جامعه صنعتی جدید
گالبرایت در کتاب"جامعه صنعتی جدید" نشان می دهد که نوآوری و پیشرفت های فنی جدید تغییرات بنیادی در جامعه آمریکا بوجود آورده است. برای مثال، استفاده از تکنولوژی نوین موجب شده است که شرکت های بزرگ سهامی وارد فرآیند تولید شوند. با رشد این شرکت ها، مدیریت از مالکیت جداشده و نهاد فنی به عنوان یکی از مهم ترین خصایص نظام صنعتی شکل گرفته است. امروز گروهی متخصص به نام تکنوکرات ها جای سرمایه داران را گرفته اند و شامل سازمان جمعی مدیران، مهندسان، دانشمندان، طراحان تولید و محققان بررسی بازار، مدیران فروش و غیره می باشند که تمامی آنها در جهت ارائه اطلاعات لازم برای تصمیم گیری گروهی فعالیت می کنند.
بدین ترتیب، در سرمایه داری صنعتی جدید قدرت از افراد به سازمان های بزرگ که از نظر گالبرایت شخصیت گروهی دارند، انتقال یافته و صنعت به اطلاعاتی احتیاج دارند که تهیه آن تنها با عمل گروهی مقدور است.
اختلاف نظام صنعتی جدید و اقتصاد بازاری
گالبرایت موارد اختلاف عمده بین نظام صنعتی جدید و اقتصاد بازاری را با سه خصیصه زیر روشن می سازد:
1- شیوه فنی: بارزترین اختلاف آن است که در نظام صنعتی جدید برخلاف اقتصاد بازار، تولید ازشیوه فنی بسیار پیشرفته و پیچیده ای برخورداراست. در این نظام کاردستی اساسا جای خود را به ماشین داده است.
پذیرش و کاربرد شیوه فنی در تولید صنعتی پنج نتیجه مهم را به بار آورده که به شرح زیر خلاصه می شود:
الف - مابین آغاز و پایان هر کار فاصله زمانی وجود دارد.
ب - به علت نیاز به تجهیزات و ماشین آلات به منظور بهره برداری کارآمد از شیوه فنی مبالغ زیادی به سرمایه گذاری تولیدی تخصیص می یابد.
پ - شیوه فنی مستلزم نیروی کارمتخصص به منظورسازماندهی وکاربرداطلاعات مربوطه است.
ت - همراه با تخصص، مسئله سازماندهی طرح می شود و ایاد هماهنگی میان متخصصین واجد اهمیت بسیار می گردد.
ث - به علت کاربرد منابع زیاد سرمایه و فاصله زمانی موجود میان آغاز و پایان هر کار نیاز به برنامه ریزی مؤثر مطرح می شود.
الف - مابین آغاز و پایان هر کار فاصله زمانی وجود دارد.
ب - به علت نیاز به تجهیزات و ماشین آلات به منظور بهره برداری کارآمد از شیوه فنی مبالغ زیادی به سرمایه گذاری تولیدی تخصیص می یابد.
پ - شیوه فنی مستلزم نیروی کارمتخصص به منظورسازماندهی وکاربرداطلاعات مربوطه است.
ت - همراه با تخصص، مسئله سازماندهی طرح می شود و ایاد هماهنگی میان متخصصین واجد اهمیت بسیار می گردد.
ث - به علت کاربرد منابع زیاد سرمایه و فاصله زمانی موجود میان آغاز و پایان هر کار نیاز به برنامه ریزی مؤثر مطرح می شود.
2- برنامه ریزی: برنامه ریزی دومین خصیصه و تغییر بزرگی است که از گذر اقتصاد بازاری به نظام صنعتی جدید به وجود آمده است. معیارها و ضوابط اقتصاد بازار از نظر گالبرایت، مخصوص دورانی است که توسعه اقتصادی در سرمایه داری آغاز شد و نتایج مهمی به بار آورد.
