دکتر محمد فنایی اشکوری در مورد تفاوت عرفان واقعی با عرفان وارههای موجود در کشور به خبرنگار مهر گفت: عرفان به معنی شناختن است و منظور هم شناختن خدا و باز منظور شناخت شهودی خداوند است. زیرا در فلسفه و کلام هم بحث از شناخت خدا میشود ولی عرفان به دنبال معرفت بی واسطه و شهودی خداوند است. میخواهد از ادراک ذهنی و مفهومی فراتر برود،خدا را به صورت عین الیقین و بالاتر به صورت حق الیقین احساس بکند.
وی افزود: این نوع معرفت با تحصیل علم و دانش و کتاب و تفکر و اینها به تنهایی به دست نمیآید لازمهاش طهارت قلب است که در اثر بندگی و سیر و سلوک حاصل میشود. این سیر و سلوک هم باد در چارچوب دین و نه من درآوردی باشد و نه اینکه ریشه در وحی نداشته باشد. این عرفان راستین و حقیقی است که منتهی به شناخت خدا میشود و موجب سعادت و فلاح و رستگاری انسان است.
این کارشناس فلسفه و عرفان اسلامی درمورد عرفانهای کاذب ادامه داد: اولاعرفان که به معنی شناخت خدا و معرفت الله است دیگر کاذبش وجود ندارد مراد از عرفان کاذب عرفاننماهایی است که شباهتهایی با عرفان دارد و در آن نه کشف و شهودخدا و نه طهارت قلبی مطرح است. بلکه کسانی به دلیل اینکه انسانها نیاز معنوی دارند و یا با بحرانهای روحی و معنوی مواجه هستند و به بی معنایی و پوچی در زندگی رسیدهاند و در اضطراب و خوف به سر میبرند و دنبال آرامش و شادی و امید و رضایت خاطر میگردند جذب این عرفان نماها میشوند تا اینکه تسکینی برای دلهایشان باشد و یا بعضا به دنبال کسب بعضی قدرتهای خارق العاده و عجیب و غریب مانند مرتاضان هستند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)در مورد اینکه آیا تشکیل گروههای طرفدار این عرفاننماها به صورت سازماندهی شده است هم گفت: کسانی معتقد به چنین سازماندهی هستند اما بنده اطلاع موثقی از آن ندارم ولی آنچه که مسلم است از این گروهها پس از تشکیل، حمایت و بهره برداری سیاسی میشود. زیرا وحدت و یکپارچگی ملی را دچار اختلال میکند ذهن و فکر جوانان را از عرفان واقعی به سمت خودشان میکشاند ناهنجاریها و مشکلات خانوادگی و روانی و اجتماعی در پی دارد که دشمن از این چیزها شاد میشود و قطعا از این کلاسها حمایت میکند. ولی اینکه برنامه قبلی برای شیوع این عرفان واره ها در کشور دارند باید با سند اثبات بشود.
فنایی راههای مقابله با این پدیده شوم را آگاهی بخشی به جوانان و مردم دانست و گفت: باید خود این سلک و فرقهها و عرفانوارهها را توضیح دهیم و نشان دهیم که راه نجات انسان در آنها نیست. اغلب بنیانگذاران اینها آدمهای هوسران و شهوتپرست و خودخواه هستند که برای اغراض نفسانی خودشان این گروهها را به راه انداختهاند و اغلب این گروهها شخص محورو متمرکز بر روی یک قطب یا پیشوا یا مرشد هستند که حداکثر استفادههای مادی و غیرمادی را از اعضا میکنند. چیزی که از این کلاسها به دست میآید یک تخدیر موقت و غفلت است که از طریق روابط آزاد جنسی و الکل و مواد مخدر و تمایلات و غرایض افراد کمبودهای افراد در این زمینهها را پرمیکنند.
وی افزود: راه فلاح و رستگاری انسان در این کلاسها نیست بلکه در باطن دین است که همان عرفان واقعی و راستین است که مبتنی بر وحی است. این راه هم آسان نیست و انسان باید بر نفس و هواهای نفسانی و امیال خود غلبه کند .هرچند که کسی که در این راه قرار بگیرد از این راه لذت میبرد و از برکات و ثمراتش بهرهمند میشود. بنابراین معرفی درست عرفان اسلامی به زبان قابل فهم و امروزی متناسب با ذهنیت جوان امروزی و افشای عرفانهای کاذب از جمله راههای مقابله با آین عرفان وارههاست . باید همه کسانی که در معارف باطنی و معنوی اسلام تبحر دارند مفاهیم و معارف اسلامی را با زبان و قالب امروزی به صورت جذاب بیان کنند تا کسانی که تشنه حقیقت و معرفت و معنویت هستند جذب عرفان واقعی شوند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی درپایان مسئولیت مقابله با این عرفانوارهها را بر عهده هرکسی که در این زمینه احساس مسئولیت میکند از جمله سازمانهای دینی و تبلیغاتی مانند حوزههای علمیه و وزارت ارشاد و صدا و سیما که دارای امکانات وسیعتری هستند دانست.
نظر شما