد دوم، اشراق چهارم در بحث فرق بین نبوت، شریعت و سیاست میگوید: نسبت نبوت به شریعت مانند نسبت روح هست به جسدی که در وی روح باشد و سیاست عاری از شریعت مانند جسدی است که در وی روح نباشد.
وی با بیان اینکه بحث نسبت نبوت با شریعت در بحثهای فلاسفه مسلمان مانند ابن سینا و ... مشاهده میشود، گفت: در اندیشه فیلسوفان مسلمان، بحث نبوت نماد بحث سیاست است و فیلسوفان مسلمان بحثهای سیاسی را با نبوت آغاز میکنند و لذا ملاصدرا تصریح دارد اولین وجود انسانی که به دنیا آمده یا باید خود نبی باشد یا نبی داشته باشد.
وی در پایان سخنانش اظهار داشت: در نگاه حکمت متعالیه، شریعت هیچ وقت به صورت ابزار قرار نمیگیرد بلکه شریعت هدف و مغز است و سیاست پوسته است و سیاستی که در خدمت شریعت نباشد از نگاه صدرالمتألهین مردود است.
نظر شما