در اقتصاد بازاری، مهم واکنشهای اختیاری مصرف کنندگان است و مجموع عملکرد اقتصادی برحسب قانون مشهور عرضه و تقاضا به جریان می افتد. برعکس، در نظام صنعتی نوین تعقیب چنین راهی غیرممکن است. دلیل آن نیز روشن است، زیرا در این نظام لازم برای ساخت کالا آن قدر طولانی و میزان سرمایه مورد نیاز برای تولید آنقدر زیاد است که تولید کننده نمی تواند
صرفا در انتظار بروز واکنش های اختیاری مصرف کننده باشد، زیرا از کجا معلوم است که تمایلات مصرف کننده در مورد یک کالای به خصوص و با کالای دیگر در ظرف دو الی سه سال بعدی تغییر نکند و ثابت باقی بماند؟ در نتیجه با توجه به این عوامل ناپایدار، ضرورت برنامه ریزی بیش از پیش احساس می شود.
صرفا در انتظار بروز واکنش های اختیاری مصرف کننده باشد، زیرا از کجا معلوم است که تمایلات مصرف کننده در مورد یک کالای به خصوص و با کالای دیگر در ظرف دو الی سه سال بعدی تغییر نکند و ثابت باقی بماند؟ در نتیجه با توجه به این عوامل ناپایدار، ضرورت برنامه ریزی بیش از پیش احساس می شود.
3- نهاد فنی: تولید صنعتی درعصرحاضر پیچیدگی شیوه فنی تولید هماهنگی دانشهای تخصصی را ایجاب می کند. این امرموجب شده است که افراد متخصص به طور گروهی کار کنند و قدرت واقعی را در دست بگیرند. به عبارت دیگر، در نظام صنعتی جدید کلیه تصمیمات مهم از حوزه آگاهی های فرد به تنهایی خارج است و لذا هر شرکت بزرگ سهامی براساس عملکرد گروه های متعدد کار می کند و این گروه ها به صورت کمیسیون های طبقه بندی شده منظم شده اند.
از این جهت، تصمیم گیری یک کار دسته جمعی است و این خصیصه سوم نظام صنعتی می باشد. گالبرایت معتقد است که مسائل مربوط به شیوه فنی تولید و برنامه ریزی که از خصایص اقتصاد صنعتی معاصر است باعث شده که قدرت از دست کارآفرینان اقتصاد بازار خارج شده و در دست "نهاد فنی" متمرکز گردد. این نهاد کوشش می کند که با افزایش درآمد شرکتهای بزرگ سهامی رشد آنها را تضمین کند. از این رو، نهاد فنی باید از خطرات اقتصادی که ممکن است رشد و بقاء شرکت را تهدید کند، اجتناب ورزد. نهاد فنی وسایل لازم را برای تسلط بر خواسته های مصرف کنندگان و یا حداقل تحت تأثیر قرار دادن آنها در اختیار دارد.
سیادت مصرف کننده
هدف کاربرد این وسایل آن است که خرید کالاهای تولید شده را توسط خریداران تضمین کند. براساس نظریه سنتی قیمت، اقتصاددانان کلاسیک معتقدند بازار براساس سیادت مصرف کننده عمل می کند و ازطریق قیمت ها خواسته های مصرف کنندگان را به بنگاه ها که به دنبال هدف به حداکثر رساندن سود هستند، منعکس می نماید، در حالی که گالبرایت معتقد است که در نظام صنعتی جدید با توجه به اینکه عملکرد شرکت های بزرگ نظام اقتصادی را تحت الشعاع قرار می دهد، این تولید کننده است که در مورد نوع کالاهایی که باید تولید شود تصمیم می گیرد و سپس سلیقه مصرف کنندگان را ازطریق تبلیغات برای خرید محصولات تولید شده شکل می دهد.
به عبارت دیگر اقتصاددانان کلاسیک "سیادت مصرف کننده" را حاکم بر نظام اقتصادی می دانند، در حالی که از نظر گالبرایت "سیادت تولید کننده" حاکم برنظام صنعتی نوین می باشد. او می گوید: "زمانی که توافق داشته باشیم که فرد به هر حال در جامعه تابع مدیریت اقتصادی است، شرایطی که براساس آن فرد در جامعه از مداخله دولت در امور خود آزاد است، از بین می رود. حق فرد آن نیست که آنچه مورد نظر است خریداری کند، بلکه فروشنده حق دارد که فرد را اداره کند. "بنا بر نظر او"نظریه رفتار مصرف کننده و تولید کننده" در چارچوب تفکر سنتی کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها صحیح نبوده و کابردی ندارد، زیرا در جایی که شرکت های بزرگ و با نفوذ خود جای واحدهای کوچک رقابتی را گرفته اند، عملکرد سیستم بازار از طریق نظریه های رقابتی توجیه پذیر نیست.
یکی دیگر از مفاهیم گالبرایت در انتقاد از جامعه صنعتی نوین امریکا "اثر وابستگی" است. براساس پدیده اثر وابستگی گالبرایت خواسته ها براساس همان فرایندی که ایجاد می شود، ارضاء می گردد. با توجه به این مفهوم، در نظام صنعتی نوین، پیشرفت فنی و رشد شرکت های بزرگ نیاز به ایجاد هماهنگی با پذیرش حداقل مخاطره و نااطمینانی در اقتصاد و همچنین نیاز به برنامه ریزی در مورد تقاضای بازار در جهت ارضای خواسته مصرف کنندگان را الزام آور کرده است.
به زعم گالبرایت در نظام صنعتی جدید با توجه به اینکه عملکرد شرکتهای بزرگ نظام را تحت الشعاع قرار می دهد، این شرکت ها بازار را در اختیار دارند و رفتار بازار و رفتار اجتماعی مصرف کنندگان را کنترل می کنند. بر اساس نظر گالبرایت یکی از نتایج نامطلوب ناشی از عملکرد اقتصادی نظام صنعتی جدید این نکته است که رفتار اجتماعی افراد به وسیله نهادهای فنی هماهنگ می شود.
این نهاد کالا تولید می کند و رفاه اجتماعی را با تولید کالا تشخیص می دهد. با انجام این وظیفه نهاد فنی نقش خود را در جامعه توجیه کرده و این وظیفه را خود به عنوان هدف ملی تلقی می کند. دولت نیز از نهاد فنی در هماهنگی و ترفیع رفتار اجتماعی در جهت مصرف کالاهای تولید شده حمایت می کند. نهاد فنی نیز شدیدا متکی به دولت است زیرا از یک طرف نظام صنعتی برای پیشرفت خود نیاز به نیروی کار متخصص دارد و امکانات آموزش لازم در اکثر اوقات به وسیله بخش عمومی فراهم می شود.
از طرف دیگر در صورت پیدایش نوسانات اقتصادی امکان برنامه ریزی برای فروش آینده بنگاه ها وجود نخواهد داشت و بنابراین در این شرایط دولت از طریق هزینه های عمومی و سیاست های اقتصادی مناسب در جهت اهداف شرکت های بزرگ وارد عمل می شود. از این رو، شرکت های بزرگ از سیاست های پولی و مالی در کنترل تقاضای کل تولید حمایت می کنند. به علاوه، نهاد فنی در زمینه تحقیقات علمی، تثبیت دستمزد و قیمت و همچنین مسائل دفاعی به دولت اتکا دارد. بنابر آنچه که گالبرایت گفته، او مدعی است که با توجه به تشابه هدف های دولت و نظام صنعتی می توان گفت که دولت به صورت ابزاری برای نظام صنعتی درآمده و صنعت بازوی دولت را تشکیل می دهد.
به عقیده گالبرایت در نتیجه انتقال قدرت تصمیم گیری از صاحبان شرکت های بزرگ به سوی یک گروه جمعی، نهاد فنی، بازار آزاد را که یکی از مؤسسات و نهادهای سرمایه داری است را نابود می کند و این امر ناشی از توجه شدید به برنامه ریزی در شرکت های بزرگ می باشد.
از طرف دیگر، نهاد فنی برنامه هایی دارد تا از طریق تبلیغات اطمینان لازم را در مورد بازار به دست آورد و در جهت تأمین تقاضای بازار سرمایه های تولید را فراهم کرده و این برنامه ریزی ها توانایی شرکت را در نظارت بر قیمت از طریق وابستگی متقابل شرکتها به یکدیگر فراهم می سازد. به هر حال این دغدغه برای گالبرایت وجود داشته که افراد جامعه به جای اینکه هدایت کنندگان باشند در خدمت آن قرار می گیرند.
گالبرایت معتقد است: "در گذشته افراد مرفه وصاحب مقام در امریکا، همان طور که مى دانیم، اقلیت کوچکى را تشکیل مى دادند که معمولاً گروه حاکمان و رهبران بودند، امروزه آنها اکثریت را تشکیل مى دهند اما نه اکثریت آمریکایى ها را، بلکه اکثریت آنهایى که پاى صندوق هاى رأى مى روند. باید براى شهروندانى که به این صورت در جامعه قرار گرفته و در انتخابات عکس
العمل نشان مى دهند، نام مناسبى یافت. مى توان آنها را رضایت مندان، اکثریت خوشنود، اکثریت رأى دهندگان "رضایت طلب" و یا به معنایى فراگیرتر" پیروان فرهنگ رضایت طلبى" نامید.
العمل نشان مى دهند، نام مناسبى یافت. مى توان آنها را رضایت مندان، اکثریت خوشنود، اکثریت رأى دهندگان "رضایت طلب" و یا به معنایى فراگیرتر" پیروان فرهنگ رضایت طلبى" نامید.
مفهوم رضایت طلبى طغیان گالبرایت علیه اقتصاد آزاد است که تبعات آن در جامعه با فعل و انفعالات اقتصادى و سیاسى متعدد منجر به سیطره فرهنگ رضایت طلبى در آمریکا مى شود. به زعم گالبرایت رضایت طلبى پدیده اى اجتماعى است که درآمریکا تسرى یافته و در گستره اى از انتخابات تا بازار قابل بررسى است.
دموکراسی سرمایه داری
به زعم گالبرایت دموکراسى آمریکا به لحاظ شرکت در انتخابات یک دموکراسى باسمه اى است زیرا که جمعیت رأى دهندگان جمعیت رضایتمند هستند. وى مى نویسد: "مردمسالارى کنونى مردم سالارى رضایت مندان و ثروتمندان است. باید بگوییم که محافل مرفه آزادى را به صورتى وسیع به انحصار خود درآورده اند، کسانى که در عدم آسایش و مصیبت مناطق محروم شهرى و دهات زندگى مى کنند و مدافعان آنان نامزدى که نیازهایشان را منعکس کند، نداشته و در نتیجه رأى نمى دهند".
مهم ترین پیشنهادهای گالبرایت و نظر او در مورد حدود دخالت دولت در اقتصاد عبارتند از:
1- دولت باید نقش اساسی در بخش هایی از اقتصاد که در آن احتیاجات جامعه به طور کافی ارضاء نشده است، مانند: مسکن، حمل و نقل و بهداشت را به عهده بگیرد و اقدامات لازم را برعهده بگیرد.
2- دولت باید از بنگاه های کوچک که در بازار نمی توانند دربرابر شرکتهای بزرگ رقابت کنند، حمایت نماید.
3- دولت باید برای همه مردم درآمد سرانه تضمین شده در نظر بگیرد.
4- نقش دولت باید دراموربرنامه ریزی و بازبینی شرکت های بزرگ از نظرقیمت گذاری و تعیین دستمزد گسترش یابد.
5- دولت باید مناقصه های بزرگی که در بخش نظامی و دفاعی جامعه صورت می گیرد ملی اعلام کند و خود به عهده بگیرد.
منابع:
1- جان کنت گالبرایت. سیری در اقتصاد معاصر .ع. قانع بصیری و م.قانع بصیری. نشر و پژوهش فرزان روز.
2- جان کنت گالبرایت. فرهنگ رضایت طلبی. سعید ساری اصلانی.نشر نی.
3- جان کنت گالبرایت. جامعه متمول. حسین شجره.مؤسسه علوم اداری.
4- جان کنت گالبرایت. کالبد شناسی قدرت. احمد شهسا. نشر نگارش.
5- فریدون تفضلی. تاریخ عقاید اقتصادی. نشر نی.
منابع:
1- جان کنت گالبرایت. سیری در اقتصاد معاصر .ع. قانع بصیری و م.قانع بصیری. نشر و پژوهش فرزان روز.
2- جان کنت گالبرایت. فرهنگ رضایت طلبی. سعید ساری اصلانی.نشر نی.
3- جان کنت گالبرایت. جامعه متمول. حسین شجره.مؤسسه علوم اداری.
4- جان کنت گالبرایت. کالبد شناسی قدرت. احمد شهسا. نشر نگارش.
5- فریدون تفضلی. تاریخ عقاید اقتصادی. نشر نی.
نظر شما